ریسمان پوسیده برای اعراب/ معمای همصدایی کشورهای عربی با اسرائیل
به گزارش اقتصادنیوز، فارین پالسی با انتشار یادداشتی این سوال ادعایی را مطرح کرد که آیا رهبران عرب از اسرائیل حمایت می کنند؟ اگر کسی به واسطه تفسیر ادعایی رسانههای اجتماعی از تلاشهای ترکیبی اسرائیل، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و احتمالاً سایر دولتهای عربی جهت رهگیری موشک ها و پهپاهای پرتاب شده ایران به سرزمین های اشغالی، بر نزدیکی اعراب و اسرائیل تاکید دارد، محاسبات را به خوبی درک نکرده است. به ادعای این نشریه، چنین ادعایی با لحاظ کردن گزاره های موجود مبهم است. در روزهای اخیر منطقه شاهد تحولات مختلفی بود، اما گزاره طلوع "خاورمیانه جدید" که با تشدید همکاری اعراب و اسرائیل در زمان رویارویی پررنگ شد، در این عصر آنگونه که تعبیر می شود، جایی ندارد.
عادی سازی مرده است!
به ادعای فارین پالسی، لشکرکشی ویرانگر اسرائیل به نوار غزه در شش ماه گذشته فشار قابل توجهی را بر روابط این رژیم با کشورهای عربی به ویژه مصر و اردن تحمیل کرده است. از میان کشورهای عربی که روابط دیپلماتیک با اسرائیل دارند، سفرای مراکش، مصر و امارات در این کشور باقی ماندند، هرچند ابوظبی در باب ارائه کمکهای بشردوستانه به سرزمین های اشغالی پس از کشته شدن هفت امدادگر سازمان غیرانتفاعی آشپزخانه مرکزی جهانی فعالیت هایش در این زمینه را به حالت تعلیق درآورد. با این حال، در میانه خشونتها و تنشهای دیپلماتیک، برای روزنامهنگاران و تحلیلگران این امر عادی شده که بپرسند آیا توافقنامه عادی سازی روابط اسرائیل و اعراب(آبراهام)، توافق دیپلماتیکی که روابط بین اسرائیل و چندین کشور عربی حاشیه خلیجفارس را در دوران دولت ترامپ عادی کرد، اکنون مرده است.
این یکی از دلایلی است که نمایش آخرهماهنگی امنیتی منطقه ای تحت نظارت فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام)را قابل تامل کرده است. گزاره بعدی مربوط به خود ایالات متحده است. پس از بیش از یک دهه تاکید بر تمرکز زدایی و عقب نشینی از خاورمیانه به عنوان دو متغیر تعریف شده در سیاست خارجی آمریکا، دولت بایدن ثابت کرد که واشنگتن میتواند - جدا از رویکرد مغشوشش در جنگ غزه – خود عامل جنگ و تنش باشد.این در حالی است که به ادعای ناظران، بازیگران عرب منطقه تلاش دارند تا بستر را برای کاهش تنش هموار کنند.یکی از ناظران عرب در گفتگوی اختصاصی به فارین پالسی گفت: «در دریای سرخ، هیچ بازیگر عربی نمی خواست بخشی از ائتلاف دریایی باشد که به نظر می رسید از اسرائیل دفاع می کند. اما گروهی از همین بازیگران عرب در رهگیری پهپادها و موشک های پرتاب شده ایران به سرزمین های اشغالی مشارکت کردند زیرا تمایل نداشتند که خاورمیانه در آستانه جنگی تمام عیار قرار بگیرد».
ریسمان پوسیده ای که اعراب بدان چنگ انداختند
این گزاره های ادعایی با اهمیت هستند. با توجه به وحشت در غزه و خشم همزمان بسیاری از بازیگران خاورمیانه از کشته شدن ده ها هزار انسان بی گناه به دست نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF)، حتی یک رهبر عرب وجود ندارد که بخواهد علناً با اسرائیل متحد باشد. با این حال، دفاع از حریم هوایی و ممانعت از تشدید درگیری های منطقه ای این توهم را به وجود آورد که اعراب با اسرائیل هم صدا شده اند.بدون شک، روابط بین اسرائیل و اردن در سالهای اخیر درگیر تنش های جدی بوده است زیرا بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، بر توسعه روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس متمرکز بوده و سیاستهای تحریکآمیزی را در شرق بیت المقدس و همچنین کرانه باختری اجرایی کرده است. این امر برای عبدالله مشکلات بسیاری را ایجاد کرد و توازن ظریف بین خواستههای اکثریت فلسطینی اردن، جنبش اسلامگرای فعال در این کشور و رهبران قبایل کرانه شرقی را در کنار ضرورت استراتژیک حفظ رابطه عمیقاً غیرمحبوب با اسرائیل هدف تهدیدی جدی قرار داد.
عزم ظاهری پادشاه اردن برای حفظ روابط با اسرائیل شاید به واسطه تلاش این کشور عربی برای حراست از گفتگوهای امنیتی جاری با ایالات متحده باشد. مصری ها نیز به نوبه خود، نقش قابل توجهی در تحولات هفته گذشته نداشتند، اما آنها نیز اطمینان حاصل کرده اند که گفتگوهای امنیتی شان با اسرائیل علیرغم بحران های بسیاری که از سال 1979 بر روابط دوجانبه تأثیر گذاشته، همچنان قوی و برای دو بازیگر سودمند است.منتقدان بدون شک این روابط را پرهزینه می دانند. روابط بین دولتهای عربی - که مشروعیت آنها تا حدی به دلیل پیوند شان با اسرائیلیها به خطر افتاده – در عمل جلوه ای ندارد، مگر برای رهبران مستبد و آن گروه از کشورهایی که به حمایت های واشنگتن نیازمند هستند.
با این همه این باور ادعایی را می توان مطرح کرد که همکاری امنیتی پس از سال ها همکاری غیررسمی و پنهانی به سرعت توسعه یافته است. هیچ رهبری در خلیج فارس وجود ندارد که به نتانیاهو اعتماد کند بالاخص بعد از ویرانی که اسرائیل در غزه به وجود آورده است. اما اماراتی ها، بحرینی ها و سعودی ها (همان شرکای خاموش توافق ابراهیم) از قدرت ایران هراس دارند. از همین رو به ادعای گروهی از تحلیلگران، علیرغم غیبت برخی از سفرای عرب در سرزمین های اشغالی به واسطه تنش عا در غزه، هیچ یک از کشورهای عربی که با اسرائیل به توافق رسیده اند، روابط خود را به طور کامل قطع نکرده اند. به عنوان مثال، دولت عربستان سعودی علناً معتقد است که به عادی سازی متعهد است، اگرچه مقامات ریاض چنین گزاره ای را به تشکیل کشور فلسطین مشروط کرده اند.
سرانجام، پس از بیش از دو دهه سرمایهگذاری آمریکا در دگرگونی خاورمیانه که ماحصل اندکی داشته، هم صدایی اخیر برای جلوگیری از وقوع جنگ منطقهای گستردهتر و مخربتر شاید به واسطه نیاز اعراب به حمایت های آمریکا بود. هرچند این مسئله را نباید نادیده گرفت که ایالات متحده در تخریب غزه نقش برجسته ای ایفا کرد.