تکیه بر باد
علی میرزاخانی سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد در کانال تلگرام خود نوشت:
داشتم فکر می کردم مطلبی درباره آلودگی هوا و بی اعتنایی به راهکارهای موفق و تجربه شده در جهان بنویسم. اما به این نتیجه رسیدم که صورت مسآله و راهکار حل مسآله هنوز همان است که ١١ سال پیش بود! با این تفاوت که آن موقع یعنی پاییز ٨٤، مسوولان محترم منتظر باد بودند تا هوای آلوده را با خود ببرد ولی امروز منتظر بارانند! عقل و تدبیر را تعطیل کرده ایم و همچون کشاورزان اولیه چشم به آسمان دوخته ایم! این نوع مدیریت در اقتصادمان هم جاری است و گریزی هم در آن یادداشت به سرانجام مدیریت اقتصاد با تکیه بر باد داشتم.
این هم گزیده ای از سرمقاله دنیای اقتصاد
در ٢٢ آذرماه ٨٤:
«به زودی باد خواهد آمد و هوای آلوده تهران را با خود خواهد برد». میلیونها شهروند تهرانی جمله فوق را در چند روز گذشته به کرات شنیدهاند. اما به درازا کشیدن بحران آلودگی در پایتخت به روشنی گواه این مدعا است که در برنامهریزی برای مدیریت یک کشور و یا حتی یک شهر تکیه بر باد خطاست.
اقتصاددانان از اولین افرادی بودند که از سالها پیش وقوع چنین اتفاقی را در تهران پیشبینی کرده و راهکارهای پیشگیری از آن را که میتواند زندگی میلیونها شهروند را به مرز خطر و ناگواری نزدیک کند، پیشنهاد داده بودند.
باید پذیرفت که عجز بشری مانع دستیابی به علاج خیلی از مشکلات پس از وقوع است و این عجز و ناتوانی از علوم پزشکی و بیماریهای مختلف گرفته تا علوم انسانی و به ویژه اقتصاد امتداد دارد. اما انباشت تجارب بشری و یافتههای علمی این امکان را در اختیار بشر میگذارد که از وقوع بسیاری از ناملایمات، چه برای خود و چه برای جامعهای که در آن زندگی میکند، جلوگیری نماید. اما متاسفانه همین بشر وقتی بر اریکهای تکیه میزند، به این توهم دچار میشود که گویی بر انجام هر کاری قادر و توانا است و به همین دلیل مسوولیت خود را در برابر خالق و مخلوق فراموش میکند و راهکارهای پیشگیری از بحران را به بعد از وقوع بحران موکول میکند. غافل از این که این نوشدارو پس از مرگ سهراب به کار نمیآید.
متاسفانه در زمان وقوع چنین بحرانهایی نیز که فرصت خوبی را برای روشنگری درخصوص علل اینگونه فجایع فراهم میکند، تعلل دستگاههای رسمی و خلا تولید اطلاعات و تحلیلهای مبتنی بر منافع ملی باعث میشود که انبوهی از دیدگاههای غیرکارشناسی و غیرعلمی حتی از سوی رسانههای رسمی منتشر شود و گره این کلاف را کورتر کند. در حالیکه مساله بسیار ساده است. علت اصلی آلودگی بیش از حد در تهران آن است که متوسط استفاده از هر خودروی موجود در تهران بیش از 5 برابر سایر کلانشهرهای جهان در روز است.
علت استفاده بیش از حد از خودروهای شخصی در تهران که با استفاده از آمار مصرف بنزین و مقایسه با سایر کلانشهرها به راحتی قابل اثبات است، خود بحث مفصلی است که باید در جای دیگری به آن پرداخت اما هیچ عقل سلیمی نمیتواند این موضوع را انکار کند که برای حل کامل بحران آلودگی باید متوسط استفاده از هر خودروی شخصی حداقل به یک پنجم وضعیت فعلی کاهش یابد. اقتصاددانان راهحل خود را برای تحقق این هدف با تکیه بر تجارب انباشته سایر کشورها و تئوریهای علمی ارائه کردهاند. آنان که راهکار اقتصاددانان را نمیپذیرند، در برابر خداوند و مردم مسوولیت دارند که راهکاری جایگزین ارائه کنند تا از وقوع بحران مجدد پیشگیری کنند.
نباید فراموش کرد که در صورت بیاعتنایی به راهکارهای علمی، وقوع بحرانهای مشابه در حوزه اقتصاد و اجتماع نیز دور از انتظار نیست و فرصتها خیلی زود از دست میرود.
به عنوان مثال، برنامه چشمانداز 20 ساله، هدف «قدرت برتر منطقه» را برای ایران 20 سال بعد تعیین کرده است. مفهوم این هدف آن است که سرعت رشد ایران باید بالاتر از رقبای منطقهای باشد و برای تحقق این امر مجموعهای از سیاستهای کلی به تصویب مجمع تشخیص مصلحت و تایید مقام معظم رهبری رسیده است. جا دارد همین امسال همه ارگانهای مسوول به این سوال پاسخ دهند که چقدر برای تحقق این سیاستها و اهداف تلاش کردهاند و در نهایت به این سوال کلی نیز جواب داده شود که اگر آن گونه که منابع معتبر جهانی برای سال آینده پیشبینی کردهاند، نرخ رشد همسایگان از ایران سبقت بگیرد آیا نمی توان نتیجه گرفت که تحقق این هدف بزرگ با مشکلاتی مواجه خواهد شد؟
فراموش نکنیم که اگر در بحران آلودگی تکیه بر باد خطاست، در بحرانهای اقتصادی قابل پیشبینی، اصولا، تکیه بر باد غیرممکن است.