دنیا در آستانه نبرد بزرگ/ تغییر جهان پس از شوک چینی
به گزارش اقتصادنیوز، جوزف نای، استاد دانشگاه هاروارد و دستیار سابق وزیر دفاع آمریکا با انتشار یادداشتی در پراجکت سیندیکیت نوشت: اخیرا، هنگامی که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده در تلاش برای تثبیت روابط با چین از پکن بازدید کرد، بسیاری از موضوعاتی که او با شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در بابش رایزنی داشت ، بحث برانگیز شد. به عنوان مثال، بلینکن به چین نسبت در باب ارسال فناوری برای کمک به روسیه در جنگش علیه اوکراین هشدار داد و به ادعای ارضی چین در دریای چین جنوبی و آزار و اذیت فیلیپین (همپیمان ایالات متحده) اعتراض کرد. سایر اختلافات مربوط به تفسیر سیاست "چین واحد" آمریکا در قبال تایوان و کنترل تجارت و صادرات ایالات متحده بر جریان فناوری به چین بود.
تعامل مشروط!
من در همان بازه زمانی به عنوان رئیس مرکز چینی – آمریکاییها در چارچوب گفتوگوهای «کانال دو» - نوعی از گفتوگو که شهروندان مرتبط با دولت متبوعشان میتوانند با یکدیگر دیدار داشته باشند و از جانب آنها سخن بگویند – در پکن بودم. از آنجایی که گفتوگوها غیررسمی هستند، میتوانند صریحتر از حالت عادی مطرح شوند. این بار نیز زمانی که هیئتی از گروه استراتژی اسپن با گروهی از مدرسه بانفوذ حزب مرکزی در پکن حضور داشتند، چنین اتفاقی افتاد. همانطور که انتظار میرفت، آمریکاییها همان موضوعاتی را که بلینکن میخواست را برجسته کرده و چینیها نیز مواضع دولت خود را تکرار کردند. یک ژنرال چینی هشدار داد: «تایوان هسته مرکزی تمام خواستههای ماست».گفتوگو زمانی جالبتر شد که دو طرف به دنبال یافتن زمینههای مشترک همکاری برآمدند. تغییر سیاست آمریکا در قبال چین از استراتژی نزدیک شدن به چین به رقابت با این کشور در قالب رقابت قدرتهای بزرگ باعث نشده که زمینههای همکاری از بین برود. مانند یک بازی فوتبال که بازیکنان با تمام توان با یکدیگر رقابت میکنند اما فقط به توپ ضربه میزنند نه به بازیکنان تیم مقابل. همچنین از همه بازیکنان انتظار میرود در وسط خطهای سفید تعریف شده دور زمین باقی بمانند و از زمین خارج نشوند.
چینیها در جریان این گفتوگو معتقد بودند که تأکید آمریکا بر ایجاد «نردههای محافظ» در رابطه، مانند مسئله بستن کمربند ایمنی در خودرویی است که سرنشینانش را هرروز به سرعت گرفتن بیشتر تشویق میکنند. با این حال اکثر تلاش دارند با استناد به اصل جلوگیری از خسارت بیشتر، کار خود را توجیه کنند. ما در جریان گفتوگوها چند موضوع بالقوه برای همکاری را شناسایی کردیم. نخستین موضوعی که میتوانست زمینه ساز همکاری خوب باشد، مسئله تغییرات آب و هوایی بود. در حالی که چین همچنان به نیروگاههای زغال سنگ خود متکی است، اما تلاش دارد منابع تجدیدپذیر انرژی را جایگزین کند. این کشور تلاش دارد تا سال ۲۰۶۰ به کربن صفر برسد. پکن در سال ۲۰۳۰ بیشترین میزان انتشار کربن را خواهد داشت.سلامت عمومی، دومین موضوعی بود که می توانست زمینه ساز همکاری دو کشور شود. همه گیری بعدی، آیا به مسئله ای غافلگیرکننده تبدیل می شود یا اجتناب ناپذیر. جوزف نای نوشت: ما همکاری و مطالعات مشترک برای مقابله با همهگیریها و بررسی تجربه مقابله با سارس در سال ۲۰۰۳ و مقابله با ابولا در سال ۲۰۱۴ را پیشنهاد کردیم.
