سایه ریاستجمهوری ۱۴۰۰ بر انتخابات مجلس یازدهم
به گزارش اقتصادنیوز، این روزنامه در ادامه نوشت: با این حال فضای موجود در کشور فضای انتخاباتی نیست و جریانهای سیاسی همچنان به این موضوع ورود پیدا نکردهاند. اگر هم بحثی و یا اظهار نظری صورت گرفته است بیشتر حول موضوع انتخابات ریاستجمهوری 1400 است. در واقع انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی در اواخر سال 98 اولین انتخابات پیشرو خواهد بود و پس از آن انتخابات ریاستجمهوری در سال 1400 برگزار میشود. این در حالی است که تحرکی جدی در فعالیت احزاب و جریانهای سیاسی دیده نمیشود و مکانیزم آنها را در انتخابات مجلس مشاهده نمیکنیم.
گویی فضای انتخاباتی 1400 بر انتخابات اسفند98 سایه افکنده است. گویا اهمیت آن بین جریانها و احزاب سیاسی و همچنین نزد فعالان سیاسی بیشتر از انتخابات مجلس است. چه اتفاقی رخ داده است؟ مگر نه این است که رئیسجمهوری که برنده انتخابات 1400 میشود باید دو سال با مجلسی که انتخابات آن در 98 انجام شده است همکاری کند؟ آیا میزان تاثیرگذاری مجلس پایین آمده است یا درجه اهمیت ریاست جمهوری در سالهای اخیر بیشتر شده است؟ در این گزارش سعی شده است دلایل این کمتوجهی و سیطره انتخابات 1400 بر 1398 بررسی شود.
اختیارات مجلس کاهش پیدا کرده است؟
هرچه وزارت کشور و مجلس شورای اسلامی بیشتر به موضوع انتخابات میپردازند، احزاب و جریانهای سیاسی کشور با انتخابات بهخصوص انتخابات اسفندماه 98، فاصله دارند. تا به حال هیچکدام از جریانهای سیاسی کشور به صورت جدی وارد بحث انتخابات نشدهاند. برخی معتقدند اختیارات و توان مجلس به شدت کاهش پیدا کرده است به همین دلیل جریانها و احزاب سیاسی به نوعی از آن عبور کردهاند. در این راستا تعدادی از فعالان سیاسی ابهام در تعیین تکلیف استانی شدن انتخابات برای اسفندماه 98 را دلیل بیرمقی جریانها نسبت به آن عنوان میکنند. آنها معتقدند همین امر باعث شده است که جریانهای سیاسی بیشتر روی انتخابات 1400 تمرکز داشته باشند.
تحلیل تعدادی دیگر از فعالان سیاسی این است که معمولا جریان اصولگرا است که بیشترین تمرکز را روی انتخابات 1400 دارد نه اصلاحطلبان. درواقع این تلاش و تکاپوی شخصیتهای مختلف از سوی این جریان و به چالش کشیدن دولت حسن روحانی و انتقاداتی که این روزها بیشتر از گذشته شده است، باعث شده اینگونه برداشت شود که انتخابات 1400 بر انتخابات اسفند 98 سایه افکنده است. با وجود همه اینها به نظر میرسد یکی از دلایل کمتوجهی احزاب و جریانها نسبت به انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، نبود راهکار و استراتژی کارآمد از سوی آنها است.
عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب درباره علت پیشی گرفتن انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بر انتخابات ۹۸ در گفتوگویی رسانهای گفته بود: این موضوع را میتوان از دو منظر مورد تحلیل و تفسیر قرار داد، نخست اینکه انتخابات مجلس بیمعنی شده زیرا این نگاه وجود دارد که نمایندگان مجلس و عملکردشان برآیند آنچه در جامعه حادث میشود یا مورد نیاز و مطالبه مردم است، نیست. واقعیت این است که اختیارات مجلس و توانش به شدت کاهش پیدا کرده که این را میتوان ناشی از فیلترهای ناکارآمد کننده و سخت و گستردهای دانست که نامزدهای انتخاباتی از آن عبور میکنند تا نماینده شوند.
