بهزاد نبوی: در دفتر فلان سردار دو جاسوس اسرائیلی شناسایی شدند/ به من حق میدهید که دایی جان ناپلئون شوم؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از الف، بخش هایی از گفتگو با بهزاد نبوی را بخوانید؛
آیا جریان موسوم به جریان سوم را راهکاری برای برون رفت از مشکلات و حل نواقص سیاست های سه دهه گذشته می دانید؟
بنظر می رسد جریان سوم می تواند یک جریان پوپولیستی باشد که شعارهای پوپولیستی و به ظاهر عدالت خواهانه می دهد. مبارزه با فساد انتخابی را در دستور کار قرار می دهد یعنی برخی افراد فاسد انتخاب شده را هدف قرار می دهد ، به ریشه ها و اصل فساد خیلی کار ندارد. شعار جوانگرایی می دهد. با این شعار نسل اول و دوم انقلاب را عملا کنار می گذارد. من مخالف جوانگرایی نیستم ولی این به معنی استفاده از نیروهای بی تجربه و صفر کیلومتر و نادیده گرفتن تجربیات ۴۰ ساله انقلاب نیست. بنظر من جوانگرایی یعنی جایگزینی تدریجی نیروهای جوانتر با تجربه با نیروهای قدیمی است فی المثل اگر درحال حاضر اداره کشور در دست گروه سنی بطور متوسط ۷۰ ساله است باید به دست افراد ۶۰ ساله داده شود و آرام آرام به گروه های سنی پایین تر، نه اینکه یکدفعه یک جوان خام و بی تجربه را مدیرعامل فلان گروه خودروسازی بزرگ کشور کرد. آنچه که توسط این جریان موسوم به سوم مطرح نمی شود مردم سالاری و توسعه سیاسی و سرمایه گذاری در کشور است . عدالت ورزی در جامعه فقیر حاصلی جز توزیع فقر ندارد. چیزی که در شوروی اتفاق افتاد و به فروپاشی منتهی شد.
نفوذ یا تئوری دایی جان ناپلئونی؟!
شما به موضوع «نفوذ» در کشور باور دارید؟ یا این موضوع را بهانه ای برای برچسب زنی و حذف رقبای سیاسی و نوعی تئوری دایی جان ناپلئونی می دانید؟
من معتقد هستم که در کشور کارهایی می شود که نمی توان آن ها را به اصلاح طلبان و اصولگرایان نسبت داد یا حتی ناشی از تند روی دانست. به عنوان مثال آمریکا بعد از خروج از برجام، برای اولین بار به لحاظ سیاسی در این چهل سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، تا حدود زیادی منزوی شده است و بجز نتانیاهو کسی نیست که از خروج آن دولت از انزوا و نزدیکی آن با اروپا سود ببرد. در چنین شرایطی چه کسی در داخل می تواند کاری کند که اروپا به سمت آمریکا برود ؟ نتانیاهو چندین بار به اروپا سفر کرد تا آنها را به سمت آمریکا بکشاند. اگر کسی در کشور ما این کار را بکند شما به من حق می دهید که دایی جان ناپلئون بشوم؟ خصوصا که در برخی سطوح اتفاقاتی رخ می دهد که به این شائبه قوت می بخشد. مثلا در دفتر فلان سردار دو جاسوس اسرائیل شناسایی شد که در زندان با برخی زندانیان سیاسی هم همبند بودند و یکی از آنها اعدام شد. تازه اینها در رده های پایین است و من نگران رده های بالاتر هستم. بطور مثال در ماجرای بمب گذاری پاریس در محل مراسم مجاهدین خلق، درست زمانی این اتفاق رخداد که آقای روحانی برای اعلام حسن نیت به اروپا سفر کرده است . موضوع نفوذ بسیار مهم و جدی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
برجام، مذاکره با آمر یکا و مقاومت
در این روزها چندبار تاکید داشتید که الان زمان مناسبی برای مذاکره با امریکا نیست و از سوی دیگر بر مقاومت تاکید داشتید بر اساس تجربه مدیریتی که در زمان جنگ داشتید برای وضعیت امروز چه پیشنهادی دارید؟
من در مصاحبه های دیگر نیز گفته ام که شرایط فعلی زمان مناسبی برای مذاکره با آمریکا نیست. و باید در قبال فشارهای دولت امریکا ایستادگی کرد و بر این باورم که اگر برخورد معقولانه بکنیم به تدریج آن دولت مجبور به عقب نشینی می شود که شاید تا اینجا با افراد تندرو هم موضع بنظر برسم، ولی نوع ایستادگی مورد نظر من با آنها متفاوت است. برای این ایستادگی به لحاظ اقتصادی باید قدرت خرید مردم را حفظ کرد. باید حداقل نیاز مردم را با قیمت ثابت و قابل قبول در اختیارشان قرار داد. در مراسم افطار آقای روحانی، وقتی این پیشنهاد را مطرح کردم، گفتند منظور شما کوپنی کردن است که در پاسخ گفتم کوپن هم می شود ولی راه های مدرن تری نیز وجود دارد. بنابراین باید مردم را بلحاظ اقتصادی مقاوم کرد بویژه اقشار آسیب پذیر را . پس از پایان جنگ همه، چه اصلاح طلب چه اصولگرا دنبال اقتصاد بازار رفتند چرا که روی آوردن به اقتصاد کنترل شده در شرایط فعلی دشوار به نظر می رسد . البته باید توجه داشت که علیرغم حاکمیت اقتصاد بازار در جوامع سرمایه داری، در موارد ضروری آنها هم سراغ کوپنی شدن رفته اند.
بنظر شما برجام تمام شده و ما در عمل از برجام خارج شدهایم؟
من معتقدم که نباید از برجام خارج شویم هرچند فشار برای خروج از آن زیاد است ولی آقای روحانی هنوز خارج نشده است. البته دولت مانور هایی می دهد که قابل برگشت است.