گزارشگرهای فوتبال ایران و نقاط قوت و ضعفشان
به گزارش اقتصاد نیوز و به نقل از هفت صبح، تلویزیون در چند نوبت برای تربیت گزارشگر فوتبال دورخیز کرد. نمونه شاخص آن مسابقه آقای گزارشگر است که از قضا چندین استعداد هم معرفی شد و حالا در تلویزیون مشغول به فعالیت هستند. این تلاش، اما در ادامه متوقف ماند؛ هرچند گزارشگرهای معرفی شده هم نتوانستهاند صاحب شناسنامه شوند. در این میان فرشاد محمدی بیش از دیگران گزارش میکند و عباس قانع تبدیل به چهرهای شناخته شدهتر شده است.
آنچه عیان است اینکه تلویزیون گزارشگر تراز اول ندارد. حتی اگر فرض کنیم عادل فردوسیپور به عرصه گزارشگری بازگردد باز هم اصل ضعف باقی است. باور کنید مزدک میرزایی میماند هم مشکلی حل نمیشد! واکنشهای این چند روز نشان داده که کسی از رفتن احتمالی علیرضا علیفر ناراحت نمیشود!
میدانیم گوشتان از این حرفها پر است؛ پرونده امروز هم بر اساس غرونق بنا نشده بلکه پایه آن بررسی ویژگیهای ۱۰ گزارشگر است. درباره مزدک هم نوشتهایم تا عیار او نیز مشخص شود. چند گزارشگر دیگر هم هستند مثل محسن ابوفاضلی و خود شهاب قاسمی که بیشتر به اجرای شبهای فوتبالی مشغول است. درباره ابوفاضلی همینقدر اشاره کافی است که معمولی گزارش میکند و برای مطرح شدن به یک اتفاق خاص نیاز دارد...
عادل فردوسیپور
موقعیت کنونی: سال پیش دچار چالش شد و پرونده نود خاتمه پیدا کرد. علاوه بر آن گزارشگری هم نکرده است تا اینکه از چند هفته پیش صدای او در فوتبال ۱۲۰ شنیده میشود. این برنامه را فردوسیپور تهیه میکند که پیش از آغاز سری جدید آن شایعهای مبنی بر اجرا توسط خود او به گوش رسید. فعلاً همه تمرکز فردوسیپور بر فوتبال ۱۲۰ است و به همین خاطر تعداد نریشنهایش هم بیش از فصلهای قبل است.
امتیاز گزارشگری: درباره فردوسیپور یک نظر واحد وجود دارد که او بهترین گزارشگر حال حاضر کشور ما است. عادل فردوسیپور زمانی که هنوز این همه ابزار برای کسب اطلاعات فوتبالی وجود نداشت، با آمار و ارقام و نکات اختصاصی پشت میکروفن مینشست. امتیاز مهم دیگر عادل، صمیمیتی است که بهواسطه سبک گزارشگریاش ایجاد کرده. او موقع گزارش، حس خود از کسالت یا حرارت بازی را بیان میکند و اینگونه کنار بیننده قرار میگیرد.
فردوسیپور بیننده را وارد گزارش میکند و مثلا به جای گفتن «خطا به نظر میرسید» او را خطاب قرار میدهد: «خطا نبود؟» مشخصه مهم دیگر گزارشهای او اصطلاحات منحصربهفردی است که برخی از آنها وارد ادبیات گفتاری شدهاند: چه میکنه این بازیکن؟ چقدر خوبیم ما، جونم بیرانوند و ... دیگر ویژگی فردوسیپور پایبند نبودن به کلمات کلیشهای در گزارشهاست و موقع به ثمر رسیدن گلها سعی میکند از اصطلاحات رایج مثل «توی دروازه» استفاده نکند. امتیاز بزرگ دیگر او تلفظ صحیح اسم بازیکنها است. فردوسیپور در اجرا هم با دوربین راحت است. از تپق نمیترسد و با شوخی و خنده اتفاقات را مدیریت میکند.
