فصل تازه زورآزمایی مصر و امارات در شاخ آفریقا/ یارکشی در سودان؛ جنگ نیابتی ابوظبی و قاهره بر گسلهای نیل

به گزارش اقتصادنیوز، ریسپانسیبل استیتکرفت با انتشار یادداشتی مدعی شد که سایهٔ جنگ داخلی ویرانگر سودان، در حقیقت بازتاب جنگ قدرت میان دو قدرت منطقهای یعنی مصر و امارات متحده عربی است. مصر از نیروهای مسلح سودان (SAF) حمایت میکند، در حالی که امارات از نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) پشتیبانی مینماید. این درگیری طی دو سال گذشته به بحرانی انسانی ویرانگر منجر شده و سودان را تا مرز فروپاشی کامل پیش برده است.
دولت بایدن در واپسین روزهای فعالیت خود، تحریمهایی را علیه حمدی، فرماندهٔ کل نیروهای RSF بهدلیل مسئولیت در نسلکشی و همچنین علیه ژنرال عبدالفتاح البرهان، فرمانده SAF بهدلیل کارشکنی در روند صلح، انسداد کمکها و استفادهٔ ادعایی از مواد شیمیایی، اعمال کرد.
با وجود شواهد فزاینده از سوی بازرسان سازمان ملل و آمریکا مبنی بر دخالت گستردهٔ امارات در حمایت از RSF، ابوظبی همچنان مدعی بیطرفی است؛ ادعایی که در بالاترین سطوح دولت آمریکا نیز به چالش کشیده شده است.
در همین راستا، مارکو روبیو، وزیر خارجهٔ آمریکا، در جلسهٔ استماع سنا، صراحتاً امارات را به «حمایت آشکار از نهادی که نسلکشی میکند» متهم کرد.
نقش مصر در حمایت از نیروهای ارتش سودان و دولت موقت در بندر سودان نیز روزبهروز شفافتر میشود. در ماه سپتامبر، بدر عبدالاطی، وزیر خارجهٔ مصر، در کنفرانسی مطبوعاتی با آنتونی بلینکن، وزیر خارجهٔ وقت آمریکا، بر «اهمیت غیرسیاسی ماندن ارتش ملی سودان» تأکید کرد. او همچنین به تعهد قاهره برای «تقویت توانمندیهای ارتش سودان» و همکاری با شرکای امنیتی نوظهور در شاخ آفریقا مانند اریتره و سومالی اشاره کرد.
با اینکه مصر و امارات در بیشتر پروندههای منطقهای همراستا بودهاند، اما اکنون بهطرز نگرانکنندهای در دو سوی میدان نبرد سودان ایستادهاند.
عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهوری مصر، از سال ۲۰۱۳ که ارتش دولت اخوانالمسلمین را سرنگون کرد، برای بقا بهویژه از منظر اقتصادی، به حاشیهنشینان خلیج فارس و خصوصاً امارات وابسته بوده است.
امارات متحده عربی اخیراً با سرمایهگذاری ۳۵ میلیارد دلاری در توسعهٔ منطقهٔ مدیترانهای «راسالحکمه» این رابطه را تعمیق بخشیده و راه نجاتی برای اقتصاد متزلزل مصر فراهم کرده است. با این حال، با وجود این سرمایهگذاری هنگفت، قاهره همچنان با رویکرد ابوظبی در سودان همراستا نیست.
برای مصر، ارتش سودان -نه نیروهای RSF- سنگر ثبات در امتداد مرز جنوبیاش است؛ دیدگاهی که با موج بازگشت پناهجویان سودانی به خانههایشان پس از پیشروی ارتش در ایالت سنار و دیگر مناطق مرکزی، تقویت شده است. هر بار که RSF کنترل مناطق را در دست گرفته، موج مهاجرت به سمت مصر شدت گرفته است.
پشتپردهٔ یک اتحاد
این وضعیت ریسکهایی نیز برای قاهره دارد؛ از جمله مدیریت بیش از ۱.۲ میلیون پناهندهٔ سودانی از آوریل ۲۰۲۳ که حالا بزرگترین جامعهٔ پناهجویان در مصر را تشکیل میدهند. فروپاشی کامل دولت در سودان میتواند میلیونها نفر دیگر را نیز روانهٔ مرزهای مصر کند.
