اهرمهای نفوذ اروپا درخاورمیانه/ یارکشی قاره سبز در خلیج فارس
به گزارش اقتصادنیوز، خاورمیانه به دلیل وضعیت جغرافیایی و پیوندهای تاریخی، اقتصادی و سیاسی، برای اتحادیه اروپا دارای اهمیت استراتژیک است. با این حال، این منطقه منبع بی ثباتی و درگیری است که تهدیدی جدی برای امنیت و منافع کشورهای عضو اتحادیه اروپا قلمداد می شود. تشدید درگیری ها میان اسارئیل و حماس، خشونتهای مداوم در کرانه باختری اشغالی و درگیریهای اسرائیل و حزبالله در مرز لبنان بر پیچیدگی و فوریت اوضاع افزوده است. در همین راستا گروهی از ناظران این سوال را مطرح می کنند: اتحادیه اروپا چگونه می تواند با اتخاذ استراتژی جدید جهانی و تغییر رویکرد سیاسی و امنیتی خود نقشی فعال و موثر در خاورمیانه ایفا کند؟ ابزارها، چالش ها و فرصت هایی که اتحادیه اروپا در منطقه دارد چیست؟
معمای خاورمیانه برای اروپا
ژئوپلتیکال مانیتور در این باره نوشت: اتحادیه اروپا در دو دهه گذشته در ارتباط با خاورمیانه از دو استراتزی متفاوت پیروی کرده است: سیاست همسایگی اروپا (ENP) و مشارکت اروپا–مدیترانه. هدف اصلی اروپا جهت پیروی از این دو استراتژی عبارت است از جلوگیری از گسترش بحران های امنیتی در کشورهای همسایه اتحادیه با ترویج هنجارهای اروپایی مانند لیبرال دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت قانون. با این حال، ثابت شده که چنین رویکردهایی برای مقابله با تحولات سریع و پویا در منطقه ناکارآمد و ناکافی هستند. به بیانی دیگر نه استراتژی همسایگی اروپا و نه مشارکت اروپا هیچکدام توانستهاند به ریشههای مشکلات و درگیریهای منطقه مانند فقدان اصلاحات سیاسی و اقتصادی، به حاشیه رانده شدن و سرکوب مردم، مداخله بازیگران خارجی در درگیری فلسطین و اسرائیل پایان دهند. رویدادهای اخیر منطقه مانند بهار عربی و ظهور ساختارهای جدید قدرت و بازیگران فراملی، محدودیت ها و ناکارآمدی های چنین راهبردهایی را نشان داده است. اتحادیه اروپا در سند استراتژی جهانی خود در سال 2016 به این نیاز اذعان کرد، جایی که تاکید داشت که امنیت داخلی و خارجی به هم مرتبط هستند و چالشها و تهدیدات کنونی مانند تروریسم و خشونت در خاورمیانه و شمال آفریقا فرصت مشترکی است برای کشورهای اتحادیه اروپا جهت ساختن اروپای قوی تر بر اساس منافعش. اتحادیه اروپا همچنین اعلام کرد که قصد دارد سیاست امنیتی و دفاعی خود را از طریق توسعه قابلیتهای نظامی بیشتر و افزایش همکاری با ناتو و سایر شرکای خود افزایش دهد. در نهایت، بروکسل تعهد خود برای حمایت از انتقال سیاسی و اقتصادی در منطقه را از طریق ارائه کمک های مالی و فنی بیشتر، تقویت گفتگو و همکاری و ارتقای یکپارچگی و ثبات منطقهای مطرح کرد.
به نوشته گروهی از ناظران، اتحادیه اروپا برای ایفای نقش فعال و موثر در خاورمیانه با سه مانع روبرو است. نخست، رویکرد منسجم و جامع نسبت به منطقه در سطح اتحادیه وجود ندارد. این امر ناشی از منافع و دیدگاه های متفاوت کشورهای بزرگ اروپایی است که دستیابی به یک سیاست مشترک در برخورد با مسائل و بازیگران پیچیده و متنوع در منطقه را دشوار می کند. از همین رو شاهد هستیم که بازیگرانی چون فرانسه و آلمان برای افزایش نفوذ و موقعیت ژئواستراتژیک شان، به شکلی مستقل تعاملات دوجانبه با بازیگران منطقه ای را دنبال می کنند. عامل دیگری که نقش اتحادیه اروپا را محدود می کند، بحران اقتصادی است که ظرفیت مالی این نهاد منطقه ای برای مدیریت و پاسخگویی به نیازهای این منطقه بحران زده را کاهش داده است. ضعف ساختاری اتحادیه اروپا، فقدان مکانیسم قضایی برای اجرای تصمیمات و قطعنامههای آن، و ناکافی بودن اهرمهای سیاست خارجی از دیگر عواملی هستند که ظرفیت تصمیمگیری اتحادیه را تضعیف میکنند.
