رمزگشایی از مانور علی‌اف

جنگ قره‌باغ؛ فصل تازه روابط آذربایجان و ترکیه/ بازی علی‌اف با دو کارت آنکارا و مسکو

کدخبر: ۶۷۳۲۵۰
اقتصادنیوز: به باور گروهی از ناظران جنگ در قره‌باغ و هم‌صدایی باکو و آنکارا، معادلات ژئوپلتیکی منطقه قفقاز را تغییر داد و موجب شد تا ترکیه و آذربایجان در راستای حراست از امنیت جمعی و همکاری‌های اقتصادی معادلات را به نفع خود تعریف کرده و صف آرایی منطقه را تغییر دهند.
جنگ قره‌باغ؛ فصل تازه روابط آذربایجان و ترکیه/ بازی علی‌اف با دو کارت آنکارا و مسکو

به گزارش اقتصادنیوز، همکاری میان آذربایجان و ترکیه پیشتر توسط حیدر علی‌اف، رئیس جمهور سابق آذربایجان به یک اتحاد پیچیده تبدیل شده بود، اما حالا روابط دو بازیگر بالاخص پس از جنگ 2020 قره‌باغ برجسته‌تر شده است. این ارتباط تاریخی که عمیقاً با مناقشه قره‌باغ کوهستانی آمیخته شده، موجب گشته ترکیه روابط خود را با ارمنستان قطع، مرزها را بسته و باعث شود که باکو فعالانه در برابر هرگونه تلاش‌ها برای عادی سازی روابط بین ترکیه و ارمنستان مقاومت کند.

پشت پرده هم صدایی باکو و آنکارا

به نوشته ispionline ترسیم مسیرهای متنوع روابط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آذربایجان و ترکیه که ناشی از جاه طلبی برای ایجاد یک جبهه ضدهژمونی علیه غرب و ظاهراً تعریف "نظم چندقطبی منصفانه" تعریف شده، به ویژه پس ازجنگ 2020 قره باغ  شتاب قابل توجهی گرفته است. به ادعای ناظران این اتحاد، که زیربنای ایدئولوژی پان ترکیسم است، به عنوان جبهه‌ای ضد هژمونی در نظر گرفته شده، به دنبال یک هژمونی بی‌بدیل است که از قفقاز جنوبی تا خاورمیانه و آسیای مرکزی گسترش می‌یابد. آذربایجان، با توسل به اهرم استراتژیک زرادخانه نظامی خود و افزایش خرید تجهیزات نظامی از ترکیه توانست نتیجه جنگ قره باغ را به نفع خود تمام کند. این پیروزی از یک طرف موجب شد تا نفوذ داخلی علی اف برجسته شده و محبوبیت قابل توجهی به دست آورد، از طرفی دیگر دست بالای باکو در قره باغ برای اردوغان نیز به سان برگ برنده ای بود. مشروعیت مشارکتی که از طریق این پیروزی مشترک حاصل شد، به طور مؤثر توجه عمومی را از مشاغل خانوادگی مشترک علی اف و اردوغان در قره باغ منحرف کرد.

پس از آن، هر دو رهبر با توسل به شراکت اقتصادی خود، پیوندی  برادرانه بین دو ملت تعریف و روایت واحدی را ارائه کردند. این مانور استراتژیک به آنها فرصت داد تا گفتمان را کنترل و اتحاد سرمایه‌داری خود را به عنوان نمادی از وحدت به تصویر بکشند؛ متغیرهایی که منافع تجاری مشترک آنها در قره باغ را تحت الشعاع قرار می دهد. این ساخت و ساز روایی عمدی، قدرت آنها را محکم می کند و از نمای وحدت ملی حراست می نماید. منطق گفتمانی زیربنای برادری بین باکو و آنکارا، به ویژه با توجه به تصویر نمادین روابط علی اف و اردوغان، ویژگی هایی دارد. علی اف در نشان دادن این ارتباط برادرانه، روابط ارمنستان و فرانسه را به سخره گرفت و با تحقیر روابط دو بازیگر عامدانه تعامل آنها را خواهرانه توصیف کرد. در مقابل، اردوغان با ترغیب زنان آذربایجانی به داشتن حداقل پنج فرزند، بر ضرورت تولید مثل تأکید دارد. ماهیت جنسیتی لفاظی آنها بر ابعاد مردسالارانه ای تأکید می کند که سیاست قدرت را در درون و بین این دو دولت شکل می دهد.