نظر مردم: بیشتر نظرها مثبت است و به این اشاره دارد که فردوسیپور همیشه خوب بوده. در این میان معدودی کامنت انتقادی به چشم میخورد، اما حالا اشاره غالب به جای خالی او در گزارشگری است.
جواد خیابانی
موقعیت کنونی: در حال حاضر پرکارترین گزارشگر تلویزیون است. جواد خیابانی در فصل جدید چهار مسابقه داخلی و خارجی در شبکه ورزش و سه را گزارش کرده و فعلا رکورد تعداد گزارشگری دست اوست. چندی پیش مصاحبهای کرد و گفت عادل فردوسیپور به تلویزیون برمیگردد تا این گونه ریش سفیدی خود را یادآور شود.
امتیاز گزارشگری: جواد خیابانی تلاش کرده به روز باشد و جانماند. برای همین در حین گزارشهای داخلی و خارجی اطلاعات مفیدی به بینندهها میدهد. صدای جواد خیابانی منحصربهفرد است و البته نوستالژیک. این امتیازی است که بهخاطر فعالیت طولانی خیابانی در کار گزارشگری به دست آمده. خیابانی سعی کرده با بیننده راحت باشد و خیلیها باور دارند، این صمیمیت در گزارشهای او وجود دارد.
پاشنه آشیل گزارشگری: جواد خیابانی گاهی سراغ جملات عجیب و غریب میرود و برای بیان حس واقعیاش اصطلاحات غیر قابل درکی ابداع میکند. او به خاطر برخی اشتباهاتی که در تلفظ نام بازیکنها داشته در مظان است و با بیان جملههای شاعرانه (!) بیش از پیش سوژه میشود... نمیدانیم چرا گاهی حواسش بیش از حد پرت است؛ مثل بازی اول پرسپولیس در لیگ امسال که تا دقیقه ۷۵ نام امیر روستایی را نمیدانست! نکته دیگر اینکه خیابانی اگر فوتبالها را تحلیل نکند و فقط به گزارش بپردازد بهتر است.
نظر مردم: جواد خیابانی هر مسابقهای را گزارش کند بلافاصله واکنش بینندهها را به همراه دارند. گویا باید بعد از هر بازی هر طور شده از خیابانی یک سوتی گرفته شود. با این حال هنوز خیلیها به او علاقه دارند: «ایشون صدای فوق العادهای دارند. به خاطر این صدای نابشون هم که شده نباید کنار گذاشته بشن. حالا دوتا بازیکن رو جابهجا گفت مگه آسمون زمین اومد؟!» این هم یک کامنت منفی: «خیابانی کارش رو بلد نیست، اطلاعاتش کمه و شناختش از فوتبال ایران ضعیف و از فوتبال جهان افتضاح»
مزدک میرزایی
موقعیت کنونی: در تصمیمی غیرمترقبه و غافلگیر کننده از ایران رفت و حالا قرار است با شبکه تلویزیونی اینترنشنال همکاری کند. مزدک میرزایی به طور رسمی درباره این تصمیم صحبت نکرده. او متهم بود که بخشی از آرشیو صداوسیما را با خود برده ...
امتیاز گزارشگری: اطلاعات خوبی درباره هر بازی و بازیکنها دارد و به موقع آنها را خرج میکند. مهمتر اینکه تحلیلهایش به اندازه است و اصولی. این یعنی مزدک میرزایی دانش فوتبالی دارد و صاحب تحلیل است. موقع گزارش حواسش هست که هیجان را «به خوبی» منتقل کند و صحنههای حساس را از دست ندهد. او غالباً نام بازیکنان را به درستی تلفظ میکند.
