نقشه هولناک پوتین برای آسیا/ سرنوشت مبهم در انتظار جمهوریهای جداشده از شوروی
به گزارش اقتصادنیوز، از زمان حمله روسیه به اوکراین در سال 2022، رهبران آسیای مرکزی بهطور فزایندهای نسبت به سیاستهای کرملین در قبال این منطقه رویکرد محتاطانهای داشته و دارند. رسانههای روسی با استناد به تحلیل سیاستمداران این کشور مدعیاند که مرزها و حتی دولتهای تشکیلشده آسیای مرکزی پس از فروپاشی شوروی، ممکن است ساختارهای موقتی باشند. تردیدهای مطرحشده توسط سخنرانان و نمایندگان روسی در مورد مشروعیت و حاکمیت دولتها در آسیای مرکزی معمولا با احتیاط خاصی در منطقه تفسیر و بهعنوان چالشی برای استقلال آنها بهویژه در پس زمینه جنگ جاری در اوکراین لحاظ میشود. در این میان انگشت بسیاری از سیاستمداران روس به سمت قزاقستان و ازبکستان نشانه رفته است.
پلن ترسناک روسیه برای مرکز آسیا
نشریه دیپلمات در اینباره مینویسد، اغلب مفسران روسی مشروعیت تاریخی کشور-ملتهای آسیای مرکزی را زیر سؤال برده و مفهوم استقلال آنها را هدف قرار میدهند؛ بهعنوان مثال، در ژانویه 2024، میخائیل اسمولین، مورخ روسی در تلویزیون روسیه ادعا کرد که هویتهای آسیای مرکزی مانند هویت ازبکها و قزاقها، ساختههایی ساختهشده توسط اتحاد جماهیر شوروی هستند. او گفت: «به عنوان مثال، ازبکها قبل از انقلاب هرگز وجود نداشتند و هیچ نام قومی از آنها وجود نداشت». اسمولین در ادامه استدلال کرد که از نظر تاریخی، آسیای مرکزی قبل از کنترل روسیه هرگز وحدتی نداشته است. اما روایتهایی ارائهشده توسط روسیه و اقدامات این بازیگر برای تحت تاثیر قراردادن هویتها و مرزهای آسیایمرکزی، توسط کشورهای این منطقه به چالش کشیده شده است. حمله اسمولین به قزاقها و ازبکها حتی برای مسکونشینها نیز بسیار خشن بهنظر میرسید. ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه در بیانیهای موضع رسمی روسیه در باب سخنان اسمولین بیان کرد و گفت: «ماهیت مواضع او کاملاً ذهنی» است و «هیچ شباهتی با واقعیتها ندارد».
با وجود اینکه کرملین نشان داد که چنین سخنانی بخشی از دستور کار رسمی سیاسی روسیه نیست، اما بسیاری از مردم آسیای مرکزی این روایت را تلاشی برای مشروعیتزدایی از استقلال و هویت خود میدانستند. چنین اظهاراتی حاکی از آن است که این روسیه است و نه مردم آسیای مرکزی که خود را بهعنوان قدرت نهایی بر منطقه معرفی می کند. یک ماه قبل از اظهارات اسمولین، زاخار پریپین، ملیگرا، نویسنده و رئیس مشترک حزب «روسیه عادل»، صراحتاً خواستار ادغام مجدد سرزمینهای شوروی سابق شده بود. در دسامبر 2023، او الحاق ازبکستان و دیگر کشورهای آسیای مرکزی را پیشنهاد و استدلال کرد که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی باید پایان یابد. به گفته پریپین، از آنجاییکه میلیونها مهاجر آسیای مرکزی در روسیه هستند، روسها میتوانند ادعای مالکیت سرزمینهای آسیای مرکزی را داشته باشند. مقامات ازبکستان لفاظی پریپین را رد کردند و آن را امپریالیستی و برای روابط دوجانبه مضر دانستند. اگرچه وزارت خارجه روسیه از اظهارات پریپین فاصله گرفت، اما فراوانی چنین روایتهایی به تشدید نگرانی در آسیای مرکزی نسبت به روسیه کمک کرده است.
نفوذ خزنده کرملین در جمهوریهای جداشده از شوروی
سخنرانان و سیاستمداران مختلف در روسیه پیوسته تلاش کردهاند استقلال کشورهای آسیای مرکزی را به همسویی آنها با روسیه مرتبط کنند؛ بهعنوان مثال، یوگنی فئودوروف، عضو دومای دولتی روسیه بهطور سیستماتیک دولتیبودن کشورهای آسیای مرکزی را به چالش میکشد و استدلال میکند که آسیای مرکزی و سایر جمهوریهای پس از فروپاشی شوروی، این اتحاد را بهطور غیرقانونی ترک و در نتیجه «منافع سرزمینی روسیه» را نقض کردهاند. فئودوروف بهدلیل زیر سوال بردن مستمر تمامیت ارضی قزاقستان چهرهای شناخته شده است. در سال 2020، او ادعا کرد که قزاقستان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اراضی خود را به عنوان هدیه دریافت کرده و روسیه حق دارد این سرزمینها را پس بگیرد. در سال 2023، فئودوروف مدعی شد که قزاقستان بهعنوان یک نهاد سیاسی "ماهیت کاملا قانونی" ندارد و دوباره به جدایی غیرقانونی قزاقستان و سایر کشورهای آسیای مرکزی از اتحاد جماهیر شوروی اشاره کرد.
