مطهری: روحانی در آستانه حذف شدن قرار دارد
به گزارش اقتصادنیوز؛ علی مطهری مصاحبهای با خبرگزاری شفقنا داشته که قسمتهایی از اظهارات وی در این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
* میراث امام برقراری اسلام و گسترش اسلام بود. اگر به حرفهای امام دقت کنید می بینید که امام فقط از اسلام می گوید حتی از ایران هم نمی گوید و توجه به مکتب و ایدئولوژی دارد و ایران را نیز برای اسلام می خواهد. زبان حال امام این بود که ما اول مسلمان هستیم و بعد ایرانی و لذا تاکیدی روی ملیت ما ندارد و تکیه کلام ایشان بر روی اسلام است و عقیده داشتند اسلام ارزش دارد که ما همه چیز خود را برای آن فدا کنیم.
* استقرار اسلام منهای همکاری مردم امکان پذیر نیست. لذا ما باید اسلام را با اقبال مردم جلو ببریم و به گونه ای رفتار کنیم که مردم همیشه پشتیبان باشند. اگر مقبولیت به اندازه کافی وجود نداشته باشد، صرف مشروعیت نمی تواند ما را به آن اهداف برساند.
* همیشه وقتی جامعه دچار سختی ها می شود، مردم بدبین می شوند و امکان دارد تقصیرات را به گردن حکومت بیندازند و حتی در اصول اولیه خود، دچار شک و تردید شوند، و اعتماد آنها به حکومت کم می شود و حکومت را به دلیل این شرایط مقصر می دانند، ولی با تغییر اوضاع و رفاه نسبی، نگاهها عوض می شود و این گلایه ها کم منتفی می شود. به نظر من عامل دیگری در این احساس بی اعتمادی، دخیل بود و آن نوع رفتاری بود که برخی از مسئولین ما داشتند. آنها به دلیل رقابت های سیاسی که با هم داشتند و به دلیل جنگ قدرتی که وجود داشت، همدیگر را به اختلاس و دزدی متهم کردند و خود یک نوع بدبینی در مردم ایجاد کردند.
* برای اینکه این اعتماد برگردد باید چند کار انجام بدهیم؛ اول اینکه شرایط امروز را به خوبی برای مردم تشریح کنیم اینکه ما در چه وضعیتی هستیم و چه فشاری از خارج به کشور وارد می شود. در حقیقت بسیاری از مردم این را نمی دانند و فکر کرده اند مثل ده سال پیش است و تحریم هایی بود و امروز نیز وجود دارد. ولی تحریم های امروز و نوع رفتار آمریکا در این چهل ساله بی سابقه است. تمام منافذ بسته می شود، مثل قدیم و مثل تحریم های ۹۰ و ۹۱ نیست. مردم باید این را بدانند که بیشترین عامل به عوامل خارجی و تحریم های موجود مربوط است. البته شاید عده ای بیان این حقایق را به مصلحت نمی دانند. مردم فکر می کنند همه این مسائل، ناشی از ضعف مدیریت حکومت است.
* سیاست حذف در کشور ما هچنان ادامه دارد. بعد از امام مساله حذف شخصیت های اولیه انقلاب رایج بود. گویی این سنت انقلاب ها است و حذف مقامات عالی، گویی ناشی از نقص در ساختار ها است. این مساله قابل بررسی است. من این را ناشی از برداشتی غلط از اصل ولایت فقیه می دانم. ما عده ای در کشور داریم که گمان می کنند، اگر کسی در کشور نظری خلاف عقیده ولایت فقیه داشت و مقداری زاویه داشت و نظرات خاصی برای خود ارائه کرده است، حتما باید تضعیف شود و حذف گردد. ما می توانیم منتقدان و مخالفینی داشته باشیم که در عین حال به زندگی سیاسی و اجتماعی خود ادامه دهند. به سرعت برای خود مستمسکی درست می کنند و گفته می شود، چون فلان شخص نظراتی خلاف نظر ولایت فقیه دارد، باید به گونه ای حذف شود و از میدان به در شود و همه باید به روشنی مطیع امر رهبری باشند. اینجا دو مساله مطرح است؛ یکی مقام عمل و دیگری مقام فکر. شاید کسی بگوید من در مقام نظر، نظراتی برای خودم دارم. ولی در مقام عمل، با اینکه مطلبی را قبول ندارم ولی به نظر رهبری عمل می کنم. همانطور که خود رهبر نیز بارها گفته اند، شاید کسی نظری مخالف نظر من داشته باشد، او باید آزاد باشد و حرفش را بزند.
