آقای «خوش تیپ» در ایران چه میخواهد؟
به گزارش اقتصاد نیوز و به نقل از سازندگی،پروسه انتخاب این مربی کمی طولانی و حوصله سربر شده بود. توافق دو طرف چند روز زودتر هم میتوانست نهایی شود اما انتشار یک بیانیه عجیب و غریب در سایت باشگاه نشان داد یک مشکل بزرگ به وجود آمده است که ممکن است مانع از رسیدن به توافق نهایی شود. در بخشی از این بیانیه آمده بود: «باشگاه استقلال برای انتخاب سرمربی خود هرگز از خط قرمزهایش عبور نخواهدکرد. احترام به ارزشهاى نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و حفظ حرمت، شان و اعتبار باشگاه بزرگ استقلال به عنوان باشگاهی که دارای قدمت و افتخارات بسیار و دهها میلیون هوادار است، خط قرمزهای باشگاه بوده که برای جذب سرمربی جدید باید مورد توجه قرار گرفته که به هیچ وجه قابل معامله نمیباشد.»
این بخش از بیانیه شایعات زیادی را به دنبال داشت. به نظر میرسید پروسه توافق نهایی نمیشود اما چند روز بعد و با ادامه مذاکرات، مشکل حل شد و استراماچونی رسما به عنوان سرمربی استقلال معرفی شد. در این ماجرا نمیشود نقش هواداران استقلال را نادیده گرفت. آنها بودند که روی گزینه «مربی خارجی» اصرار کردند و با حمایت از استراماچونی نظر مثبت او را برای آمدن به استقلال گرفتند. حتما به یاد دارید که در روزهای اولی که خبر مذاکره با استراماچونی منتشر شد چه اتفاقاتی افتاد. در فضای مجازی برخی به صفحه همسر مربی ایتالیایی رفتند و با ارسال عکسهایی از وقایع چند سال پیش در ایران، او را ترساندند. اما در ادامه همه چیز به خوبی پیش رفت و سرانجام بعد از نزدیک دو هفته مذاکره، آقای «خوش تیپ» مربی استقلال شد.
شروع برقآسا با اینتر
سرمربی جدید استقلال اصلا بازیکن مطرحی نبوده است. او فقط یک دوره در تیم جوانان بولونیا و در پست مدافع بازی کرده است. شروع کار او به عنوان مربی در تیم جوانان و سپس زیر 17 سالههای آ اس رم بوده است. بعد از 4 سال حضور در این تیم در سال 2011 به باشگاه اینتر میلان رفت تا مربی تیم زیر 19 ساله های این باشگاه را بر عهده بگیرد. آن سالها دوران افت تیم بزرگسالان اینتر بود. ژوزه مورینیو که در سال 2010 با اینتر سه گانه را فتح کرده بود به رئال رفته بود و اینتر به دنبال جایگزین مناسبی بود. ابتدا رافائل بنیتز به اینتر آمد اما نتایجش اصلا راضی کننده بود. ظرف دو سال 3 مربی دیگر به نامهای لئوناردو، جیان پیترو گاسپرینی و کلاودیو رانیری هم روی نیمکت اینتر نشستند اما هیچ کدام نتوانستند تیم را از افت خارج کنند. همزمان با آخرین مربی، یعنی رانیری، استراماچونی مربی تیم زیر 19 سالههای باشگاه بود. شکست دو بر صفر مقابل یوونتوس در هفته 29 فصل 2011-2012 سری آ باعث شد مدیران اینتر این مربی را هم کنار بگذارند.
اینجا بود که استراماچونی به عنوان مربی موقت هدایت اینتر را تا پایان فصل بر عهده گرفت. او در 9 بازی باقی مانده تا پایان فصل، 6 برد، 2 مساوی و یک شکست به دست آورد. این نتایج خوب باعث شد مدیران اینتر باز هم به او اعتماد کنند و تیم را در فصل بعدی هم به او بسپارند. سرمربی جوان در همین مقطع بود که بیشتر از قبل شناخته شد. اینتر با مربی جدیدش فصل را خوب شروع کرد هر چند شکستهای غیر منتظرهای هم داشت. اما اوج کار استراماچونی در اینتر در هفته یازدهم فصل 2011-2012 بود. جایی که موفق شد یوونتوس را با نتیجه سه بر یک در زمین حریف شکست بدهد. جالب اینکه یووه در همان دقیقه اول بازی با گل آرتورو ویدال از حریف پیش افتاده بود اما اینتر در نیمه دوم 3 گل زد و پیروز شد.
استراماچونی که با اینترمیلان پیش از این دیدار در 8 دیدار پیاپی به پیروزی رسیده بود، با رکورد جیووانی تراپاتونی در 89-1988 برابری کرد. مربیِ آن روزها 36 ساله نرآتزوری با شکست یوونتوس رکورد جدیدی در اینترمیلان ثبت کرد و رکورد 23 ساله تراپاتونی را نیز پشت سر گذاشت. این شکست اولین شکست یووه بعد از 49 بازی شکست ناپذیری هم بود. در ادامه اما اینتر روند نزولی در پیش گرفت و فصل را با رتبه نازل نهمی به پایان برد. چیزی که باعث شد مدیران اینتر او را هم برکنار کنند.
