جدیدترین گمانه زنی در خصوص پست جدید محمدباقر قالیباف
تازهترین گمانهزنی درباره آینده شغلی او را عکسهای منتشرشده در روز گذشته رقم زد. شهردار تهران خندان به دیدار «علیمحمد نوریان»، سرپرست فعلی دانشگاه آزاد، رفته است، درحالیکه محسن هاشمی هم او را همراهی میکند یا حداقل در این میزبانی یا میهمانی حضور داشته است. محسن هاشمی همان کسی است که برخی بهشدت مشتاق هستند او را بهجای قالیباف در کسوت شهردار تهران ببینند.
هاشمی در حالی در کنار شهردار فعلی در یک قاب قرار گرفته است که دانشگاه آزاد این روزها در حال «هاشمیزدایی» است. رئیس سابق دانشگاه آزاد که نزدیک به هاشمیرفسنجانی بود، برکنار شده است. یاسر هاشمی هم بهتازگی از دبیرخانه هیئت امنای دانشگاه آزاد کنار گذاشته شده و این روند هاشمیزدایی در نهادها و زیرمجموعههای دانشگاه آزاد بهویژه رسانههای مرتبط، بهسرعت در حال انجام است. حضور این دو نفر در عکسهای منتشرشده در کنار هم و در دانشگاه آزاد میتواند سازنده روایتی باشد که لزوما رابطه علت و معلولی در آن جریان ندارد. روایتی با این مضمون که «قالیباف ممکن است مدیر میراث پدری محسن هاشمی شود و در عوض صندلی شهرداری به محسن هاشمی سپرده شود».
آینده قالیباف میتواند جور دیگری هم رقم بخورد؛ برخی سرگذشت و سرنوشت او را به همتای نظامیاش محسن رضایی تشبیه میکنند و پیوند میزنند. رضایی هم بعد از سه دوره ناکامی به سپاه بازگشت، لباس نظامی بر تن کرد و در دانشگاه امام حسین مشغول تدریس شد. اگرچه همزمان دبیری و عضویت مجمع تشخیص مصحلت نظام را هم ادامه میدهد. شاید برای قالیباف هم چنین سرانجامی قابل تصور باشد، اینکه به عضویت مجمع تشخیص مصحلت نظام در آید؛ اما در کنار این عضویت او به یک سمت رسمی و مدیریتی هم نیاز دارد، شاید به سیاق رضایی به گذشتهاش بازگشت کند. در این صورت این شانس یا حق انتخاب را دارد که رنگ لباسش را خودش انتخاب کند. لباس سبز تیرهاش را به تن کند و به یکی از قرارگاههای سپاه بازگردد یا در دانشگاه امام حسین همکار رضایی شود یا رنگ سبز روشنتر را انتخاب کند و در دانشگاه پلیس تدریس کند یا اصلا سفید را انتخاب کند و به پرواز درآید.
شایعه درباره اینکه قالیباف بعد از شهرداری کجا میرود، زیاد است؛ بیشتر آنها هم تکذیب میشود. در روزهای گذشته اخباری به گوش رسید که گویا شهردار مشهدی تهران یکی از گزینههای آیتالله رئیسی برای اضافهشدن به تیم جدی مدیریتی تولیت آستان قدس است. آنچنان که شنیدهها حکایت از این داشت که محمدباقر قالیباف دیداری با حجتالاسلام رئیسی داشته و گویا در این دیدار موضوع قائممقامی او در تولیت آستان قدس پیشنهاد شده است.
چند وقت قبل هم خبری در فضای مجازی ردوبدل شد مبنی بر اینکه شهرداری اهواز مقصد بعدی محمدباقر قالیباف است؛ اما مهدی ذاکری، مشاور شهردار تهران در گفتوگو با باشگاه «خبرنگاران جوان» این خبر را تکذیب کرده بود. مشاوران قالیباف و نزدیکانش یا واقعا هنوز اطلاعی از آینده کاری رئیس خود ندارند یا در صورت اطلاع، تمایلی به افشای آن ندارند. حسین قربانزاده، مشاور شهردار تهران و سردبیر همشهری، دو هفته پیش به «شرق» گفته بود: «من حدسم این است که ایشان امورات مختلفی دارند که به آن خواهند پرداخت. کارهای جهادی و پیگیری امور مناطق محروم. در حوزه ساختوساز این مناطق، حوزه سلامت و... خارج از فضای دولتی و شهرداری فعال میشوند. فراخوانهایی از قبل بوده و افراد دلسوزی بدون هیچ چشمداشتی برای کمک آمدهاند و کارهای مختلفی انجام دادهاند؛ اما این را که دقیقا کجا خواهند رفت، باید از خود ایشان بپرسید».