چالش ها در مسیر تعامل پکن- واشنگتن
چینی ها در حوزه تسلیحات هستهای از ساخت سریع تسلیحات هستهای حمایت کردند و براین باور بودند که باید تواناییهایشان در حوزه های هستهای و موشکهای بالستیک افزایش یابد تا در صورت هرگونه حمله ادعایی بتوانند پاسخ دهند. آنها محدودیتهای تعریف شده در توافقهای روسیه و آمریکا را برنمی تابیدند اما مایل بودند تا در باب خلع سلاح و منع گسترش تسلیحات و پروندههای مرتبط با کرهشمالی با آمریکا همکاری کنند.هوش مصنوعی از دیگر حوزه های تعریف شده برای همکاری میان طرفین هست. پیش از این بایدن و شی در باب امنیت در حوزه هوش مصنوعی رایزنی داشتند اما هنوز گفتوگوهای رسمی میان دولتها در سطوح دیگر برگزار نشده است. حوزه های دیگری نیز برای همکاری وجود دارد، اما مسئله این است که ایا همکاری میان چین و آمریکا هنوز امکان پذیر هست یا نه. در حوزه اقتصاد، هر دو طرف توافق کردند که تجارت دوجانبه برای شان سودمند است، اما چینی ها از کنترل صادرات ایالات متحده بر روی نیمه هادی های پیشرفته شکایت داشتند. در حالی که ایالات متحده سیاست خود را به دلایل امنیتی توجیه می کند، چینی ها آن را اهرمی برای محدود کردن رشد اقتصادی کشورشان می دانند. از آنجایی که جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده، رویکرد این کشور را به سان ساختن «حصار بلند در اطراف یک حیاط کوچک» توصیف کرده ، ما اشاره کردیم که محدودیت ها تنها بر بخش کوچکی از کل تجارت ما در تراشهها تأثیر میگذارد.
تفاهم در باب موضوع مازاد ظرفیت چین در تولید صنعتی که با یارانه ها تقویت می شود، دشوارتر بود. رشد اقتصادی چین کند شده ، و این کشور به جای برداشتن گامهایی برای تقویت مصرف داخلی، تلاش دارد تا راه خود را برای خروج از مشکلات فعلیاش هموار کند (الگویی که در گذشته نیز از آن پیروی می کرده است). ما اشاره کردیم که جهان پس از "شوک چین" در آغاز قرن تغییر کرده است.موضوع نهایی که بدان اشاره شد، تماس های مردمی بود که به دلیل سه سال محدودیت های کووید و روابط پر تنش سیاسی دو کشور به شدت آسیب دید. در حال حاضر کمتر از هزار دانشجوی آمریکایی در چین تحصیل می کنند، در حالی که حدود 289 هزار چینی در دانشگاه های ایالات متحده درس می خوانند (البته این رقم تقریباً یک چهارم از اوج خود کاهش یافته است). روزنامهنگاران با محدودیتهای بیشتر روادید در چین مواجه هستند و دانشگاهیان و دانشمندان هر دو طرف از دردسرهای مهاجرت می گویند. هیچ کدام از اینها به بازگرداندن حس درک متقابل کمک نمی کند. به باور نای، در این دوره از رقابت قدرت های بزرگ بین ایالات متحده و چین، ما نباید انتظار بازگشت به استراتژی تعامل را داشته باشیم که آغاز قرن حاضر را رقم زد. اما این به نفع هر دو کشور است که از درگیری اجتناب کرده و مناطقی را برای همکاری در زمان و مکانی که باید، شناسایی کنیم.