بنابراین و در مجموع مجلسهای اخیر نسبت به اول انقلاب به شدت ضعیف و ضعیفتر شدهاند و از این رو است که انتخابات مجلس مسئله اصلی مردم نیست که البته این مسئله ناهنجاری سیاسی خطرناکی است چرا که مطابق قانون مجلس بسیار مهمتر از هر نهاد دیگری است ولی امروز به نهادی دستچندم تبدیل شده است.
عبدی در تشریح دلیل دوم سایه افکندن انتخابات ۱۴۰۰ بر ۹۸ تصریح کرد: دلیل دیگری که انتخابات ۱۴۰۰ بیش از ۹۸ در مرکز توجه قرار دارد این است که افراد به صورت شخصی نمیتوانند راجع به انتخابات ۹۸ برنامه دهند بلکه گروههای سیاسی باید در این میدان وارد شوند و چون این گروهها ضعیف شده و هیچ ایده و طرحی هم ندارند، در نتیجه انتخابات ۹۸ به یتیم و کودک سرراهی مینماید، به عبارتی موجودی به نام احزاب و جناحهای سیاسی قدرتمند که در انتخابات ۹۸ نقش بازی کنند وجود ندارد. در واقع انتخابات 98 انتخابات نقدی است که از فرط بیارزشی کسی درباره آن انگیزهای برای سخن گفتن ندارد بنابراین بهتر آن است که همه راجع به انتخابات 1400 صحبت کنند که به لحاظ موضوع نسیه است و در این زمینه نه چیزی به دار است و نه چیزی به بار است و میتوان هر حرفی زد و هر رطب و یابسی را به هم بافت.
در انتخابات ریاستجمهوری کنترل، تصمیمگیری و برنامهریزی بیشتر است
مهدی چمران، نایب رئیس جبهه مردمی نیروهای انقلاب درباره علت پیشی گرفتن انتخابات ۱۴۰۰ بر انتخابات ۹۸ روز گذشته به «خبرآنلاین» گفته بود: انتخابات مجلس بهویژه در شهرهای بزرگ در دست افراد، سازمانها و گروهها نیست بلکه بین همه شهرها، روستاها و حتی شهرهای کوچک تقسیم میشود بنابراین اظهار نظر درباره آن همانند انتخابات ریاستجمهوری قابل کنترل، تصمیمگیری و برنامهریزی نیست. انتخابات ریاستجمهوری به گونهای است که در هر گروه و جناحی افراد تصمیماتی گرفته و روی فرد مشخصی تاکید و در نهایت او را معرفی میکنند، به همین دلیل بیشتر در مرکز توجه قرار دارد.
وی در پاسخ به اینکه سایه انداختن انتخابات ۱۴۰۰ بر ۹۸ تا چه میزان به عملکرد مجلس مرتبط است، بیان کرد: واقعیت آن است که اگر وضع به همین منوال بوده و مردم ناراحت، ناراضی و بیانگیزه باشند، صندوقهای رای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ هم مشکل عدم حضور و بیرغبتی مردم را خواهد داشت. بر این باورم که این طور نیست که مردم انگیزهای برای انتخابات ۹۸ نداشته اما برای انتخابات ۱۴۰۰ شور و اشتیاق داشته باشند زیرا مردم میگویند مگر بیکار هستیم که رای دهیم، آن هم به افرادی که تنها وعده میدهند و نه تنها عمل نمیکنند بلکه سر ما را کلاه میگذارند و شرایط را به سمتی میبرند که زندگی ما سختتر میشود. بنابراین اگر وضعیت مردم به همین منوال پیش برود معلوم نیست انتخابت ریاستجمهوری هم وضع خوبی داشته باشد.
با وجود همه اینها به نظر میرسد عدم کارایی مناسب مجلس در پیگیری برخی از مسائل و تصمیمگیریهای مناسب در شرایطی که مردم از نظر معیشتی به شدت تحت فشار بودند، باعث شده که به نوعی مردم از نمایندگان و مجلس دلسرد شوند. این دلسردی و ناامیدی هم در جریانهای سیاسی و احزاب به وجود آمده است.