لزوم آغاز گفتوگو و همکاری بین ایران و عربستان
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایسنا؛ موسسه مطالعات و تحلیلهای دفاعی وابسته به وزارت دفاع هند در کنفرانسی با عنوان "تغییر پارادیمهای امنیتی درغرب آسیا و نقش بازیگران منطقهای و بین المللی" با حضور دهها تن از دیپلماتهای مقیم، نویسندگان، مراکز مطالعاتی و رسانههای هند به بررسی تحولات در غرب آسیا پرداخت.
در این کنفرانس بیش از بیست سخنران از کشورهای مختلف نیز سخنرانی داشتند که کاظم سجادپور معاون وزیر خارجه و سید حسین موسویان سخنرانان مدعو از ایران بودند.
موسویان در این کنفرانس گفت: غرب آسیا در آستانه یک آشوب تاریخی به سر میبرد. به دنبال گسترش درگیریها و تروریسم، برخی از قدرتهای منطقهای سقوط کرده و چشم انداز ژئوپولتیکی چندین دهه گذشته منطقه تغییر کرده است.
وی گفت که در بین عواملی که موجب بیثباتی و گسترش افراط گرایی شده، هشت عامل کلیدیتر است:
1- ادامه اشغال سرزمین فلسطین توسط اسرائیل،
2- تجاوز صدام به ایران در1980 و به کویت در1990،
3- تجاوز نظامی آمریکا به افغانستان درسال 2001،
4- تجاوز نظامی آمریکا به عراق درسال 2003،
5- وقوع بهار عربی در سال 2011،
6- حمله نظامی ناتو و کشورهای عرب شورای همکاری خلیج فارس به لیبی در2011،
7- سازماندهی و صدور دهها هزارتروریست از حدود 80 کشور جهان برای تغییر رژیم درسوریه،
8- حمله نظامی عربستان-آمریکا به یمن.
این دیپلمات پیشین کشورمان در ادامه تصریح کرد که وقایع مورد اشاره در بالا موجب شده است تا:
1- جهان عرب دچار گسیختگی شود،
2- قدرتهای عربی سوریه، لیبی و عراق دچار جنگ داخلی و تروریسم شوند،
3- برخی از رهبران عرب متحد آمریکا در کشورهایی همچون مصر و تونس سقوط کنند،
4- دهها هزار تروریست سراریز منطقه و فراتر از آن شوند،
5- گروههای تروریستی همچون داعش در منطقه ظهور کنند.
وی در ادامه گفت: همزمان با افول قدرتهای عربی لیبی، عراق، مصر و سوریه، عربستان سعودی تحت رهبری محمد بن سلمان، جوان 33 ساله، سعی کرده رهبری جهان عرب را به دست گیرد. دینامیک جدید قدرت در منطقه شاهد شکلگیری دو بلوک یکی متشکل از آمریکا، عربستان، اسرائیل و امارات متحده عربی و دیگری روسیه، ایران، سوریه، عراق و گروههای نظامی مردمی همچون حزبالله لبنان، الحشد الشعبی عراق و نیروی نظامی سوریه است.
موسویان اظهار کرد: در حالیکه آمریکا و روسیه دو قدرت اصلی جهانی تاثیرگذار در منطقه هستند، ایران و عربستان بازیگران اصلی منطقهای هستند. با ورود محمد بن سلمان به اریکه قدرت، عربستان از سیاست سنتی محافظهکارانه دهههای گذشته به سمت استراتژی تهاجمی چرخش و تخاصم علنی با ایران را در پیش گرفته است. واقعیت این است که ایران و عربستان در معادلات یمن، لبنان، سوریه، عراق، بحرین، قطر و سایر منطقه نفوذ دارند. اما با وجود موفقیت مذاکرات هستهای در جهت رفع نگرانیهای جامعه بینالملل از برنامه هستهای ایران، امروز محور آمریکا ـ عربستان ـ اسرائیل مدعی است که ایران عامل به هم ریختگیهای جهان عرب و بیثباتیهای منطقه است.
