رکود، بیخبری و کاهش ارزش معاملات؛ 3 چالش این روزهای بورس
به گزارش اقتصادنیوز ، با نگاهی به رویدادهای اخیر، میتوان ادعا کرد که حالا ابهامات جهانی و منطقهای میتواند به عاملی مهم در تعیین آینده دستکم میانمدت بازار سهام کشور تبدیل شود. شاخصهای مهم در بورس تهران از ابتدای سالجاری تاکنون رشد قابلتوجهی ثبت کردهاند (بدون پشتوانه بنیادی) بورس تهران در حالحاضر منتظر اشارهای است تا بازدهی خود از ابتدای سال را از دست بدهد. اگرچه رویدادهای پیشآمده شاید به این زودیها تاثیر مستقیمی روی بورس تهران نداشته باشند، یا دستکم اگر تاثیرگذار هم باشند، احتمالا این تاثیر لزوما منفی نخواهد بود، اما این امکان وجود دارد که بورسبازان شرایط پیشآمده را بهعنوان عوامل منفی تعبیر کنند و بازار سهام کشور دچار نوسان نزولی مقطعی شود.
به جرأت میتوان ادعا کرد که تحولات اقتصاد و بازارهای جهانی در ماههای اخیر و چه بسا سالهای اخیر چندان طبیعی نبوده است. در دورهای قرار داریم که اوضاع اقتصادی اتحادیه اروپا چندان جالب نیست. پروژه خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا کلید خورده است. نرخ رشد اقتصادی چین در مسیری کاهنده قرار گرفته است. حباب مسکن چین بیش از هر چیز دیگری بازارهای کالایی را تهدید میکند. بازار نفت فرسنگها از بازاری که در آن هر بشکه نفت با قیمتهای بیش از 100 دلار معامله میشد، فاصله گرفته است. در ایالات متحده آمریکا رئیسجمهوری سر کار آمده است که سیاستها، رویکردها و عملکردش چندان قابل پیشبینی نیست. با وجود تمام این ریسکها، بازار جهانی طلا تب و تاب ویژهای را تجربه نمیکند. اقتصاد ایران هم که مانند اغلب سالهای گذشته همچنان با ابهامات خاص خود دست و پنجه نرم میکند. بدتر از همه اینکه چشماندازی برای رفع ریسک در بازارها و اقتصاد جهانی؛ حتی در بلندمدت وجود ندارد.
در کنار تمام ریسکهای مذکور، در هفتههای اخیر شاهد افزایش تنشهای منطقهای و ابهامات در مقیاس جهانی بودهایم که میتواند منجر به افزایش میزان عدم قطعیت و در نتیجه افزایش ریسکهای سیستماتیک شود. چند روز پیش بود که بین آمریکا و اروپا چالش بر سر مسائل زیستمحیطی رخ داد و منجر به خروج ایالات متحده آمریکا از معاهده آب و هوایی پاریس شد. این تصمیم میتواند بر بازارهای مختلف از جمله بازار نفت اثرگذار باشد. از طرف دیگر انتخابات زودهنگام بریتانیا میتواند منجر به تغییر نرخ برابری ارزهای مختلف و اثرگذاری بر شاخص دلار شود. نکته دیگری که شاید باعث افزایش ابهامات اقتصادی در مقیاس جهانی شود، شهادت رئیس سابق FBI علیه دونالد ترامپ در پرونده نفوذ روسیه در انتخابات ریاستجمهوری آمریکاست. این موضوع نیز میتواند منجر به استیضاح دونالد ترامپ و تشدید ابهامات سیاسی-اقتصادی شود. علاوه بر همه این مسائل، در این هفته، زلزلهای سیاسی در یکی از کشورهای منطقه رخ داد تا تنشهای منطقهای نیز به حد کمسابقهای برسد.
روز گذشته چهار کشور عربی خاورمیانه، روابط دیپلماتیک خود را با کشور قطر قطع کردند. بر این اساس کشورهای مصر، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و بحرین طی انتشار بیانیههایی جداگانه با متهم کردن قطر به حمایت از تروریسم، مداخله در امور کشورهای عربی و تهدید امنیت ملی و پناه دادن به افراطیها و تروریستها اعلام کردند که رابطه خود را با این کشور قطع میکنند و 14 روز به اتباع قطری مقیم این چهار کشور فرصت دادند تا خاک این کشورها را ترک کنند. بهنظر میرسد که چالش جدیدی در منطقه خاورمیانه در حال شکلگیری است.
درباره ارتباط این موضوع با اقتصاد ایران، بهنظر میرسد که در وهله اول احتمالا تکانهای منفی به بازار سهام ایران وارد خواهد شد. البته چنانچه بورس تهران در روزهای آتی سرخپوش شود، نمیتوان ادعا کرد که به تحریم عربی قطر واکنش نشان داده است. همانطور که در گزارشهای پیشین «دنیای اقتصاد» اشاره شده بود، بورس تهران از ابتدای سالجاری تا کنون با رشدهای قابلتوجهی مواجه شده است. این در حالی است که هیچ اتفاق بنیادینی روی توان سودسازی شرکتهای حاضر در بورس تهران تاثیر مثبت نداشته است.