پاشنه آشیل گزارشگری: مزدک تا وقتی جدی است، کارش خوب پیش میرود، اما هر وقت خواسته شوخی کند یا جملهای خارج از چارچوب به کار ببرد، نتیجهای عکس گرفته و باعث سوءتفاهم شده! نمونهاش موقع گزارش مسابقه چلسی و منچسترسیتی که گفته بود: «خیلی بازیکن کثیفیه این کاستا!» میرزایی برای اعلام گل گرفتار کلیشه است: «دروازه باز میشه»، «گل» و «توی دروازه». در عوض اگر او این جملهها را فاکتور بگیرد و یکراست سراغ جملههایی که بعد از گل میگوید برود، از دام کلیشه نجات پیدا میکند.
نظر مردم: آنچه مرور میکنیم مربوط به قبل است و خب حالا جنس کامنتها دربارهاش متفاوت شده. یکی از آنها را مرور میکنیم؛ زمانی که نود پخش میشد و او نریشن سوال پیامکی را میخواند: «یه زمان مهمترین رقیب عادل بود، اما توی سالهای اخیر چنان افتی کرده که جایگاه سابقش را به احمدی داد و الان حتی از علیفر هم پایینتر رسیده.» دیگری، اما گفته: «مزدک میرزایی بدون شک برترین گزارشگر حال حاضر فوتبال ماست. روی مخ طرفدارای هیچ تیمی نیست.» این نظر هم جالب است: «فردوسیپور اگه تیکه سنگین و غیر منصفانه هم بندازه لااقل بامزه است، اما مزدک خیلی بی نمک فقط میشوره بازیکنارو. فکر میکنه هرچی بیرحمانهتر گزارش کنه باحال تره!»
پیمان یوسفی
موقعیت کنونی: بعد از درگذشت بهرام شفیع، برنامه قدیمی ورزش و مردم به او رسید. او در این برنامه موفقتر از برنامههای پیش ظاهر شده و مهمتر اینکه حاشیه پر رنگ نداشته است. پیمان یوسفی سعی میکند با دوربین راحت باشد و همان اصطلاحاتی که در گزارشگری به کار میبرد حین اجرا استفاده کند، لبخند را چاشنی گفتههایش میکند تا ارتباطش با مخاطب صمیمیتر شود. با این حال منتقدانی سرسخت دارد که نه گزارشش را میپسندند نه اجرایش را.
امتیاز گزارشگری: اینکه پیمان یوسفی سعی میکند اصطلاحات خاص خود را داشته باشد یک امتیاز مثبت است. تن صدای خوبی هم دارد.
پاشنه آشیل گزارشگری: برخورداری از اصطلاح خاص خوب است، اما لزوماً نه هر اصطلاحی. یوسفی از ترکیبات عربی زیاد استفاده میکند و مدتها است واژه تازهای به این جمع اضافه نکردہ: «قس علیهذا، من حیث المجموع، لطایف الحیل، ضرس قاطع، کما فی السابق، جبران مافات، علی ایحال و ...» از آن طرف، این واژهها به پیچدهتر شدن جملات یوسفی منجر میشود. او به جای جملات ساده، از جملههای بلند استفاده میکند و برای بیان یک منظور ساده، سراغ سختترین شیوه میرود. ضعف دیگر او، عدم قدرت در انتقال هیجان بازی است؛ گاهی مسابقه در اوج هیجان است، اما یوسفی در فضای دیگر سیر میکند. نمونهاش را در گل قیچی برگردان رونالدو شاهد بودیم که موجب انتقاد همه جانبه از یوسفی شد. او اشتباه لپی زیاد دارد؛ چه در بیان کلمات و چه اسامی بازیکنها.
نظر مردم: کاربران موقع نظر دادن درباره پیمان یوسفی از اصطلاحات او بهره میبرند تا دیدگاهشان به طنز آغشته شود. یکی از کاربران نوشت: «الحق والانصاف تحمل گزارشهای ایشون امری صعب و دشواره. کما فی السابق صدا و سیما وقعی به نظرات مردم نمینهه. نشون به اون نشون که باز هم استادیار یوسفی انتخاب شده...» این هم یک نظر مثبت: «یکی از بهترین بازیهای تاریخ ایران و عراق را از استرالیا گزارش کرده.»
