آواکس، قاتل غواصهای ایرانی/ کربلای 4؛ تقابل جاسوس آمریکایی و رزمنده ایرانی + عکس
در ماههای پایانی سال 1365، نبرد در جبهههای جنگ ایران و عراق به اوج خود رسید و عملیاتهای بزرگ ایران؛ دشمن بعثی و حامیان منطقه و فرامنطقهای عراق را به ستوه آورد.
دشمن که متوجه شد با ادامهدار شدن حملات رزمندگان ایران اسلامی، دیگر توان مقابله و ایستادگی در جبههها را ندارد به هر اقدامی دست زد تا مانع پیشروی ایرانیها شود و در این راه از دوستان غربی و جنایتکاران منطقهای کمک گرفت که اوج آن در دی ماه سال 1365 بود.
خیال خام صدام برای فتح یک هفتهای ایران
صدام حسین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 با تصور این که ایران قوای مسلح منظمی ندارد و با تحریک شیطانهای منطقهای و فرامنطقهای در شهریور 1359 با یورش به مناطق غربی جمهوری اسلامی ایران؛ کشورمان را مورد هجوم همه جانبه قرار داد.
صدام که خود را به لطف حمایت ابرقدرتها شرق و غرب برتر از ایران میدید، تصور کرد طی یک هفته کشورمان را فتح میکند و در تهران جشن میگیرد اما از آنجایی که هیچ وقت فکر مقاومت ملت ایران را نکرده بود وقتی پا به میدان کارزار گذاشت تازه متوجه شد خود را درگیر جنگی کرده که قطعا پایان آن به دست وی نیست.
یورش غافلگیرانه عراق شاید در روزهای نخست پیروزهای نسبی را برای این کشور به همراه داشت اما طولی نکشید که مردم ایران با هم برای مقابله با این تجاوز متحد شدند و راه بر سربازان بعثی بستند.
ایران متحد یک طرف و دنیا یک طرف
بعد از پیروزی انقلاب برای ایجاد دموکراسی در کشور بر اساس فرامین امام راحل (ره) و قانون اساسی انتخابات در کشور برگزار شد و ابوالحسن بنیصدر اولین رئیس جمهور ایران بعد از حکومت طاغوت نام گرفت و کار خود را آغاز کرد، اما کم کم این فرد چهره واقعی خود را نشان داد.
بنیصدر قصد داشت دوباره رابطه با آمریکا را برقرار کند؛ رابطهای که با توجه به فرمایشات امام خمینی (ره) و معرفی آمریکا به عنوان شیطان بزرگ به خاطر توطئه علیه ایران قطع شده بود، اما رئیس جمهور کاری به توطئهها نداشت و در این مسیر در حرکت بود که با هوشیاری امام راحل (ره) و مقامات انقلابی این طرح با شکست رو به رو شد.
ابوالحسن بنیصدر که در نقشه اول خود شکست خورده بود با حمله عراق زمینه را فراهم دید تا با کارشکنی انقلاب نوپای ملت را درهم بشکند و به همین خاطر با توجه به این که ریاست ستاد جنگ در زمان جنگ تحمیلی به عهده وی بود؛ ارتش را به کارهای حاشیهای مشغول کرد، اما باز هم هوشیاری این توطئه خنثی شد؛ البته در این زمان مردم با اتحاد خود در برابر دشمن بعثی ایستادند.
روح خدا در کالبد نیمه جان قوای مسلح روحی دوباره دمید
بعد از عزل بنی صدر از ریاست جمهوری و ریاست امام خمینی (ره) بر ستاد جنگ، روحی تازه در کالبد قوای مسلح کشور دمیده شد و از این زمان به بعد شوری وصفناشدنی در جبهه ایجاد شد؛ نیروهای مسلح چون ارتش و سپاه با هم متحد شدند و ایران ابتکار عمل را در دست گرفت.