در واقع شرکتهای بورسی و فرابورسی همچنان با ریسکهای اقتصادی قابلتوجهی دست و پنجه نرم میکنند. رشد اخیر قیمتها در بورس تهران صرفا به دلیل ایجاد هیجان مقطعی ناشی از انتخابات ریاست جمهوری رخ داده است. در چنین شرایطی، بورس تهران آماده است تا با کوچکترین خبری وارد فاز اصلاح شود. گفتنی است که در هفتههای اخیر اگر حمایت اشخاص حقوقی صورت نگرفته بود، اصلاح قیمتی زودتر رخ میداد. حال ممکن است که بورس تهران تنشهای منطقهای را بهعنوان بهانهای برای ورود به فاز اصلاحی، در نظر بگیرد.
اما اغلب کارشناسان بر این باور هستند که تحریم عربی کشور قطر، اگر تاثیر مثبتی روی اقتصاد ایران نداشته باشد، دستکم مخرب هم نخواهد بود. تحریم کشور قطر، چند پیامد سیاسی و اقتصادی برای ایران خواهد داشت. مهمترین پیامد سیاسی این موضوع برای ایران، بروز امکان شکلگیری اتحادی جدید با محوریت ایران و قطر در منطقه است. هرچند که اختلافات اتحادیه عرب با کشور قطر ارتباط معناداری با ایران ندارد، اما جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که در زمانهای بروز خلأهای اینچنینی، توان آن را دارد که شرایط را به نفع خود رقم بزند. نمونه این موضوع را میتوان در دوره پس از حمله نظامی آمریکا به عراق مشاهده کرد.جدا از پیامدهای سیاسی، این موضع پیامدهای اقتصادی نیز برای ایران خواهد داشت. برای بررسی پیامدهای اقتصادی، ابتدا باید پایداری این تحریم را مورد توجه قرار داد. چنانچه تحریم کشور قطر از سوی چهار کشور عربی به زودی از میان برداشته شود، اصولا پیامدهای اقتصادی آن منتفی خواهد بود.
با توجه به حساسیتهای منطقهای و همچنین نقش ایالات متحده در تنظیم روابط منطقه، انتظار میرود که این موضوع به زودی مرتفع شود، اما چنانچه تحریم قطر پابرجا بماند، میتوان منتظر رشد قیمت نفت در بازارهای جهانی بود. اگرچه قطر تاثیر قابل توجهی روی بازار جهانی نفت ندارد، اما تنش منطقهای میتواند با ایجاد انتظارات قیمتی منجر به رشد بهای نفت شود. با این وجود انتظار میرود که تاثیر تحریم قطر روی بازار نفت چندان عمیق نباشد، چراکه با خروج ایالات متحده از معاهده آب و هوایی پاریس، انتظار میرود که تولید نفت آمریکا رشد کند و در میانمدت روی بهای نفت فشار ایجاد کند.
پیامد دیگری که تحریم قطر برای اقتصاد ایران خواهد داشت، توسعه روابط تجاری بین دو کشور خواهد بود. قطر در زمینه تولید مواد غذایی نقاط ضعف فراوانی دارد و میتواند بهعنوان بازار جدیدی برای محصولات ایرانی تبدیل شود. در این رابطه میتوان به گفتوگوی رئیس اتحادیه صادرکنندگان محصولات کشاورزی با خبرگزاری فارس اشاره کرد.
سیدرضا نورانی در واکنش به تحریمهای جدید کشورهای عربی علیه قطر که شامل ارسال مواد غذایی نیز میشود، اظهار کرد: تنها راه ارتباط زمینی با قطر از طریق عربستان میسر است و با تشدید تحریمها علیه این کشور ایران نزدیکترین کشور به قطر است که میتواند از طریق راه آبی با طی مسافتی 12 ساعته محصولات غذایی را به این کشور صادر کند. با هماهنگی که با خط کشتیرانی والفجر انجام شده امکان ارسال محصولات از 3 بندر بوشهر، بندرعباس و بندر لنگه از طریق خطوط کشتیرانی ایران به قطر فراهم است.
وی همچنین به این نکته اشاره کرد که قطر سالانه 4 تا 5 میلیارد دلار انواع مواد غذایی را از کشورهایی همچون عربستان سعودی، مصر و امارات وارد میکرد که با تشدید تحریمها اکنون به یکباره با تنشهایی مواجه شده است.در نتیجه میتوان در اولین بررسیها ادعا کرد که تحریم قطر دستکم به زیان اقتصاد ایران نخواهد بود، اما از میان تحولات اخیر بینالمللی، این تنها موضوعی است که تا حدودی به نفع اقتصاد ایران است. حالا فعالان بورس تهران، بیش از هر زمان دیگری، بیش از آنکه به تحولات اقتصادی توجه کنند، ذهن خود را روی تحولات سیاسی اثرگذار متمرکز خواهند کرد.
گزارش از هاشم آردم