* در کشور کاسه های داغتر از آشی داریم که اجازه نمی دهند این اتفاق بیفتد. البته این مشکل، فرهنگ تملق و چاپلوسی را افزایش می دهد. افراد می خواهند بگویند ولایی هستند و مرتب تعریف و تمجید می کنند و در این مسیر افراد حر و آزاده رفته رفته به حاشیه رانده می شوند. این غلط است، امروز شخصیتهای زیادی داریم که به صرف همین موضوع کنار گذاشته شده اند و این دایره وسیعتر می شود و دایره انقلاب محدودتر می گردد، این خوب نیست. نباید کسانی را که اصل نظام را قبول دارند حذف کنیم ولی این رویه وجود دارد. آقای هاشمی به آن صورت و آقای خاتمی به نوعی دیگر و آقای موسوی و کروبی در آن وضعیت و آقای احمدی نژاد هم مدلی دیگر و این وضعیت ادامه پیدا می کند و آقای روحانی نیز در شرف همین موضوع هست و این نشان می دهد شاید ما مشکلی در ساختار نظام داشته باشیم.
* اگر رابطه ما با آمریکا قطع شد، این خواسته ما نبود. به دنبال حادثه تسخیر سفارت خانه، آمریکا رابطه خود را با ایران قطع کرد. ما فقط با اسرائیل مشکل داریم، چون اسرائیل را کشوری جعلی می دانیم و با این کشور رابطه ای نخواهیم داشت. اسرائیل لابی قدرتمندی دارد و ما باید مراقب باشیم با تندروی، دوستانمان را به دامان اسرائیل نیاندازیم. نباید کشورهای اسلامی و کشورهای همسایه به دامن اسرائیل بیفتند. این وضعیت رخ داده است و در کنار ضعف ها و وابستگی های خودشان، بخشی ناشی از تندروی های ما بود. عربستان و امارات وابستگی هایی دارند و در این حال من عقیده دارم عربستان و امارات بعضا هم از ترس ما به دامن اسرائیل پناه بردند.
* وقتی ما در سوریه حضور و نفوذ داریم و در عراق و لبنان و یمن هستیم، باید خیال آنها را راحت کنیم و بدانند که ما به دنبال شیعه کردن دنیای اسلام نیستیم. بحث ما شیعه و سنی نیست، ما می خواهیم اسلام را گسترش بدهیم.
* آقای هاشمی زبان عربها را می دانست و کاری کرد قبرستان بقیع باز شد و همه برای زیارت می رفتند و حتی ورود بانوان را برای ساعتی باز کردند. به فدک می رفتند و… هر کاری روشی دارد. نهادهای غیر مسئول هم در سیاست خارجی دخالت می کنند و وزارت خارجه ما در مسائل خاورمیانه استقلال کافی ندارد و دخالت هایی می شود، همه اینها خطر است. بسیاری از سختگیری ها ضرورتی ندارد.
* اینکه ما همه را جاسوس می دانیم و هر کسی ملاقاتی با یک خارجی داشت متهم به جاسوسی می شود و او را بازداشت می کنیم. به محیط زیستی ها جاسوس می گوییم. وزارت اطلاعات می گوید اینها جاسوس نیستند با هماهنگی ما ملاقات داشتند. بازداشت خبرنگاران و دانشجویان و این بدبینی ها و سختگیری ها به ما آسیب می زند. پایگاه انقلاب محکم است و نیازی به این سختگیری ها نیست.