در کنار این بحران انسانی، امنیت آبی مصر نیز با تهدید مواجه شده است. خلأ قدرت در سودان، موقعیت چانهزنی مصر در برابر اتیوپی، رقیب سنتی در پروندهٔ سد رنسانس، را تضعیف کرده است. اخیراً علی یوسف، وزیر خارجهٔ سودان، در بیانیهای اعلام کرد: «سودان در کنار مصر خواهد ایستاد»، و افزود که در صورت بینتیجه ماندن مذاکرات، گزینهٔ جنگ همچنان روی میز است.
در همین حال، توافقنامهٔ چارچوب همکاری (CFA) با پیوستن غیرمنتظرهٔ سودان جنوبی در ژوئیهٔ گذشته به مرحلهٔ اجرا درآمد. این توافق، معاهدات قدیمی دوران استعمار که به نفع مصر و سودان تنظیم شده بود را به چالش میکشد و اصل «استفادهٔ منصفانه» را به نفع کشورهای بالادست مانند اتیوپی مطرح میکند.
در واکنش، قاهره سعی کرده از طریق ایجاد یک ساختار امنیتی منطقهای در اطراف اتیوپی و تشکیل اتحاد امنیتی با سومالی و اریتره، جایگاه خود را تقویت کند. وزارت خارجهٔ مصر تأکید کرده که از این اتحاد برای کمک به ارتش سودان در مقابله با «تروریسم» استفاده خواهد کرد.
فرصتسازی امارات
استراتژی امارات در سودان بر بهرهبرداری از منابع طلا و افزایش امنیت غذایی از طریق تصاحب زمین متمرکز بود. نقطهٔ کانونی این راهبرد، پروژهٔ بندر ۶ میلیارد دلاری «ابوامامه» در سواحل دریای سرخ بود که قرار بود مناطق کشاورزی را به شبکهٔ صادراتی امارات متصل کند.
اما جنگ جاری این طرحها را به حاشیه راند. سودان رسماً قرارداد بندر را لغو کرد و وزیر دارایی سودان اعلام کرد: «پس از آنچه اتفاق افتاد، حتی یک سانتیمتر از دریای سرخ را به امارات نمیدهیم.»
درگیریهای سودان شکاف عمیق میان رویکردهای قاهره و ابوظبی را عیان کرده است. مصر ارتش سودان را ستون فقرات ساختار حاکمیتی این کشور میداند که مدل حکمرانی نظامیمحور قاهره را بازتاب میدهد. در مقابل، امارات بهدنبال بهرهبرداری از RSF بهعنوان نیرویی چابک برای استخراج منابع و پیشبرد منافع منطقهای خود است.
دولت سودان با اذعان به این که در حال مبارزه با نیرویی ثروتمند و برخوردار از حمایت خارجی است، اعلام کرده که حاضر به مذاکره با امارات است؛ مشروط بر اینکه ابوظبی حمایت از RSF را متوقف کند و به مردم سودان غرامت بپردازد. با این حال، اجرای چنین تعهدی حتی برای یک کشور ثروتمند نفتی نیز دشوار خواهد بود.
تخمین زده میشود که جنگ تاکنون بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار خسارت وارد کرده و زیرساختهای حیاتی سودان را نابود کرده است. پذیرش نقش امارات در این بحران -بهویژه در تأمین تسلیحات برای بزرگترین بحران بشردوستانهٔ جهان- میتواند تصویری که این کشور از خود بهعنوان یک میانجی صلحطلب ساخته، بهشدت خدشهدار کند.
در چنین فضایی، مصر شاید در موقعیتی باشد که بتواند نقش میانجی را ایفا کرده و فاصلهٔ فزاینده میان سودان و امارات را کاهش دهد. وزیر خارجهٔ سودان پس از دومین سفر وزیر خارجهٔ مصر به بندر سودان طی شش هفته، از آغاز چنین ابتکاری خبر داده است.
اما مسیر صلح دشوار است. برای توقف جنگ در کوتاهمدت و ثبات سودان در بلندمدت، همنشینی فکری میان قاهره و ابوظبی ضروری است. در این میان، ایالات متحده نیز میتواند از نفوذ دیپلماتیک خود برای تسهیل این روند استفاده کند و متحدانش را به همگرایی تشویق کند؛ شاید سودان را از غلتیدن بیشتر در بحران نجات دهد.