محمدرضا احمدی
موقعیت کنونی: در مقام مجری روی آنتن شبکه سه رکورد دارد و احتمالاً آماده اجرای فصل دوم مسابقه استعدادیابی ستارهساز میشود. محمدرضا احمدی جزء مجری-گزارشگرانی است که باید منتظر حضور پررنگتر او روی آنتن باشیم. به این دلیل که هم توانمند است و هم در میان مدیریت تلویزیون دارای نفوذ.
امتیاز گزارشگری: محمدرضا احمدی خیلی خوب پیشرفت کرد و حالا به زعم خیلیها جزء سه گزارشگر برتر است. محمدرضا احمدی صدای خوبی دارد، با بیننده راحت است و جملههایش را «ساده» و «خودمانی» بیان میکند تا منظورش سرراست منتقل شود. اطلاعات فوتبالیاش به روز است و در تلفظ اسم بازیکنها موفق عمل میکند. شاخصترین امتیاز احمدی، سکوتهای اوست. برای مثال میگوییم که او در ۱۵ دقیقه پایانی مسابقه انگلستان و اسلواکی در قالب جام ملتهای اروپا با چهار دقیقه و ۲۰ ثانیه سکوت رکوردی جالب از خود بهجا گذاشت. او نشان داده که علاقه زیادی به ساکت ماندن در حین گزارش دارد و بیشتر به بیننده اجازه میدهد خودش بازی را تماشا کند و حتی در صحنههای بعضاً حساس صدای ورزشگاه را بر صدای خودش ترجیح میدهد.
پاشنه آشیل گزارشگری: میزان شوخیهای او در چندسال اخیر زیاد شده، اما به اندازهای نیست که گزارشهایش را طنازانه کند. احمدی باید دنبال اصطلاحات منحصربهفرد هم باشد و از گفتن «بدین شکل» روی صحنه آهسته گلها پرهیز کند. احمدی در چند مورد متهم به طرفداری از تیمهای خاص بود... ایراد دیگر احمدی که مسئلهای فرامتن است، عدم حرکت در یک مسیر مشخص است. او در هر حوزهای فعالیت میکند و همین روی کارش تاثیر سوء دارد.
نظر مردم: برخی به شدت گزارشهای احمدی را دوست دارند و برخی نه. یکی گفته: «گزارشگر خوبیه و بازیهای کسل کننده رو هم با تب و تاب گزارش میکنه.» دیگری، اما عقیده دارد بیش از اندازه حرف میزند؟
علیرضا علیفر
موقعیت کنونی: ابتدای هفته گذشته مرتکب اشتباه هولناک و البته مشکوکی شد. او در حین بازی گزارش مسابقه تیمهای رئال مادرید و لوانته اعلام کرد سید جلال حسینی بازیکن لوانته است. خیلی زود واکنشها علیه او شروع شد و کمی بعد روابط عمومی شبکه ورزش از منع او تا اطلاع ثانوی از گزارشگری خبر داد. علیفر هم توضیح داد چرا فریب خورده؛ تهدید به رفتن کرد و در نهایت معلوم شد هنوز تصمیمش برای مهاجرت جدی نیست.
امتیاز گزارشگری: مدرک مربیگری دارد و این یعنی فوتبال را فراتر از یک گزارشگر صرف، میفهمد.
