پیامدهای یک اتحاد

از نظامی شدن خاورمیانه تا گلوگاه‌های استراتژیکی که بسته می‌شود؛ خاورمیانه آبستن چه سناریوهایی است؟/ پشت پرده تحرکات اسرائیل علیه سوریه، یمن و ایران

کدخبر: ۶۹۶۱۱۹
اقتصادنیوز: ناظران با استناد به رویکرد حمایتی ایالات متحده از اسرائیل در طول یک سال جنگ در خاورمیانه به پیامدهای چنین گزاره‌ای اشاره کرده و می‌گویند، در صورتی که فعل و انفعال‌های تحریک آمیز تل‌آویو ادامه داشته باشد، هر سناریویی محتمل است، خواه تغییر دکترین هسته‌ای ایران و به طبع کشورهای منطقه باشد یا بسته شدن گلوگاه‌های استراتژیک چون دریای سرخ، باب المندب و تنگه هرمز.
از نظامی شدن خاورمیانه تا گلوگاه‌های استراتژیکی که بسته می‌شود؛ خاورمیانه آبستن چه سناریوهایی است؟/ پشت پرده تحرکات اسرائیل علیه سوریه، یمن و ایران

اقتصادنیوز، خبرگزاری الجزیره با انتشار یادداشتی مدعی شد، اگر اسرائیل وجود نداشت، ایالات متحده باید اسرائیلی را برای حفظ منافع خود در منطقه تعریف می‌کرد. این عبارات؛ عبارات جو بایدن، سناتور وقت بود که برای حمایت ایالات متحده از اسرائیل در جریان مناظره کنگره و توجیه فروش تسلیحات به خاورمیانه در سال 1986 بر زبان آورد.

در آن بازه زمانی، او آشکارا امکان تضاد منافع بین اسرائیل و آمریکا را نمی‌دید. از قضا، 38 سال بعد، ریاست جمهوری او نشان می‌دهد که چقدر منافع منطقه‌ای ایالات متحده با فعل و انفعال‌های اسرائیل همسو نیست.

جزر و مد در استراتژی خاورمیانه‌ای آمریکا

این خبرگزاری در ادامه یادداشت خود مدعی شد، دولت بایدن به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل فضا داد تا هر کاری که می‌خواهد نه فقط در غزه، بلکه در سراسر خاورمیانه انجام دهد. نتانیاهو نیز هر کاری توانست انجام داد تا در قدرت بماند و این به معنای طولانی شدن جنگ اسرائیل در غزه و گسترش تجاوزات اسرائیل به لبنان، یمن و حتی ایران شد.

این چراغ سبز در خاورمیانه ویرانی به بار آورده و به طور مستقیم منافع سیاست خارجی آمریکا در منطقه را تضعیف کرده است. به نوشته این خبرگزاری، خاورمیانه برای ایالات متحده اهمیت استراتژیک قابل توجهی دارد. این منطقه دارای ذخایر عظیم نفت و گاز طبیعی است که برای اقتصاد ایالات متحده و اقتصاد جهانی تحت سلطه ایالات متحده ضروری است.

هرگونه اختلال در عرضه نفت یا گاز منطقه می‌تواند عواقب بی‌سابقه‌ای برای امنیت انرژی جهانی داشته باشد. به همین دلیل است که ایالات متحده از ثبات نسبی سیاسی در منطقه به ویژه پس از حمله سال 2003 به عراق حمایت کرده است. همزمان اشغال افغانستان در سال‌های 2001 تا 2021 نشان داد که ماجراجویی نظامی چقدر می‌تواند در منطقه خطرناک و پرهزینه باشد.

از زمان اولین دولت اوباما، ایالات متحده استراتژی امنیت ملی را دنبال می‌کند که هدفش کاهش تعهدات و ثبات منطقه به منظور عقب نشینی و تمرکز منابع بر روی چین و روسیه است که به عنوان تهدیدهای مبرم تلقی می‌شوند. به عنوان بخشی از این سیاست، واشنگتن برای ادغام اسرائیل با همسایگان عرب خود، ترتیبات امنیتی خاورمیانه مشابه ناتو و تقویت روابط اقتصادی از طریق طرح‌هایی مانند کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا را در دستور کار قرار داده است.

