مسی: دیگر فوتبال اولویت اول من نیست
برنده پنج توپ طلا از زمان پیوستنش به بارسا تا انتظاراتش از جام جهانی پیش رو در مصاحبه با این تلویزیون صحبت کرد.
آیا روسیه مهم ترین هدف پیش روی شماست؟
امروز سعی میکنم اهمیتی به آن ندهم، هر چند که خیلی پیچیده است و نمیتوان به آن فکر نکرد. من خیلی خوش شانسم که در بارسا بازی میکنم و سعی میکنم تمرکزم روی مسائل دیگری نباشد. من انگیزه همه مردم جهان را دیده ام و امیدوارم جام جهانی خوبی در پیش رو باشد. در همه جای دنیا، هواداران دوست دارند آرژانتین قهرمان شود و جام را بالای سر ببریم.
آیا چیزی فراتر از فوتبال وجود دارد؟
چیزی که باعث میشود فوتبال را فراموش کنم، خانواده ام هستند. وقتی با بچه هایم هستم، همه چیز اولویت دوم هستند. پسرهایم همه چیز را در من تغییر دادند و باعث شدند تمرکز من تنها روی حرفه ام که فوتبال است نباشد. چیزهایی مهم تر از یک بازی وجود دارند. همه دوست داریم قهرمان شویم و گاهی این اتفاق رخ نمیدهد. فوتبال پر از سورپرایز است و بهترین ها همیشه قهرمان نمیشوند. من با این موضوع زندگی میکنم.
چطور با شهرت کنار میآیید؟
من سعی میکنم طبیعی رفتار کنم، اینگونه یاد گرفته ام. دوست دارم طبیعی باشم و همواره مثل باقی انسان ها رفتار کنم.
آیا از قدرتی که دارید خوشحال هستید؟
وقتی من صحبتی میکنم، این حرف ها همه جا منتشر میشوند و ممکن است به چندین طریق تعبیر شوند. برای همین است که سعی میکنم مراقب باشم و دچار مشکل نشوم. دوست ندارم کسی را دچار اشتباه کنم.
درباره بازنشستگی فکر میکنید؟
نمیدانم، نمیتوانم تصور کنم. همه میگویند که خیلی دشوار است. نمیدانم در بارسلونا یا روساریو بازنشسته میشوم. میخواهم تا جایی که میشود به بازی کردن ادامه دهم و پیشرفت کنم.
آیا سبک جدیدی در بازی کردن پیدا کرده اید؟
مشخصا هر چه جلوتر میروید پیشرفت میکنید. قبل از اینکه پا به توپ شوم، سعی میکنم نحوه بازی تیمم را انتخاب کنم. حالا سعی میکنم توپ را پاس بدهم و خیلی خودخواه نباشم. در نزدیکی محوطه جریمه خیلی خودخواه نیستم. سعی میکنم تیم را راه بیندازم.
دوران کودکی با مشکلات هورمونی آسان نبود
وقتی خیلی کوچک بودم به من هر شب هورمون تزریق میشد. هر روز پاهایم دچار مشکل میشد. در 11 سالگی همه چیز آغاز شد، من از شرایط راضی نبودم ولی خانواده ام خیلی تلاش کردند تا بتوانم به شرایط عادی برسم.
تو در سن خیلی پایین به بارسلونا رفتی...
موضوع پیوستنم به بارسا در آن موقع دشوار بود. برادرم که بزرگتر از من بود برای ادامه زندگی به آرژانتین برگشت. خواهرم به پیش مادرم برگشت و من و پدرم تنها بودیم. او میگفت چه کار کنیم؟ من پاسخ میدادم میخواهم بمانم و مطمئنم که به مراتب بالایی خواهم رسید."