وی تاکید کرد که اما از دیدگاه ایران، به هم ریختگی جهان عرب پنج عامل اصلی دارد که ربطی هم به ایران ندارد و این پنچ عامل عبارتند از:
1- ناکارآمدی حکومتهای عربی،
2- چندین دهه دیکتاتوری و فساد درکشورهای عربی،
3- گسترش وهابیت،
4- جنگ های عربی-عربی همچون حمله عراق به کویت، شورای همکاری خلیج فارس به لیبی و تجاوز عربستان به یمن.
5-دخالت عربستان در کشورهای منطقه.
این دیپلمات پیشین کشورمان خاطرنشان کرد: برای مثال موضوع فلسطین که چند دهه عامل وحدت عربی و جهان اسلام بود، امروز دچار دگرگونی شده چون عربستان به عامل فشار بر فلسطینیها برای پذیرش خواستههای حداکثری اسرائیل شده است. در این مورد نیویورک تایمز فاش کرد که محمد بن سلمان طرحی کاملا به نفع اسرائیل را به محمود عباس ارائه کرده که هیچ یک از دولتهای آمریکا تا این حد به نفع اسرائیل جلو نرفته بودند. این روزنامه همچنین نوشت که آقای ترامپ به این دلیل بیتالمقدس را پایتخت اسرائیل اعلام کرد که از پشتیبانی محمد بن سلمان و تمرکز او بر اقدامات ضد ایران اطمینان داشت. به هر حال واقعیت این است که جهان عرب در قضیه فلسطین، در آستانه تسلیم تاریخی به اسرائیل است.
وی ادامه داد: شورای همکاری خلیج فارس از حیز انتفاع خارج شده نه به خاطر ایران بلکه به خاطر سیاستهای سلطهجویانه عربستان. عربستان عملا بحرین را تحت سلطه درآورده و به دنبال فروپاشی حکومت قطر است. مقامات قطر مکرر تاکید کردهاند که عربستان دنبال یک حکومت دست نشانده در قطر است. لیبی نیز از هم پاشید به خاطر حمله نظامی ناتو و کشورهای متحد عربیاش در حالیکه ایران کمترین نقشی نداشت.
موسویان گفت: منتسب کردن بحران یمن به ایران یک ساده انگاری مغایر واقعیتهای تاریخی است. تجاوز نظامی عربستان موجب قتل عام هزاران یمنی، گسترش بیماریهای مسری و ایجاد بدترین فاجعه انسانی معاصر شده است.
وی در ادامه استراتژی منطقهای عربستان را در پنج محور خلاصه کرد:
1-تلاش برای حفظ سلطه نظامی-امنیتی-سیاسی و اقتصادی آمریکا بر منطقه،
2-اتحاد با اسرائیل برای جلب حمایت لابی قدرتمند صهیونیست جهانی،
3-تقابل با ایران و متحدین منطقه ایران و تحریک آمریکا برای حمله به ایران،
4-به رسمیت شناختن اسرائیل توسط کشورهای عربی از طریق محو موضوع فلسطین،
5-سلطه بر کشورهای کوچک خلیج فارس و تشکیل جبهه متحد عربی همچون ناتو عربی برای تقابل با ایران.
موسویان در مقابل استراتژی منطقهای ایران را نیز در پنج محور خلاصه کرد:
1-مقاومت در مقابل هژمونی و سلطه آمریکا برمنطقه و تلاش برای بهبود روابط با سایر قدرتها،
2-مقاومت در مقابل اشغال فلسطین توسط اسرائیل و حمایت از گروههای جهادی همچون حماس و حزبالله.
3-تقابل تمام عیار با گروههای تروریستی تکفیری همچون داعش و القاعده،
4-مقابله با سلطه عربستان برکشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس. بعد از محاصره قطر توسط عربستان و امارات، ایران مرز خود را به روی قطر باز کرد و قطر را از سقوط نجات داد زیرا قطر هیچ راهی به خارج نداشت. ایران همین سیاست را درمورد کشورهای عمان و کویت دنبال میکند.
5- مقابله با طرح اسرائیل برای تجزیه چهار کشور عراق، ایران، ترکیه و سوریه از طریق حمایت از تجزیه استانهای کردنشین آنها.
