چرا رئیس جمهور ترجیح می دهد فقط با صداوسیما مصاحبه کند؟
به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه هم میهن نوشت: کسی که پیش از انتخابات درباره تورم چنان اظهارنظر قاطع میکرد و قول نصف و تکرقمی کردن آن را میداد، اکنون پس از حدود ۳۳ ماه تازه دلایل وجود تورم را برای مردم شرح میدهد و اینکه تورم وارد کانال ۳۰ درصد شده است.
یا از حضور ۲۵ میلیونی مردم در برنامههای فرهنگی سخن میگویند درحالیکه این برنامهها تعریفنشده هستند و اصولاً آمار فاقد ارزشی هستند. یا از الزام به رعایت قانون حجاب میگویند ولی نمیگویند که اگر اجرا شود میلیونها زن را باید محکوم کرد و توجه نمیکنند که قانون باید برآمده از مردم باشد.
درباره سیاست خارجی نمیخواهیم بحث و احتجاج کنیم ولی نسبت به ادعاهای دیگر ایشان حرفهای زیادی هست. درباره رشد اقتصادی و بهرهمندی مردم از آن و افزایش حقوق و دستمزدها و نیز جزئیات سیاستی دولت در مورد انرژی، مسکن، سرمایهگذاری، واگذاری طرحهای نفتی، مولدسازی، انتصابات، حضور افراد منسوب به ایشان در سیاستگذاریها، انتخابات، سیاست افزایش استانها، مسئله مالیاتها و بهویژه مالیات بر تورم، سیاستهای فرهنگی، مسئله سیاستهای پرهزینه اجتماعی مثل برخورد با زنان، فرزندآوری، آموزش عمومی و دانشگاهها، بهداشت و درمان، ورزش، نابرابریهای منطقهای، موضوع وعدههای مربوط به اینترنت و...
اینها و دهها موضوع دیگر که تاکنون در مورد آنها وارد گفتوگوی چالشی نشدهاند و اینها مسائل مردم هستند. کافی است که یک نظرسنجی از مردم شود که سخنان سهشنبهشب ایشان تا چه حد به مسائل جاری و مبتلابه مردم پرداخته و اگر پرداختند، تا چه اندازه پاسخی قانعکننده به آنها داده شده است. اگر بخواهیم به این دو پرسش پاسخ دهیم شاید حداکثر ۲۰ درصد مسائل مهم مردم که مربوط به وظایف دولت باشد در این سخنرانی دیده میشد ولی در این موارد نیز، شاید زیر ۵ درصد پاسخهای مورد انتظار مردم باشد.
این گفتوگو که حدود ۳۳ ماه از ۴۸ ماه دولت گذشته، نباید به دادن وعدههای تکراری میگذشت. اکنون وقت پاسخ دادن به وعدههای گذشته است و نه دادن وعدههای جدید یا تکرار قبلیها.
به نظر میرسد که دولت و آقای رئیسجمهور هنوز در فضای انتخاباتی زندگی میکنند و اعتمادبهنفس کافی برای مواجهه شجاعانه با رسانههای مستقل را ندارند.
امید گروه رسانهای دولت همچنان به صداوسیما است. درحالیکه این رسانه با سیاستهای کنونی خود مدتهای مدیدی است که از دایره اثرگذاری خارج شده و حتی نقش ضدتبلیغی هم پیدا کرده است.
انتظار میرود سیاست چگونگی اقناع افکار عمومی دولت تغییر کند چون این راه نتیجهبخش نیست.