از این زمان به بعد عملیاتهای بزرگی چون بیت المقدس و طریق القدس یکی پس از دیگری توسط فرماندهان طراحی و به اجرا درمیآمد و دشمن که تا آن روز بخشهایی از ایران اسلامی را تصرف کرده بود عقب رانده میشد و کشور به شکل تمام از اشغال درآمد؛ در این میان حامیان عراق که عرصه را تنگ دیدند، پیشنهاد آتشبس را ارائه کردند و ایران گفت به شرط آن که متجاوز مشخص شود با آن موافقت میکند.
اما از آنجایی که استکبار جهانی آن را نپذیرفت جنگ ادامه داشت و رزمندگان ایرانی برای پاسخ به اشغال دشمن وارد خاک عراق شدند؛ نیروهای سپاه و ارتش با برنامهریزی قصد داشتند طی یک عملیات شهر بصره را تصرف کنند و با قطع محور موصلاتی؛ عراق را تحت فشار قرار دهند از این رو عملیات کربلای 4 طرح ریزی شد.
جاسوسی آمریکاییها عامل شکست کربلای 4
قرار بود عملیات کربلای 4 با فرماندهی قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء و در قالب 4 قرارگاه نجف، قدس، کربلا و نوح در روز 3 دی ماه 1365 در منطقه رزمی جنوب آغاز شود و از این رو ساعاتی قبل از شروع عملیات غواصهای ایرانی برای پاکسازی وارد عمل شدند و قصد عبور از اروند را داشتند اما با هوشیاری دشمن عملیات گره خورد.
زمانی که غواصهای ایرانی به نزدیکی ساحل غربی اروند رسیدند، دشمن با پرتاب منور فضای تاریک شب را مانند روز روشن کرد؛ گویی نیروهای عراقی از قبل منتظر غواصهای ایرانی بودند اما چگونه امکان داشت؛ طرحریزی عملیات در محرمانهترین وضعیت صورت گرفته بود و جز فرماندهان هیچ کس دیگری از آن با خبر نبود.
کربلای 4 با شکست نیروهای ایرانی به پایان رسید، اما فرماندهان دست از کار نکشیدند و به بررسی دلایل شکست پرداختند تا این که متوجه موضوعی خاص شدند؛ آنچه که باعث لو رفتن عملیات شده بود نه ستون پنجم و نه شنود اطلاعاتی بود، بلکه یک پرنده آن هم آمریکایی به نام آواکس عملیات کربلای 4 را برملا کرد.
همیشه پای آمریکا در میان است
آمریکا که پس از پیروزی انقلاب با از دست دادن منابع، کمر به نابودی نظام ایران بسته بود از تمام تجهیزات هوایی و دریایی خود بهره برد و پس از آغاز جنگ تحمیلی نیز علاوه بر حمایت تسلیحاتی و مالی؛ عراق را از آخرین وضعیت جبهه ایران مطلع میکرد و این اقدام را با هواپیماهای جاسوسی یا همان آواکسها انجام میداد که یک نمونه آن عملیات کربلای 4 بود.
در عملیات کربلای 4، آواکسهای آمریکا که بر فراز جبهههای ایران پرواز میکردند تغییرات در جبههها را به هم به شناورهای آمریکایی و هم به فرماندهان عراقی مخابره میکردند و از این رو بود که نیروهای بعثی آماده بودند. با وجود این آمادگی؛ از نیروهای عراقی در کربلای 4 بیش از 8 هزار کشته و زخمی و 60 اسیر برجا ماند و بیش از 70 دستگاه خودوروهای زرهی و تعداد زیادی سلاح نیمه سنگین دشمن منهدم شد.
شکست کربلای 4 پل پیروزی کربلای 5
فرماندهان ایران پس از شکست در کربلای 4 طرح ریزی عملیات جدیدی با همان اهداف قبلی را با نام کربلای 5 انجام دادند اما این بار برخلاف عملیات قبلی فتح به دست آمد.
وجود هوشیاری و رشادت بین نیروها و فرماندهان ایرانی در آن زمان این موضوع را ثابت کرد که امروز هم همه باید با بالاترین درجه از هوشیاری به مقابله با استکبار جهانی برویم.