این کارشناس مسایل بینالملل در ادامه مسیر پیش رو عربستان و ایران را اینگونه ترسیم کرد که گزینه اول استمرار دشمنیهای جاری که موجب استمرار و گسترش بیثباتی و فرقه گرایی، عدم مهار تروریسم و حتی احتمال بروز تقابل نظامی میشود. گزینه دوم مسیر همکاری است. عملی شدن این گزینه مستلزم این است که دو طرف صمیمانه نگرانیها و تهدیدات امنیتی یکدیگر را درک کرده و برای رفع آن روی راهحل مرضی الطرفین توافق کنند.
موسویان چهار اقدام ضروری برای تحقق گزینه همکاری میان ایران و عربستان را این گونه برشمرد:
1-آغاز گفتوگوهای بدون پیش شرط تهران و ریاض و قرار دادن همه نگرانهای امنیتی روی میز مذاکره،
2-تشکیل مجمع گفتوگوهای ایرانی-عربی با حضور فراگیر قشرهای مختلف از جمله دیپلماتها و محققین،
3-مهار فرقه گرایی از طریق نشستهای علمای شیعه و سنی از الازهر مصر، مفتیهای عربستان ، سایر کشورهای اهل سنت و بزرگان حوزه های علمیه تشیع قم و نجف،
4-آغاز بدون پیش شرط گفتوگوهای هشت کشور حاشیه خلیج فارس، ایران و عراق و شورای همکاری درسطح وزرای خارجه با هدف نهادینه کردن همکاریها جهت تشکیل" سیستم امنیت و همکاری خلیج فارس".
سازمان امنیت و همکاری اروپا یک مدل مناسب است که میتوان مشابه آن را بر اساس بند 8 قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل درخلیج فارس شکل داد.
وی همچنین گفت که مشارکت پایدار کشورهای حاشیه خلیج فارس باید بر اساس 8 اصل باشد:
1-احترام به حاکمیت کشورهای عضو،
2-عدم استفاده از زور،
3-احترام به مرزهای موجود و تمامیت ارضی کشورهای عضو،
4-حل مسالمت آمیز اختلافات،
5-عدم مداخله درامور داخلی کشورها،
6-احترام به اصول منشورسازمان ملل،
7-پرهیز از دامن زدن به فرقه گرایی،
8-احترام به سیستمهای حکومتی کشورهای عضو.
این مهم یک مسیری است تدریجی که با آغاز گفتگوها میتوان ایجاد همکاری و مشارکت پایدار در خلیج فارس را به نتیجه رساند.
البادی کارشناس موسسه مطالعات اسلامی ملک فیصل عربستان در ادامه این کنفرانس ضمن رد تحلیل موسویان از نقش منطقهای عربستان گفت: با وجود اختلافنظر در این مورد، از پیشنهادات آقای موسویان برای بهبود روابط ایران و عربستان حمایت میکند.
وی سیاست منطقهای عربستان را حفظ ثبات و پیشگیری از تغییر در وضعیت فعلی در کشورهای منطقه خواند.
در ادامه موسویان در پاسخ به او گفت: طبیعی است که در برداشتها متفاوت فکر کنیم اما مهم این است که در راهحل درک مشترک داشته باشیم. خوشحالم که آقای البادی با راهحلهای من موافق است اما مشارکت عربستان در حمله نظامی به لیبی برای ساقط کردن قذافی که موجب بیثباتی این کشور شد و تلاش برای ساقط کردن حکومت در قطر، به معنی اقدام برای تغییر وضعیت این کشورها بود و نه حفظ وضعیت موجود آنها.
بنا بر این گزارش، در این نشست همچنین مشاجرات تندی بین نماینده بحرین و موسویان به وجود آمد.
نماینده بحرین تمام سخنرانی خود را علیه ایران اختصاص داد و ایران را عامل تمام بیثباتیهای منطقه خواند.
موسویان در پاسخ وی گفت: کشور بحرین بهتر است به جای متهم کردن ایران و مشارکت در حمله نظامی به کشورهای منطقه همچون یمن و لیبی، کشتار مردم بیگناه یمن و حمایت از گروههای افراطی تروریستی، به فکر استقلال خود باشد که امروزه به یک ایالت کوچک عربستانی تبدیل شده که آقای ترامپ به طور علنی میگوید بدون حمایت آمریکا، ظرف دو هفته سقوط میکند.