سال به سال با نیمکتهای کوچکتر
استراماچونی بعد از برکناری از هدایت اینتر میلان بلافاصله هدایت یک تیم ایتالیایی دیگر یعنی اودینزه را بر عهده گرفت. این برای مربی جوانی که بااستعداد و جسور به نظر میرسید یک قدم رو به عقب محسوب می شد اما چارهای نبود. چون اودینزه بزرگترین باشگاهی بود که در آن برهه به او پیشنهاد داده بوده. استراماچونی در 41 بازی مربی اودینزه بود اما میانگین امتیازیاش با این تیم، از امتیازاتی که با اینتر گرفته بود هم کمتر بود. برای همین مدیران باشگاه در پایان فصل عذرش را خواستند. کمی از شروع فصل فوتبالی جدید در اروپا گذشته بود که باشگاه پاناتینایکوس یونان او را به خدمت گرفت. او از هفته یازدهم فصل 2015 – 2016 روی نیمکت تیم یونانی نشست و بعد از حدود یک سال و 52 حضور روی نیمکت پاناتینایکوس از این تیم هم برکنار شد.
میانگین امتیازیاش در این باشگاه نزدیک به میانگین امتیازیاش با اینتر بود اما این برای مدیران متوقع پاناتینایکوس کافی نبود. چند ماه بعد اسپارتاپراگ مطرحترین باشگاه فوتبال در جمهوری چک او را به عنوان سرمربی معرفی کرد. اما دوران کاری استراماچونی در این باشگاه از دوران حضورش در زیر 19 سالههای اینتر هم کوتاهتر بود. او فقط 23 بازی سرمربی اسپارتاپراگ بود و با عملکردی نه چندان مطلوب از این تیم جدا شد. آخرین باری که استراماچونی روی نیمکت مربیگری نشست در روز 13 اسفند 1396 بود. بازی اسپارتاپراگ با «زبروجووکا برنو» در هفته نوزدهم لیگ چک بود که با تساوی یک بر یک تمام شد و حکم اخراج استراماچونی را امضا کرد.
استقلال آقای خوش تیپ را برمیگرداند؟
حالا بعد از حدود یک سال و نیم استراحت، مربی جوانی که بر خلاف شروع امیدوار کنندهاش، روند خوبی را ادامه نداد به نیمکت استقلال رسیده است. چیزی که مسلم است روند فعالیت او نزولی بوده است و هر تیم جدیدی که برای کار انتخاب کرده از تیم قبلیاش کوچکتر بوده است. این مساله با کارنامه ناموفق او ارتباط دارد اما ممکن است استقلال نقطه شروع دوبارهای برای او باشد. استراماچونی اولین مربی ایتالیایی نیست که به فوتبال ایران آمده. پیش از او «جیووانی می»، در ششمین دوره لیگ برتر هدایت سایپا را بر عهده گرفت.
اما خیلی زود و بعد از 6 هفته ایران را ترک کرد! با این همه همان تیم سایپا توانست با علی دایی که مربی – بازیکن سایپا بود قهرمان لیگ برتر شود. خیلیها از جمله برخی عوامل باشگاه سایپا قهرمانی این تیم را مدیون آمادهسازی اولیه فصل که زیر نظر مربی ایتالیایی انجام شد دانستند. حالا چند سال بعد از «می» نوبت به یک ایتالیایی دیگر رسیده که در فوتبال ایران کار کند. استراماچونی نسبت به «می» هم جوانتر است و هم معروفتر. درست است که نتایج او با تیمهای قبلیاش چندان خوب و امیدوار کننده نبوده اما هیچ کس منکر تواناییهای این مربی نیست. سابقه کار در تیمهایی مثل اینتر، اودینزه، پاناتینایکوس و اسپارتاپراگ حتی اگر ناموفق بوده باشد برای یک مربی با این سن و سال نقطه مثبتی محسوب میشود. موفقیت با استقلال قطعا میتواند نام استراماچونی را بر سر زبانها بیندازد و شانسهای بیشتر و بهتری برایش ایجاد کند.
