اسرائیل در تله آمریکا افتاد؛ طرح ترامپ عربستان و امارات را به هراس انداخت/ معامله قرن در آخر خط
![اسرائیل در تله آمریکا افتاد؛ طرح ترامپ عربستان و امارات را به هراس انداخت/ معامله قرن در آخر خط](https://cdn.eghtesadnews.com/thumbnail/jF0eNaymaBg2/mW4TY_vzMeEG1fqb61-mcCKrGYGcOSm4SW9Yyhl5b2N1qvFeEPKLcFkzrdrrAcG9cg9gAf9kJWJmze2Es8GZhDlkJqwVKQrtrIWxpbPSxDA,/33333.jpg)
به گزارش اقتصادنیوز، شورای آتلانتیک با انتشار یادداشتی مدعی شد: بسیاری از آمریکاییها و متحدانش در اروپا و خاورمیانه با اطلاع از اعلامیه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا مبنی بر اینکه ایالات متحده نوار غزه را در اختیار خواهد گرفت و تقریباً دو میلیون نفر از ساکنان آن باید به جای دیگری منتقل شوند، گیج و شوک شدند.
برنامهها و اهداف ترامپ برای پایان دادن به بسیاری از هنجارهای سنتی داخلی و جهانی که در دوره پس از جنگ جهانی دوم تجربه کردهایم، هرگز پنهان نبود. اعلامیه سهشنبه شب رئیس جمهوری نیز بخشی از یک برنامه جامع استراتژیک برای جلب موافقت حماس و توافقی با شرایط بهتر برای اسرائیل و ایالات متحده نیست.
همانطور که برخی از مفسران ارزیابی کردهاند، علاوه بر این، این یک راهبرد نیست که مصر یا اردن خود را برای سازگاری بیشتر با ترجیحات ایالات متحده در منطقه تحت فشار قرار دهند؛ طرحی که رئیس جمهوری اعلام کرد در قابش بازسازی جهان و منافع آمریکا به شکلی اساسی مشخص شده است.
حال سؤال این است آیا رئیس جمهور معتقد است که طرح او میتواند در نهایت اجرایی شود؟ شاید نه. اگر نمیتواند، در واقع میتواند به عنوان نقطه شروعی برای مذاکرات درباره غزه با کشورهای عربی باشد و نتیجه بدون توجه به این که او قصد دارد طرح پیشنهادی جدی باشد یا خیر، یکسان باشد.
با این همه، حتی اگر این ایده نقطه آغازین نباشد که نیست، نشان از آن دارد که ترامپ از تاریخ منطقه، پیچیدگیهای روابط درون فلسطینی، پیامدهای بالقوه اجرای چنین طرحی برای متحدان ایالات متحده، یا مهمتر از همه، ارتباط عاطفی مردم غزه با خانه خود را درک نمیکند، یا شاید به آن اهمیت نمیدهد.
طوفان آمریکایی
این نشریه در ادامه مدعی شد: بدون لحاظ کردن عواملی که بر دیدگاههای ترامپ تأثیر میگذارند، پیشنهاد رئیسجمهور با هدفش برای پایان دادن به دخالت گسترده ایالات متحده در خاورمیانه در تضاد نیست. از منظر ترامپ تنها راه برای کاهش تعهدات مالی بلندمدت ایالات متحده در خاورمیانه، -که عمدتاً به حمایت امنیتی گره خورده،- تعریف نظم تازه است.
اگر ایالات متحده در انجام این کار پیشقدم نشود، هزینههای بلندمدت مربوط به حفاظت از اسرائیل به طور نامحدود ادامه خواهد داشت. به عنوان مثال، یک موشک رهگیر گنبد آهنین بیش از پنجاه هزار دلار هزینه دارد که ایالات متحده بخش عمده آن را بر عهده دارد.