استراتژی امنیت ملی دولت بایدن به نیز حول این سیاست تعریف شد و در همین راستا پایان ماموریت جنگی و خروج نیروهای آمریکایی از عراق را اعلام و عادی سازی روابط اسرائیل با اعراب را در اولویت قرار داد. پس از حمله 7 اکتبر توسط حماس، حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل در راس برنامه‌های واشنگتن قرار گرفت و خروج آمریکا از خاورمیانه برای مدت نامعلومی متوقف شد.

واشنگتن مجبور شد حضور نظامی خود را در منطقه افزایش دهد و بیش از 22 میلیارد دلار برای کمک نظامی به ارتش اسرائیل و عملیات نظامی در حمایت از آن هزینه کند. این تعهد بی‌قید و شرط به اسرائیل، استراتژی بلندمدت ایالات متحده برای تمرکز بر روسیه و چین و تخصیص کمک‌های نظامی بیشتر به تایوان، اوکراین، کره جنوبی و ژاپن را تضعیف می‌کند.

170718104246-cnnee-netanyahu-trump

اول نتانیاهو، دوم آمریکا

الجزیره در ادامه ادعا کرد، تقریباً 15 ماه است که ایالات متحده توانایی‌های سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی خود را برای حمایت از اسرائیل بسیج کرده است. این کشور جنگنده‌های دریایی، ناوهای هواپیمابر و نیروهایش را در دریای مدیترانه و دریای سرخ مستقر کرده و به فعالیت‌های نظامی مستقیم در منطقه برای کمک به محافظت از اسرائیل پرداخته است.

در صحنه بین‌المللی، حمایت بی‌سابقه‌ای از کابینه اسرائیل، حمله به نهادهای بین‌المللی و کاهش بودجه، تضعیف سازمان ملل و اعمال فشار بر متحدان برای عدم تسلیم در برابر نسل‌کشی بخشی از استراتژی آمریکا در جریان است. مقامات ایالات متحده بدون قید و شرط از جنگ اسرائیل علیه غزه که منجر به کشته شدن حداقل 45 هزار غیرنظامی شده است، دفاع کرده‌اند.

در این میان،‌ ایالات متحده همچنین از حملات اسرائیل به لبنان و سوریه و اقدامات تحریک آمیز تل‌آویو علیه تهران حمایت می‌کند؛ اقداماتی چون بمباران سفارت ایران در دمشق و ترور اسماعیل هنیه رهبر حماس در تهران. این کشور همزمان حملات اسرائیل به یمن را تایید کرده‌اند؛ حملاتی که زیرساخت‌ها را هدف قرار داده و ارسال کمک‌های بشردوستانه به این کشور را متوقف کرده است.

این حملات توسط نتانیاهو هدایت می‌شود، نخست وزیری که معتقد است با طولانی شدن جنگ قادر است رادیکال‌های اسرائیلی را راضی نگاه داشته و در قدرت بماند. در این میان تصمیم گیری بحث برانگیز او منجر به شکاف سیاسی عمیق بین بازیگران مختلف در داخل اسرائیل شده و شکاف اجتماعی بی‌سابقه‌ای را رقم زده است.

با این حال، بایدن همچنان در کنار نتانیاهو ایستاده و اساساً او را در اولویت قرار داده است -بالاتر از همه اولویت‌های سیاست ایالات متحده در منطقه.-

همه این گزاره‌ها خاورمیانه را به آشوب کشیده است؛ گزاره‌ای که پیامدهای طولانی مدتی خواهد داشت. پاسخ ایران به تحریکات اسرائیل - دو بار حمله موشکی گسترده به اسرائیل - بی‌سابقه بود. این تحرکات منطقه را در آستانه جنگی فراگیر قرار داد. با این که ظاهرا در شرایط کنونی ایران کاهش تنش‌ها را ترجیح می‌دهد، هیچ تضمینی وجود ندارد که دور دیگری رویارویی میان تهران و تل آویو رخ ندهد و خاورمیانه بار دیگر در آستانه جنگی فراگیر قرار نگیرد.