President_of_Azerbaijan_Ilham_Aliyev_with_President_Recep_Tayyip_Erdoğan_1

بازی آذربایجان در زمین روسیه و ترکیه

نفوذ فزاینده آنکارا در آذربایجان قابل توجه است و در پویایی اقتصادی و قدرت این بازیگر مشهود می باشد. اگرچه آذربایجان، واقع در مدار پس از شوروی، به دنبال ایجاد تعادل استراتژیک بین روسیه و غرب است، اما با اطمینان اجازه می دهد تا جاه طلبی های امپریالیستی ترکیه در منطقه گسترش یابد. چارچوب‌بندی فرهنگی و قومی این جاه‌طلبی‌ها طبیعی‌تر به نظر می‌رسد و به راحتی می‌توان منافع واقعی نخبگان حاکم در هر دو کشور را پنهان کرد. ساخت یک هویت مشترک تکمیل کننده ساخت روایت امنیت جمعی است. بنابراین، در سال 2021، آذربایجان و ترکیه تصمیم گرفتند که اتحاد خود را با بیانیه شوش تقویت کنند و در مورد تحکیم شراکت راهبردی خود که عمدتاً حول یک اتحاد نظامی-امنیتی و تعمیق روابط اقتصادی شکل گرفته بود، تأمل کردند. گفتمان پیروزی در جنگ 44 روزه و دستیابی به حاکمیت آذربایجان نقطه قابل تامل بود و روایتی را ساخت که همکاری نظامی-امنیتی دو ملت را توجیه می کرد. دو کشور به عنوان جلوه ای از پیوندهای مشترک تاریخی و فرهنگی، با تأکید بر اشتراک منافع و تهدیدات، استراتژی امنیتی مشترک خود را دنبال می کنند. این روایت تاریخی مشترک از تهدیدها به سنگ بنای ساخت یک هویت جمعی تبدیل می شود و این تصور را تقویت می کند که امنیت یکی از امنیت دیگری جدایی ناپذیر است. علاوه بر این، تشویق به همکاری رسانه‌ای در این اعلامیه نشان‌دهنده تلاشی هماهنگ برای شکل‌دهی و تبلیغ روایت مشترک و ارائه تصویری واحد است، تلاشی که در سه سال گذشته در رسانه‌های دو کشور مشهود بوده است. به همین ترتیب، در جریان انتخابات ترکیه در سال 2023، رسانه های آذربایجان صریحاً از اردوغان حمایت کردند. نکته قابل توجه ایجاد خبرگزاری های مشترک مانند Turkic.World و DHApress توسط حامیان دولت هر دو کشور با هدف هماهنگی جریان اطلاعات است.

1

بازی ژئوپلتیکی در قفقاز

دو بازیگر در چنین شرایطی بر همکاری های اقتصادی به ویژه در بخش انرژی تاکید دارند و خود را به عنوان نقش آفرین های کلیدی در شکل دادن به چشم انداز اقتصادی قفقاز جنوبی جلوه می دهند. جاه طلبی های پروژه های زیربنایی، مانند کریدور حمل و نقل شرق به غرب و راه آهن نخجوان- قارص، منافع ژئوپلیتیکی دو کشور را بیشتر تحکیم می کند. بنابراین استراتژی امنیتی مشترک از پروژه های سرمایه گذاری ترکیه در توسعه زیرساخت ها و صنعت معدن در قره باغ محافظت می کند. هنگامی که باکو در سپتامبر 2023 کنترل کامل قره باغ کوهستانی را به دست گرفت، ترکیه از این کشور قاطعانه حمایت کرد و اردوغان به طور نمادین این موضوع را با بازدید فوری از نخجوان، منطقه ای از آذربایجان، واقع در مرز ترکیه و آغاز ساخت خط لوله گازی که شبکه گاز ترکیه را به آن متصل می کند، تایید کرد. به دنبال آن ارتش های ترکیه و آذربایجان مانورهای نظامی مشترکی را در آذربایجان برگزار و آشکارا همکاری نظامی شان را عریان کردند.

16789040004800928658_1000x669

زنگزور و چالش ایروان و تهران

در حال حاضر، یکی از موانع اصلی ایجاد معاهده صلح بین ارمنستان و آذربایجان، موضوع کریدور زنگزور است که ترکیه نیز در آن سهم بزرگی دارد. این کریدور که در بیانیه شوشا گنجانده شده، نه تنها حاکمیت ارمنستان را به خطر می اندازد، بلکه با منافع ایران نیز در تضاد است. این کریدور در حالی که ظاهراً ارتباط بین آذربایجان و منطقه محصور آن، نخجوان را تسهیل می‌کند و ارتباط مستقیم با ترکیه را ایجاد می‌کند، بیش از یک ارتباط ساده را نشان می‌دهد. همچنین نشان‌دهنده افزایش نفوذ ژئوپلیتیکی ترکیه است که به طور مشترک این کریدور را با روسیه کنترل خواهد کرد. عادی سازی روابط ترکیه با ارمنستان نیز به حل این مشکل کریدور بستگی دارد. در نتیجه، پس از جنگ 2020، آشکار می شود که نزدیک شدن ترکیه و ارمنستان اساساً در چارچوب منافع استراتژیک آنکارا و باکو است و مانوری را آشکار می کند که لفاظی صلح و آشتی را تحت الشعاع قرار می دهد.

به نظر می رسد آنکارا و باکو در ائتلاف جامع کنونی خود که فراتر از امور نظامی است و حوزه های اقتصادی، فرهنگی و دیپلماتیک را در بر می گیرد، هماهنگ عمل می کنند. از امنیت سایبری گرفته تا اهداف استراتژیک مختلف، دو کشور قصد دارند با هماهنگی در مسیر معماری امنیتی منطقه ای و جهانی حرکت کنند. با نگاهی به آینده، اتحاد عمیق‌تر احتمالاً پیامدهای مهمی برای ژئوپلیتیک قفقاز خواهد داشت. تقویت روابط نظامی، ابتکارات دفاعی مشترک و هماهنگی در مورد مسائل بین المللی، جبهه واحدی را ایجاد می کند که به طور بالقوه می تواند پویایی قدرت منطقه ای را در منطقه تغییر دهد.

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید