انزوای پوتین در حیاط خلوتش؛ چرا آسیای مرکزی به روسیه پشت کرد؟/ رد پای چین و ترکیه در قلب آسیا

به گزارش اقتصادنیوز، آسیای مرکزی در پرتو جنگ اوکراین به یک منطقه کلیدی تبدیل شد. تعدادی از بازیگران خارجی از جمله ایالات متحده، آلمان، فرانسه، ژاپن، هند، ترکیه و سایرین- تعاملاتشان را با منطقه در قالب های مختلف برای گسترش نفوذ خود آغاز کردند و متعاقبا رقابت ها برای به دست آوردن «قلب و ذهن» کشورهای آسیای مرکزی تشدید شد. دلیل اصلی چنین تحولی حول این محور استوار است که"روسیه در حال از دست دادن کنترل خود بر آسیای مرکزی است." اکونومیست که عوامل دیپلماتیک، نظامی، انرژی و اقتصادی را ارزیابی می کند، توسل به چنین استدلالرا منوط کرده به تجزیه و تحلیل کامل واقعیت های حاکم بر این قاره. در همین راستا ژئوپلتیکال مانیتور یادداشتی را در این باره منتشر کرده و اقتصادنیوز این یادداشت را به سه بخش تقسیم کرده که بخش نخست در ادامه آمده است.
رد پای چین در قلب آسیا
از زمان شروع جنگ در اوکراین، پرتال های تحلیلی مختلف مطالبی را منتشر کرده کرده که نشان می دهد نفوذ روسیه در آسیای مرکزی در حال کاهش است. این روایت ها نشان می دهد که رهبران آسیای مرکزی از روسیه در درگیری ها حمایت نکردند و پایبندی خود را به رژیم تحریم ها اعلام کرده اند.تحلیلگران می گویند که حمله تمام عیار روسیه به اوکراین در فوریه 2022 به طور قابل توجهی ژئوپلیتیک منطقه را تغییر داده و موقعیت مسکو در آسیای مرکزی را تحت تاثیر قرار داده است. از این رو کشورهای آسیای مرکزی موضعی بی طرف در قبال درگیری اوکراین اتخاذ کرده ، از رویکرد روس ها حمایت نکردند و فراتر از آن تبعیت از تحریم های غرب را انتخاب برگزیده اند. این بی طرفی گزینشی به عنوان فاصله گرفتن محتاطانه از سیاست های مسکو تعبیر می شود و نشان دهنده کاهش اعتماد در میان کشورهای آسیای مرکزی به کرملین است. این گروه از کشورها در واکنش به درگیری های روسیه در اوکراین، فعالانه به دنبال روابط قوی تر با دیگر قدرت های جهانی مانند چین، ترکیه و غرب هستند. تصور میشود که تغییر در اتحادها نقش سنتی مسکو را بهعنوان قدرت مسلط در منطقه کاهش داده و منجر به همسویی مجدد بالقوه تأثیرات ژئوپلیتیکی شده است.
چنین روایتهایی به افزایش همکاریهای منطقهای و خودمختاری در میان جمهوریهای آسیای مرکزی، مستقل از نفوذ روسیه اشاره دارد. از سال 2018، ابتکاراتی مانند اجلاس سران آسیای مرکزی، همکاری بین پنج جمهوری را بدون دخالت قدرتهای خارجی تقویت کرده که نشاندهنده هویت جمعی منطقهای است. مانورهای نظامی مشترکی که بدون مشارکت روسیه انجام می شود، نشان دهنده حرکت به سمت خوداتکایی و همبستگی منطقه ای در مسائل دفاعی است. کشورهای آسیای مرکزی با اتخاذ سیاست های خارجی متنوع، به طور فعال استقلال و منافع خود را در صحنه جهانی نمایش داده و اتکا به هر یک از قدرت های خارجی را کاهش می دهند.عوامل اقتصادی در روایت های مربوط به کاهش نفوذ روسیه بسیار مهم هستند. اقتصادهای آسیای مرکزی که از لحاظ تاریخی برای تجارت و صادرات انرژی به روسیه متکی می باشند، اکنون در حال بررسی مسیرهای تجاری و مشارکت های جایگزین برای تنوع بخشیدن به تعاملات اقتصادی خود هستند. حضور رو به رشد اقتصادی چین از طریق ابتکار یک کمربند و جاده، سرمایهگذاری و توسعه زیرساختی قابل توجهی را در اختیار این بازیگران قرار داده که برای آنها بسیار جذاب است. پروژههایی مانند راهآهن، جادهها و خطوط لوله انرژی، اتصال و رشد اقتصادی را افزایش و وابستگی به مسیرهای روسیه را کاهش میدهند. افزایش تجارت با چین بازارهای جدیدی را برای کالاهای آسیای مرکزی فراهم ساخته و شرکای اقتصادی این گروه از کشورها را متنوع می کند.
بازماندگان شوروی میراث روسیه را به حاشیه راندند
ترکیه همچنین در حال تقویت روابط اقتصادی و فرهنگی با کشورهای آسیای مرکزی است و از میراث مشترک ترک استفاده می کند. آنکارا تعاملات اقتصادی را از طریق توافقنامه های تجاری، سرمایه گذاری های مشترک تشدید کرده و جایگزین هایی برای نفوذ اقتصادی روسیه ارائه می دهد. هدف کشورهای آسیای مرکزی از تعامل با چین و ترکیه دستیابی به استقلال اقتصادی و مقاومت بیشتر در برابر فشارهای اقتصادی خارجی است.روایت ها همچنین تغییرات فرهنگی و سیاسی قابل توجهی را که به فرسایش نفوذ روسیه کمک می کند، برجسته می کند. احیای هویت های ملی و ارزیابی مجدد روایت های تاریخی در کشورهای آسیای مرکزی منجر به فاصله گرفتن تدریجی فرهنگی این گروه کشورها از روسیه می شود. اصلاحات آموزشی بر زبان های محلی به جای تقویت زبان و میراث روسیه، هویت ملی و میراث فرهنگی را تقویت می کند. تلاش برای احیای آداب و رسوم و شیوه های سنتی، سلطه فرهنگی را که قبلاً در اختیار روسیه بود را کاهش می دهد. ارزیابی انتقادی فزاینده از نقش تاریخی روسیه و سیاستهای دوران شوروی، تمایل به استعمارزدایی را تقویت کرده است. روشنفکران و رسانه ها به طور فزاینده ای درباره اهمیت استقلال فرهنگی و سیاسی از روسیه بحث می کنند. همانطور که برخی رسانه ها استدلال می کنند، برخی از دولت ها اقداماتی را برای محدود کردن رسانه های روسی انجام داده اند و در عوض نقش رسانه های محلی را برجسته ساختند. تظاهرات علیه اقدامات روسیه در اوکراین منعکس کننده تغییرات اجتماعی گسترده تر علیه مواضع روس ها است و مشکلات اقتصادی منتسب به جنگ منجر به ناامیدی عمومی علیه روسیه شده است.
تحلیل ها حاکی از آن است که قدرت نرم روسیه - توانایی نفوذ از طریق ابزارهای فرهنگی یا ایدئولوژیک در آسیای مرکزی را کاهش داده است. با کاهش محبوبیت فرهنگ و زبان روسی، توانایی روسیه برای توسل به قدرت نرم ضعیف میشود. دانشجویان آسیای مرکزی به طور فزاینده ای به جای روسیه چین، ترکیه و کشورهای غربی را برای تحصیل انتخاب می کنند. محتوای آموزشی در حال بومی سازی است و تأکید بر دیدگاه های روسی کاهش یافته است. کشورها در حال بررسی همکاری امنیتی با سایر کشورها مانند ترکیه و قدرت های غربی هستند و اتکا به حمایت نظامی روسیه را کاهش می دهند. هدف کشورهای آسیای مرکزی از تعامل با بازیگران متعدد جهانی، ایجاد توازن بین نفوذ روسیه و تقویت حاکمیت خود است. تبعیت از تحریم های غرب نشان دهنده تمایل به اولویت دادن به هنجارهای بین المللی بر اتحاد با روسیه است. تلاش برای تقویت اقتصادهای داخلی آسیب پذیری در برابر فشارهای اقتصادی خارجی از جمله فشارهای روسیه را کاهش می دهد.