باز هم، چنین لفاظی تصویری را ترسیم کرد که در آن استقلال کشورهای آسیای مرکزی مشروط به تایید روسیه است که با هنجارهای بینالمللی در تضاد است. مختار تلوبردی، وزیر خارجه سابق قزاقستان در این باب گفت که اظهارات فئودوروف منعکسکننده موضع رسمی مسکو نیست، اما چنین روایتهایی به غرور شهروندان قزاق آسیب میرساند. سایر واکنشها به این سخنان کمتر جنبه دیپلماتیک داشت. بهعنوان مثال، مارات باشیموف، نماینده مجلس قزاقستان مدعی شد که فئودوروف تواناییهای فکری یک پسر 13 ساله را دارد و به او توصیه کرد که بهدنبال درمان روانپزشکی باشد. باشیموف، اظهارات فئودوروف را با "موضع روسیه بهعنوان یک شریک کلیدی و استراتژیک" نامناسب دانست. علاوه بر این، برخی از مقامات ازبکستان نیز به سخنان فئودوروف واکنش نشان دادند. اودیلیون توژیف، نماینده پارلمان ازبکستان استدلال کرد که اگر فئودوروف، استقلال آسیای مرکزی و جدایی آنها از اتحاد جماهیر شوروی را غیرقانونی میدید، پس برای بیش از 30 سال "فدراسیون روسیه [به طور غیرقانونی] با همه این جمهوریها تعامل داشته است". توژیف مدعی شد، از آنجاییکه نهادهای قدرت روسیه در چنین چارچوبهای قانونی غیرقانونی فعالیت میکنند، در ذات خود نیز غیرقانونی هستند.
تهدید مشترک زمینهساز همصدایی عریان
رهبران آسیای مرکزی بهطور فزایندهای با یکدیگر و همچنین با شرکای بینالمللی همسو شدهاند. در ژانویه 2024، اتحادیه اروپا قطعنامهای درباره آسیای مرکزی صادر کرد تا حمایت از استقلال و یکپارچگی منطقه را مجدداً اعلام و بر نقش همکاری منطقهای در تقویت انعطافپذیری در برابر فشارهای خارجی تأکید کند. این سند همچنین به نقش استراتژیک آسیای مرکزی در بحبوحه کاهش نفوذ روسیه نیز اشاره میکند و باعث ایجاد انگیزه برای اتصال در منطقه میشود؛ در این منطقه وجود پروژههایی مانند ابتکار کریدور میانی که اروپا و آسیا را بههم متصل میکند و روسیه را دور میزند، وسوسهکننده است. آنهم در شرایطی که قزاقستان و ازبکستان نقش رهبران منطقهای را بر عهده گرفتهاند و یکپارچگی و همکاری آسیای مرکزی را ارتقا میدهند.
بنابراین، در آخرین نشست مشورتی رهبران آسیای مرکزی در ماه اوت 2024، قاسم جومارت توکایف، رئیسجمهوری قزاقستان، خواستار تقویت بیشتر تعاملات منطقهای برای تضمین ثبات و امنیت در میان "فرسایش خطرناک پایههای اساسی نظام روابط بینالملل" شد. شوکت میرضیایف، رئیسجمهوری ازبکستان نیز بر اهمیت ایجاد هویت مشترک منطقهای و همچنین "ارتقای منافع مشترک" کشورهای آسیای مرکزی تاکید و به افزایش همکاری با اتحادیه اروپا و چین اشاره کرد.
در ادامه این گزارش آمده است: موضع فعال قزاقستان و ازبکستان در فشار برای افزایش همکاری و یکپارچگی منطقهای ممکن است، یکی از دلایلی باشد که این دو کشور اغلب هدف حملات کارشناسان روسی قرار میگیرند. با وجود لفاظیهای نامناسب سیاستمداران و مفسران، موضع رسمی مسکو بهطور رسمی در قبال آسیای مرکزی تغییر نکرده است. با این وجود، احیای محسوس تبادلات و ارتباطات منطقهای به رهبری روسای قزاقستان و ازبکستان برجسته شده است؛ چنین همبستگی نهتنها ممکن است بهخاطر بهبود همکاریهای منطقهای باشد، بلکه نشاندهنده ایجاد چارچوبها و تشکیل نهادهای چندجانبه و بلکه برای مقاومت در برابر نفوذ روسیه باشد.
بنابراین برای برخی افراد تعجبآور نیست که نمایندگان دولت روسیه، رسانهها و شخصیتهای سیاسی، غالباً حاکمیت آسیای مرکزی را به چالش میکشند. از زمان حمله روسیه به اوکراین، چنین سخنانی دیگر صرفاً بهعنوان لفاظی پوپولیستی تلقی نمیشود، بلکه به عنوان واقعیتی ملموس در نظر گرفته میشوند که به ایجاد احساس ترس در مواجهه با روسیه در بین تصمیمگیرندگان و شهروندان آسیای مرکزی کمک میکند. پس تلاشها در داخل منطقه برای اتحاد و همبستگی و همچنین ایجاد اتحاد با بازیگرانی مانند اتحادیه اروپا بیش از پیش قابلتوجه است. در عین حال، حفظ روابط با روسیه چالشبرانگیزترین وظیفهی رهبران آسیای مرکزی است. از این گذشته، روسیه نهتنها یکی از قدرتمندترین بازیگران ژئوپلیتیکی در منطقه و شریک استراتژیک سیاسی و اقتصادی کشورهای آسیای مرکزی است، بلکه آشناترین آنها نیز هست.