دوم،خاورمیانه دارای ساختارها، مشکلات، بحران ها و بازیگران سیاسی متنوع و پیچیده ای است. حکومت ها منطقه عمدتاً مبتنی بر اراده و رای مردم نیستند و ماحصل استبداد، فرقهگرایی، ملیگرایی و قبیلهگرایی هستند. خاورمیانه همچنین با انواع مختلفی از بحران ها مانند جنگ های داخلی، درگیری های قومی، بلایای انسانی، تروریسم و افراط گرایی مواجه است. بازیگران منطقه نیز صرفا دولت نمی باشند بلکه در کنارشان بازیگران غیردولتی مانند شبهنظامیان وگروههای شورشی، نقشی برجسته دارند. این عوامل، اتخاذ یک سیاست ثابت و مشخص برای منطقه را برای اتحادیه دشوار می کند، زیرا باید به طور جداگانه و مستقل به هر موردی رسیدگی کند.در نهایت، مسائل فرا آتلانتیک نیز مانع از نقش فعال و مؤثر اتحادیه اروپا در خاورمیانه شده است، زیرا ایالات متحده و اسرائیل اغلب با نقش مستقل اتحادیه اروپا مخالفت کردهاند، در عوض ترجیح میدهند که اتحادیه اروپا نقش مکمل را در چارچوب سیاستهای خود ایفا کند. ایالات متحده و اسرائیل منافع و دیدگاه های متفاوتی از اتحادیه اروپا در مورد مسائل مختلف منطقه مانند برنامه هسته ای ایران، درگیری اسرائیل و فلسطین، بحران سوریه و نقش قدرت های منطقه ای دارند.
ژئوپلتیکال مانیتور در بخش دیگری از یادداشت خود آورده، با وجود این چالش ها، اتحادیه اروپا نیز با استفاده از قدرت نرم و ابزارهای دیپلماتیک خود و همچنین کمک های اقتصادی و بشردوستانه فرصت هایی برای ایفای نقش مثبت و سازنده در خاورمیانه دارد. اتحادیه اروپا می تواند از شهرت و اعتبارش استفاده کرده و در قامت بازیگری بی طرف و با تکیه بر تجربه و تخصص خود در حل مناقشه و ایجاد صلح برای میانجیگری و تسهیل گفتگو و همکاری میان طرف های درگیر در منطقه فعال باشد. اتحادیه اروپا همچنین میتواند از اصلاحات و انتقالات سیاسی و اقتصادی در منطقه با ایجاد مشوقها و مشروطسازیها و همچنین انعطافپذیری و تمایز بیشتر برای کشورهایی که مایل و قادر به اجرای هنجارها و ارزشهای اروپایی هستند، حمایت کند. اتحادیه اروپا این توان را دارد تا با حمایت از سازمانها و ابتکارات منطقهای موجود، مانند اتحادیه عرب و طرح صلح عربی، و با ایجاد بسترها و مکانیسمهای جدید برای گفتوگو و همکاری، مانند اتحادیه مدیترانه و گفت و گوهای 5+5 زمینه را برای مشارکت هموار کند.اتحادیه اروپا همچنین قادر است با سایر بازیگران بینالمللی و منطقهای مانند ایالات متحده، روسیه، چین، ترکیه و ایران برای مقابله با چالشها و تهدیدات مشترک در منطقه مانند گسترش سلاحهای کشتار جمعی،تروریسم جهانی، تغییرات آب و هوایی و مهاجرت همکاری داشته باشد. در نهایت اتحادیه اروپا می تواند از روابط تجاری و انرژی خود با منطقه و همچنین کمک های توسعه ای و بشردوستانه خود برای تقویت توسعه اقتصادی و اجتماعی، کاهش فقر و نابرابری و بهبود شرایط زندگی و حقوق بشر مردم منطقه استفاده کند.