تغییر زیاد؛ ریسک فراوان
استراماچونی را به عنوان یک مربی جسور میشناسند. دلیل این نوع نگرش به مربی ایتالیایی این است که او سبکها و سیستمهای مختلف را در تیم هایش اجرا و امتحان میکند. چنین جسارتی قطعا ریسک بالایی هم دارد و ممکن است پروسه موفقیت را با شکست به پایان برساند. او در شروع کارش با اینتر سیستم 3-3-4 را پیاده کرد که نتایج قابل قبولی را هم با این سیستم گرفت اما در ادامه روی آوردن به سیستم 2-5-3 باعث شد تیم افت کند و نتایج ضعیفی بگیرد. او در پاناتینایکوس و اسپارتاپراگ هم همین طور عمل کرد و دو سیستم 3 و 4 دفاعه را آزمایش کرد. تنها در اودینزه بود که کل فصل فقط با سیستم 1-3-2-4 بازی کرد. سابقه استراماچونی نشان میدهد که در استقلال هم باید از او انتظار هر تغییری را داشت. ثبات در کار او تقریبا بی معنی است.
کافی است بدانید که کمترین تعداد بازیکنی که او در یک فصل از آنها استفاده کرده مربوط به اودینزه و 30 بازیکن این تیم است. در اینتر میلان او یک رکورد ثبت کرد و در 65 مسابقه از 52 بازیکن استفاده کرد. همه این اعداد و ارقام نشان میدهند که استقلال احتمالا در این فصل شاهد تغییرات زیادی خواهد بود. اتفاقی که در دوران مربی قبلی یعنی وینفرد شفر هم رخ داده بود. بدیهی است این میزان تغییرات شانس موفقیت و ثبات در آن را پایین میآورد. اما به نظر میرسد استقلالیها ریسک این مساله را پذیرفتهاند.
چرا که قرارداد او دوساله است و این یعنی او حداقل دو سال زمان دارد تا استقلال را به خواستههایش برساند. ویژگی دیگر این مربی جوانگرایی اوست. او در همه سالهای مربیگریاش فقط به 8 بازیکن بالای 30 سال فرصت بازی داد. او از ده بازیکن زیر 20 سال هم استفاده کرده است. این میتواند خبر خوبی برای جوانهای استقلال و فوتبال ایران باشد.
انتظار از آقای خوش تیپ چیست؟
واقعیت این است که صبر استقلال و هوادارانش به پایان رسیده است. برای هواداران استقلال سخت است که میبینند 6 سال است تیمشان قهرمان لیگ برتر نشده است. آخرین بار استقلال در فصل 91-92 قهرمان شده است. از طرفی در سالهای اخیر و همزمان با افت استقلال، پرسپولیس اوج گرفت و در حالی که با عنوان «پرافتخارترین تیم لیگ برتر» فاصله زیادی داشت، با عبور از استقلال و سپاهان به این عنوان رسید. همین مساله تلخی و فشار ناکامی سالهای اخیر را برای هواداران استقلال بیشتر کرده است.
یقینا استقلال مربی مثل استراماچونی را برای این که نایب قهرمان لیگ یا قهرمان جام حذفی شود نیاورده است. چرا که این عنوانها را با مربیانی مثل منصوریان، مظلومی، مرفاوی و قلعه نویی هم به دست میآورد. استقلال از این به بعد فقط و فقط قهرمانی میخواهد. از زمانی که استقلال به دلیل ناتوانی در رسیدن به قهرمانی لیگ برتر، مربی گران قیمتی مثل وینفرد شفر را برکنار کرد زمان زیادی نمیگذرد. این میتواند یک نشانه و یک هشدار برای سرمربی جدید استقلال باشد. قرارداد استراماچونی هم «قراردادی برای قهرمانی» است.
اما به نظر میرسد همه چیز بستگی به نتایج استقلال در هفتههای ابتدایی لیگ نوزدهم دارد. استقلال اگر با استراماچونی در هفتههای ابتدایی طوری نتیجه بگیرد که شانس قهرمانی در لیگ را داشته باشد قطعا هواداران استقلال فضا را برای ادامه کار سرمربی ایتالیایی فراهم می کنند. اما اگر مثل چند فصل اخیر آبیها در همان نیم فصل اول از جمع مدعیان قهرمانی دور شوند کار برای استراماچونی سخت میشود. از طرفی استراماچونی بسیار خوش اقبال است که بخش عمدهای از هواداران استقلال او را از همین حالا پذیرفتهاند. محبوبیت این مربی نزد هواداران استقلال آن چنان که در فضای مجازی دیده میشود بسیار زیاد است. این پشتوانه خوبی برای یک مربی خارجی است.
پیش از این چنین فضایی را فقط در زمانی که برانکو ایوانکوویچ به پرسپولیس آمد دیدیم. پرسپولیسِ برانکو در 4 بازی اول لیگ شانزدهم با سه باخت و یک تساوی در رده آخر جدول قرار گرفت. کار به جایی رسید که برخی مدیران این باشگاه به فکر برکناری او افتادند. اما فشار هواداران و حمایت کم نظیر آنها از برانکو اجازه عملی شدن تصمیم مدیران باشگاه را نداد. اگر استقلال هم نشانههای پیشرفت را در همان بازیهای اول نشان بدهد حتی در صورت نتیجه نگرفتن، استراماچونی میتواند به ادامه کارش امیدوار باشد.