کیروش؛ سرمربی پنهان پرسپولیس!
به گزارش اقتصاد نیوز ، ماشینسازی به لحاظ فنی، یکی از تیمهای قابل دفاع لیگ برتر هجدهم به شمار میرود و با توجه به داشتههایش، نتایج بدی نگرفته است. سبزها که با حمایت زنوزی و حضور او در ورزشگاه، انگیزههای زیادی برای کنار زدن یکی از رقبای اصلی تراکتورسازی در مسیر قهرمانی داشتند، بهویژه در نیمه اول فشار زیادی به دروازه حریف آوردند اما هر بار با مقاومتِ سرخپوشان روبهرو شدند. پرسپولیس در شرایطی که در پست دفاع کناری از چهرههایی مثل آدام همتی و محسن ربیعخواه استفاده میکرد و طاهرخانی را بهصورت ثابت در ترکیب اولیه داشت، تا آخرین لحظه برای پیروز شدن مبارزه کرد. برخلاف ادعاهای گزارشگر تلویزیون تبریز، تیمِ برانکو ابدا برای «یک امتیاز» به این مسابقه قدم نگذاشته بود و سرانجام توانست همه امتیازهای بازی را از آن خودش کند. گادوین منشا و بشار رسن با 2 شوت سنگین دروازه حریف را در معرض خطر قرار دادند و دخسوس در هر دو صحنه، فراتر از حد انتظار ظاهر شد. رمز تلاش بیوقفه این تیم برای بردنِ بازی اما در شادی گل دیرهنگام شجاع خلیلزاده کشف شد. مدافع میانی تیم، تکتک همبازیها را کنار زد تا خودش را به حوالی نیمکت برساند و شادیاش را قبل از همه با «برانکو ایوانکوویچ» تقسیم کند. نام برانکو، اسم رمز این پیروزی بود اما سؤال اینجاست که چنین اتحادی، چطور در بین ستارههای پرسپولیس بهوجود آمد؟ چرا آنها حاضر بودند در تبریز برای سرمربیشان به آب و آتش بزنند؟
واکنش زشت و حیرتآور میک مکدرموت به پستِ اینستاگرامی ساده سرمربی پرسپولیس برای یک میلیونیشدن تعداد تعقیبکنندههایش، مهرههای قرمزپوش را مصمم کرد تا به هر قیمتی لبخند را بهصورت سرمربی تیم برگردانند. کمکمربی تیم ملی به شکل ناخواستهای با این توهین عجیب، پرسپولیسیها را متحد کرد. همه بازیکنان این تیم در روزهای گذشته، تصاویری از برانکو در صفحههای شخصیشان گذاشتند و به ستایش از این مربی پرداختند. حتی بعد از شکست دادن ماشینسازی نیز، بازار قدردانی از مردی داغ بود که به اعتقاد مکدرموت قدرت «رهبری» ندارد. شاید اگر این نمایش دشمنی در چنین مقیاس وسیعی از طرف کادر فنی تیم ملی علیه برانکو شکل نمیگرفت، پرسپولیس نیز امروز با وجود همه دردسرها و مصدومیتها، همچنان جایگاهش را در ردههای بالایی جدول حفظ نمیکرد. این تیم درست بعد از فینال آسیا، در آستانه از دست دادن انگیزههایش در لیگ برتر بود اما حملات منظم کیروش و مک درموت، انگیزه این تیم را به اوج رساند تا به هر قیمتی، کنایهها در زمین پاسخ داده شود. سرنوشت کنایههای سرمربی پرتغالی و سپرهای جنگیاش در تیم ملی، درست شبیه سرنوشت تصمیم او برای خط زدن جلال حسینی در نهایت به سود پرسپولیس تمام شد. بازی در دومین جام جهانی متوالی، میتوانست سیدجلال را به مرحله اشباعشدن برساند اما او پس از حذف باورنکردنی از اردوی تیم، به بهترین فرم در چند سال گذشته رسید و علاوه بر شاهکارهای دفاعی، در مقابل دروازه رقبای آسیایی نیز به تیم برانکو کمک کرد. اعضای کادر فنی تیم ملی، مربیانِ «مخفی» پرسپولیس هستند. آنها با غیبت در فینال آسیا طعنههای مجازی و کنایههای قطعنشدنی در هر مصاحبه، نیروی محرکه ستارههای تیم برانکو هستند. حتی اگر حاصل نهایی این شادیها، طعنهها و کنایهها را دوست نداشته باشند!
مردی که 12سال قبل، تیم ملی را با «خداحافظ برانکو» معروف گزارشگر تلویزیون ترک کرد، حالا روی دیگری از خودش را به همه نشان داده است. پروفسور در تیم ملی، قربانی شورش بازیکنها شد و هرگز نتوانست جو رختکن تیم را کنترل کند. تیم ملی در زمان او عملا چند تکه شده بود و فقدان یکپارچگی، در نهایت اجازه نداد این نسل پرستاره نمایش قابلقبولی در جام جهانی داشته باشد. حالا اما همهچیز عوض شده و ایوانکوویچ، در جایگاه یک سرمربی قرار گرفته که بازیکنانش در کنار هم، برای راضی نگهداشتن او و پیاده کردن نقشههایش در زمین، دست به هر کاری میزنند. برانکو در این یک دهه، بالغتر، هوشیارتر، کاریزماتیکتر و کمی هم تندخوتر شده اما نباید انکار کند که بدون نقشههای اعضای کادر فنی فعلی تیم ملی، او هرگز در بین شاگردانش به این درجه از محبوبیت نمیرسید.
همشهری ورزشی