علاوه بر این، ایالات متحده سالانه بیش از ۱. ۴ میلیارد دلار کمک امنیتی در اختیار اردن و مصر قرار میدهد. به ادعای رئیسجمهور، «تسلط» آمریکا بر غزه بهترین راه برای برقراری صلح منطقهای است که در نهایت فرصت میدهد تا هزینههای امنیتی به میزان قابل توجهی کاهش یابد.
در حالی که او مدعی است نظامیان آمریکایی این طرح را در میدان اجرایی میکنند، سخنگوی کاخ سفید گفت که بیانیه ترامپ به این معنا نیست که مالیاتدهندگان آمریکایی بودجه چنین کنشی را تأمین خواهند کرد. رئیسجمهور احتمالاً انتظار دارد که کشورهای همسایه با ثروت فراوان، به طور مشخص قطر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و احتمالاً کویت بخشی از هزینهها یا تمام آن را بپردازند. در هر صورت، اگر ایالات متحده برای بازسازی غزه وقت بگذارد، رئیس جمهور انتظار دارد زمانی که برای بازتعریف خاورمیانه ظرفیتسازی کرد، از مزایای اقتصادی زیادی برخوردار شود.
هراس اعراب از زلزله سیاسی
مایکل والتز، مشاور امنیت ملی مدعی است، ترامپ ممکن است به واسطه دلایل بشردوستانه چنین طرحی را مطرح کرده باشد و با انتقال مردم غزه به کشورهای ثالث تلاش کند شرایطشان را بهبود بخشد. با این حال، نتیجه حاصل از چنین فعلی قابل اعتنا نیست؛ چرا که هم از نظر حقوقی و هم از نظر سیاسی، جابجایی اجباری نقض قوانین بینالمللی است و به نظر میرسد ترامپ به قوانین یا هنجارهای بینالمللی اهمیتی نمیدهد.
گفته میشود زمانی که ترامپ طرح خود را اعلام کرد، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از این طرح آگاه نبود اما اینایده را تأیید کرد. به باور ناظران، واقعیت این است که اجرای این طرح برای نتانیاهو و اسرائیل به واسطه ترکشهای بیثباتکننده حاصل از آن فاجعه بار است.
نتیجه این طرح برای دیگر متحدان منطقهای ایالات متحده نیز بهتر نخواهد بود. مخالفت رهبران اردن و مصر با جابجایی شهروندان غزه به کشورهایشان فقط مربوط به قوانین بینالمللی نیست، بلکه مربوط به ثبات داخلی است. هم برای امان و هم برای قاهره، پیامدهای انجام این کار احتمالاً از منظر وجودی تهدید تلقی میشود.
چنین اقدامی را میتوان به عنوان امتیازدهی به اسرائیلیهای مخالف تشکیل کشور فلسطین قلمداد کرد. ناظران براین باورند که اعزام فلسطینیها به اردن و مصر صرفاً بستر را برای رادیکالیسم هموار، شام را بیثابت و اسرائیل را درگیر تهدیدهای وجودی بیشتری خواهد کرد.
به باور ناظران، این طرح قادر است روابط اسرائیل با کشورهای حاشیه خلیج فارس را نیز تحت تأثیر قرار دهد. در حالی که ترامپ از پروژه عادیسازی ۲ و صلح و توسعه اقتصادی حاصل از آن میگوید، بسیاری در ریاض به این پروژه تن نمیدهند مگر آن که تکلیف کشور فلسطین مشخص شود.
عربستان و امارات از هفتم اکتبر کمتر به باب فعل و انفعالهای منطقهای واکنش نشان دادند. حال ایده ترامپ میتواند استراتژی این گروه از بازیگران را تحت تأثیر قرار دهد؛ چرا که این سلطنت نشینها باید پاسخگوی مردم خود باشند. با این همه، فارغ از این که طرح ترامپ جدی است یا خیر، و فارغ از پسلرزههای حاصل از آن، تعهد رئیس جمهوری آمریکا مبنی بر تغییر نقش ایالات متحده در خاورمیانه و جهان در چهل و هفت ماه اینده غیرقابل کتمان است.