طبیعتا چنین جنگی بازیگران متعدد دولتی و غیردولتی را وارد میدان کرده و اقتصاد کشورهای حاشیه خلیج فارس را نابود و باتلاقی برای واشنگتن ایجاد می‌کند. حتی اگر از چنین سناریویی اجتناب شود، تجاوز غیرقابل کنترل اسرائیل بازیگران منطقه‌ای را برای مسلح شدن ترغیب می‌کند. نظامی کردن منطقه ممکن است محدود به تسلیحات متعارف نباشد. پیش از این در اردیبهشت ماه، کمال خرازی هشدار داده بود که «در صورت تهدید موجودیت ایران، چاره‌ای جز تغییر دکترین نظامی ایران وجود نخواهد داشت». این به معنای احتمال تغییر دکترین هسته‌ای ایران است.

gettyimages-2191527686

از نظامی شدن خاورمیانه تا بسته شدن گلوگاه‌های استراتژیک

به نوشته الجزیره، سال‌ها مذاکرات بین‌المللی برای اطمینان از صلح‌آمیز ماندن برنامه هسته‌ای ایران به دلیل حمایت آمریکا از رفتار تهاجمی نتانیاهو در خاورمیانه بی‌نتیجه شده است. این وضعیت همچنین به تلاش‌های جهانی برای مقابله با اشاعه هسته‌ای آسیب می‌زند، زیرا دیگر قدرت‌های منطقه - از جمله عربستان سعودی و ترکیه - ممکن است به طور جدی بر تسلیحات هسته‌ای تاکید داشته باشند.

در همین حال، عرضه جهانی نفت و گاز همچنان آسیب پذیر است. حوثی‌ها به حملات خود به کشتی‌هایی که عازم اسرائیل و متحدانش در دریای سرخ هستند ادامه می‌دهند و جریان روان منابع انرژی و سایر کالاها را تهدید می‌کنند. درخواست آنها برای پایان دادن به جنگ در غزه برآورده نشده است.

باب المندب، جایی که حوثی‌ها در آن فعالیت می‌کنند، به همراه کانال سوئز و تنگه هرمز، گذرگاه‌های دریایی کلیدی هستند که نزدیک به 40 درصد از عرضه جهانی نفت از آن‌ها عبور می‌کند. اگر به نتانیاهو اجازه داده شود به تشدید تنش در خاورمیانه ادامه دهد، این می‌تواند منجر به اختلالات عمده در این سه نقطه شود. طبیعتا عواقب آن برای ایالات متحده و بقیه جهان فاجعه بار خواهد بود.

فراتر از خطرات جنگ منطقه‌ای و بحران اقتصادی جهانی به دلیل افزایش قیمت نفت، سیاست «اول نتانیاهو» بایدن نظم جهانی را تهدید می‌کند. دولت او برای دفاع و محافظت از اسرائیل، تصمیمات پلتفرم‌های سیاسی جهانی مانند مجمع عمومی سازمان ملل، شورای امنیت سازمان ملل و بازوی حقوقی سازمان ملل - دیوان بین المللی دادگستری - برای توقف جنگ در غزه را به چالش کشیده است.

وضعیت ایالات متحده به عنوان میزبان مقر سازمان ملل متحد و ضامن فرضی نظم حقوقی بین‌المللی و حقوق بشر به عنوان یک اشتباه فاش شده است. رفتار این بازیگر در حال از بین بردن اعتبار سیستم جهانی پس از جنگ جهانی دوم است.

به طور خلاصه، اصرار بایدن بر حمایت بی قید و شرط از اسرائیل برای سیاست خارجی ایالات متحده بوده فاجعه بار است. رئیس جمهور ایالات متحده به واسطه اعتقاد به اتحاد تغییر ناپذیر، ممکن است بدترین ضربه را به منافع استراتژیک این بازیگر در خاورمیانه در سال های اخیر وارد کرده باشد.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس اقتصادی
    کارگزاری مفید