برخی گمانهزنیها و اخبار تأییدنشده هم حاکی از این بودند که او احتمالا به ریاست ستاد فرمان اجرائی امام منصوب خواهد شد. برخی هم در این میان از بنیاد مستضعفان سخن گفتهاند. گمانه رفتن او به بنیاد مستضعفان البته سال ٩٢ قوت بیشتری گرفته بود. همان زمان برخی دیگر هم میگفتند بهتر است او فعالیتهای خود در دانشگاه را جدیتر پیگیری کند. آن زمان حتی شایعه شده بود که ممکن است قالیباف به جای ضرغامی بر مسند ریاست صداوسیما بنشیند. به نظر میرسد قالیباف در سال٩٢ با وضعیت بهمراتب بهتری به نسبت امروز روبهرو بود. احتمال نشستن بر صندلی ریاست صداوسیما کجا و شهرداری اهواز کجا؟
سال٩٢، وقتی قالیباف در ٥٢سالگی بعد از هشت سال تلاش و کادرسازی و فعالیت مداوم ستادهایش، نتوانست منتخب ملت شود، صحبت از این شده بود که آیا پایان کار سیاسی فرمانده سابق سپاه و پلیس و شهردار تهران فرارسیده است؟ نرسیده بود. حالا بعد از سه دوره شکست شاید قطعیتر بتوان از احتمال این پایان سخن گفت. محمد عطریانفر بهتازگی درباره او گفته است: «برادرمان آقای قالیباف واقعا یک شخصیت سیاسی نیست. یک سیاستمرد و سیاستمدار نیست. چرا نیست؟ به دلیل همین عملکرد توهمآمیز و پر از خطا، آدم به این واقعیت تلخ میرسد که این بنده خدا در قضیه انتخابات بازی خورده. بالاخره وقتی کسی دو بار در یک رقابت و آزمون سیاسی شکست میخورد، پیامش این است که ظرفیت رأی او همینقدر و حداکثر پنج میلیون است. به چه دلیل خود را دوباره به افکار عمومی ارائه میکنی که مجددا دچار آسیب شوی؟ این حداقل اولین خبط سیاسی آقای قالیباف است».
پرویز کاظمی، وزیر رفاه دولت نهم، پیش از انتخابات شورای شهر، پایان عمر سیاسی قالیباف را پیشبینی کرده و گفته بود: «آقای قالیباف در مناظرهها بهواسطه حرفهایی که مطرح کرد نشان داد بسیار به قدرت علاقهمند است. حتی علاقهمندی وافر او به قدرت موجب موضعگیریهای بسیار اشتباهش شد. طبق خبرهای رسیده گروهی شورای شهر پنجم را در اختیار میگیرند که متفاوت از گروه قبلی هستند. ٣٠ بر هیچی که در انتخابات مجلس اتفاق افتاد به نظرم امروز نیز ٢١ بر هیچ اصلاحطلبان پیروز انتخابات شورای شهر تهران میشوند؛ بنابراین آقای قالیباف در کنار افت پایگاه اجتماعیاش، جایگاه شهرداری تهران را هم از دست خواهد داد. در مجموع دوره سیاسی آقای قالیباف به پایان رسید».
قالیباف خیلی اهل گوشدادن به توصیههای مشاورانش نیست، اگر بود الان شاید رئیسجمهوری بود. سال ٩٢، بعد از انتخابات، یکی از مشاورانش گفته بود قالیباف باید از کار اجرا بیرون بیاید، برود گفتمانسازی کند و وقتش را صرف بررسی چرایی ناکامیاش بکند. سرنوشت امروزش نشان میدهد نرفت و نکرد. شاید در آینده نیز چنین نکند.