دیدار قالیباف و احمدی نژاد در هتل کوثر مشهد
عرشه کشتی که برخی با «گُوِههای» خودخواهی ،کف آن را نابود میکنند و عدهای دیگر نیز با پتک زیادهخواهی، ستونهای آن را از بین میبرند. البته بدون شک، قانون سوم نیوتن تنها برای دیارکفر نیست و به زبان ساده ایرانی، هر عملی، عکسالعملی دارد و این جماعت، تاوان روزگاری را میدادند که در زمان رنج مردم ایران، از خوردن اشکنه و نمردن از نخوردن گوشت و مرغ شعار میدادند. آری؛ چرخ دوار میچرخد و این روزها، نواصولگرایان و محافظهکاران از این گردونه پیاده هستند و رای مردم سوار است.
روزگار عده ای ورشکسته
این جریان در سالهای 92 و 94 زندگی سیاسی خود را به مردم باختند و برچسب ورشکستگی سیاسی که روزی به ساکنان یک کوچه در جماران میچسباندند، امروز بر پیشانی آنها خورده است.البته شک نکنید که میان ورشکستگان سیاسی اینروزها با جماعت جماران نشین تفاوت وجود دارد. آنها به هر دلیلی، مردم را با خودهمراه داشتند و جریانهای جدیدی نیز به جبههشان اضافه شد، ولی محافظهکاران و نواصولگرایان هر روز تنها و تنهاتر میشوند.
تهی دستان سیاسی
ماجرا از این قرار است؛ جماعتی که تلاش دارند تا نقاب را تغییر داده و با پوستاندازی، نام جمنا را به خود اختصاص دهند، روز پنجشنبه در مراسمی و در مکانی که زیر نظر شهرداری است ، دور هم جمع شدند تا بهظاهر، اقتدار و همبستگی را به رخ بکشانند؛ ولی از قبل دستشان تهیتر شده بود. البته این تهی که میگوییم نه از لحاظ مادی است، چرا که موتلفه را با خود دارند ولی از نظر استحکام سیاسی و حزبی، حتی از انتخابات سال 94 نیز دستشان بستهتر است. آنها نسبت به سال92 ،علیلاریجانی، مقتدایی و بخشی از حوزه را به وضوح با خود ندارند و نسبت به 94 از جامعهمدرسین دورتر شدهاند.
موانع خودساخته
اما نکتهای که شاید بازی را بیشتر از پیش به ضرر آنها جلو میبرد، کینه احمدینژاد و دلخوری قالیباف است؛ این دو قطب حقیقی مقابل اصلاحات و اعتدال، که شاید بتوان آنها را رقبای اصلی جریان اعتدالگرا و در صدر آنروحانی دانست.خنجرهایی که در دوره دوم ریاستاحمدینژاد، محافظهکاران بر پیکر دولت وی فرو کردند، برائتهای گاه و بیگاهی که برای فرار از ضعفهای آن مرد روانه کردند، تخریبهایی که بدون هیچ واهمهای برسر دولتبهاریها آوار کردند، همه به بغضی عظیم برای ایستادن مقابل آنها تبدیل شده است. اعلام خودمختاری احمدی نژاد از این جماعت و وارد کردن حمیدبقایی به عنوان نایب برحق آن مرد و مرادش(رحیممشایی) جداییطلبی او را به رخ کشید.اما مهمتر از احمدی نژاد _که از قبل نیز مشخص بود چه حسی به اصولگرایان دارد_ محمدباقرقالیباف است. سرهنگی که در انتخابات 92 اولین ضربه را از عملکرد خود و دومین را که محکمتر بود از پشت و با دستان محافظهکاران خورد. آنهایی که به وی وعده سرزمین ری را داده بودند ولی از این دیار نه گندم، بلکه جو نیز نصیبش نشد.
دیدار محرمانه در هتل پنج ستاره
منابع ما میگفتند بعد از کویر شدن جریان اصولگرایی و خشکسالی که اینجماعت در زمینه کاندیداتوری با آن روبهرو شده اند، دست به دامان قالیباف شده و به او ضمانت دادند که اگر در قامت نماینده آنها در انتخابات سال 96 به میدان بیاید، تنهاترین سردار! خواهد شد و عدهای که با توجه به پیشینه محافظهکاران، از همان ابتدا قابل اعتماد نبودند.
دل قالیباف، باز هم شکست!
به نظر میرسد دم خروس پنجشنبه و در مراسم جمنا بدجوری بیرون زده بود. آنها دوباره برسرقولشان نماندند و او را به سایرین، ترجیح دادند. نفر دوم انتخابات سال 92،گزینه اصلی ریاستجمهوری همان سال و مدیرجهادی! این جماعت، با شخصیتهایی مانند میرسلیم،شاهین میرمحمدی،محمد مهدی زاهدی ومسعود میرکاظمی در یک لیست قرارگرفت تا دوباره برای قهر آماده شود!در این همایش حزبی که به آن لقب ملی دادند ،همه آمدهبودند ولی از قالیباف خبری نبود. آری او نبود، زیرا برای دیدار با احمدینژاد که چند روزی است در مشهد به سر میبرد، به دیارکودکی خود رفته بود.قالیباف به محل اقامت احمدینژاد در هتل پنج ستارهو بینالمللی کوثرناب که از گرانترین هتلهای مشهد است، رفته و آنجا دیداری چندساعته با یکدیگر داشتند. بنا به گفته برخی، تلفنهای هتل نیز برای مدتی از دسترس خارج میشوند ولی از محتویات دیدار،خبری به بیرون درز نمیکند.
فرضیه های رایزنی با رقیب سنتی
البته در رابطه با این دیدار شاید بتوان فرضیه هایی را بیان کرد. نخست آنکه احتمال دارد قالیباف برای اتحاد با احمدی نژاد در مقابل اصولگرایان که دوباره با وی نامهربانی کردند،به دیدار او رفته است.
دوم، شاید قالیباف خطر احمدینژاد و یارانش را بیشتر از سایراصولگرایان درک کرده و به دیدار او رفته است تا وی را از ایستادن در مقابل یارانش، منصرف کند.
سوم، اینکه احتمال دارد قالیباف در سفرهای عادی و ماهانه خود که به مشهد میرود، بدون هیچ هماهنگی قبلی و تنها برای استراحت به این هتل محل اقامت محمود احمدینژاد رفته است!با توجه به اتفاقهایی که این روزها رخ میدهد و با اعلام کاندیداتوری برخی برای ریاستجمهوری کشور بزرگی مانند ایران ( که به شوخی شبیهاست)، به نظر میرسد فرضیه سوم بیشتر قابل درک و فهم باشد!
پناه به ...
گذشته ازاین موضوعات، بدون شک دیدارهای محرمانه در سطح مقامات ایران، موضوع جدیدی نیست و چندان نباید تعجب کرد که قالیباف و احمدینژاد که روزگاری دست بر یقه یکدیگر داشتند، امروز با یکدیگر برای ایستادن مقابل قشری دیگر، عهد اخوت ببندند. شاید قالیباف نیز دانسته است که احمدینژاد از لحاظ مدیریتی و رویکرد، هرچه باشد از مدعیان اصولگرایی بیشتر برسرحرف خود میایستد و راحت تر میشود در مسائل همراستا، به او اعتماد کرد.