پاشنه آشیل: گزارشگری علیرضا علیفر بهجای بهکارگیری دانش فوتبالی خود، گزارشهایش را محلی برای اظهار نظر کارشناسی میکند. طبعاً اظهارنظرهای یکطرفه، روان مخالفان را به هم میریزد. از آن مهمتر، بیننده میخواهد بازی تماشا کند نه اینکه نظر جناب سرهنگ را بشنود. عیب دیگر علیفر زمانی است که موقعیت حساس مقابل دروازه ایجاد شده، اما او صحبتهای قبلی را رها نمیکند. طبعاً ذهن بیننده دوست ندارد در تحلیلهای قبلی گیر کند و صحنه حساس را نادیده بگیرد! علیفر تازه بعد از پایان موقعیت است که به صدایش هیجان میبخشد. «تووووی دروازه» گفتن او نیز کلیشه شده که البته مدتی است لحن را تغییر داده و احتمالاً با فریادهای او کسی از خواب نخواهد پرید! علیفر بعد از توی دروازه گفتن، چگونگی شکلگیری گل را تشریح میکند. با این مقدمه: «ببینید جزئیات کار رو». علیرضا علیفر سال هاست در مسیری گام بر میدارد که عکس خواسته مخاطب است. نمونه سادهاش «توی دروازه» گفتنهای او که هزاران کامنت اعتراضی درباره آن میتوان پیدا کرد. علیفر زیاد صحبت میکند، سکوتش خیلی کم است، به جای گزارشهای سر راست سراغ تحلیلهای شخصی میرود و ...
نظر مردم: نظرها درباره گزارشهای علیفر چندان مثبت نیست. او بعد از سالها فعالیت نتوانسته به محبوبیت دست یابد. برخی، اما دوستش دارند منتها بعد از اتفاق اخیر حجم انتقادها شکل فزایندهای داشته است.
عباس قانع
موقعیت کنونی: آنطور که خودش میگوید از کودکی به گزارشگری علاقه داشته است. بعدها با مراکز استان همکاری میکند. با راه افتادن مسابقه آقای گزارشگر، عباس قانع فرصت را غنیمت میشمارد و در این مسابقه شرکت میکند. او در این برنامه صاحب شهرت شد و کمی بعد به جمع گزارشگران تلویزیون اضافه شد. قانع مدتی بعد به شبکهای اینترنتی رفت و حالا بیش از پیش در تلویزیون صاحب گزارش مسابقات مهم میشود. شانس بدش این است که آمدن او با رفتن فردوسیپور همزمان شده و برخی میگویند قرار است جای او را بگیرد! قانع در شبکه ورزش برنامهای والیبالی دارد و یک برنامه هم برای شبکه سلامت اجرا میکند.
امتیاز گزارشگری: صدای عباس قانع گرم است. او از ته گلو حرف میزند و سعی میکند صدایش مردانه باشد. اطلاعات فوتبالیاش خوب است و در بیان اسم بازیکنها خیلی گاف نمیدهد. اینکه میخواهد شبیه گزارشگران داخلی نباشد یک امتیاز است و خیلیها تقلیدش از گزارشگران آمریکای جنوبی را دوست دارند. خیلیها هم به اصطلاحات غیر متعارف او علاقه دارند؛ مثل استفاده از واژه «بومب» موقع گل.
پاشنه آشیل گزارشگزی: عباس قانع از فضای باز اینترنت استفاده کرد و سبک تازهای از گزارشگری فوتبال را جا انداخت. شیوه گزارشگری او در اینترنت با نقدهایی همراه بود، اما حالا که به تلویزیون آمده نه آن سبک را بهطور کامل پی میگیرد و نه صاحب سبک تازهای شده است. اغراقهایش در گزارشگری یکی از امتیازهای منفی اوست که گاهی باعث میشود حتی از شبکه سه به خاطر پخش مسابقه تشکر کند؟
نظر مردم: گزارش او در مسابقه اخیر یوونتوس و ناپولی واکنشهای متفاوتی به همراه داشت. خیلیها این سبک گزارشگری را «روی مخ» توصیف کردند و برخی معتقدند یک بازی به چنین هیجانهایی نیاز دارد. با این حال عباس قانع برای تبدیل شدن به گزارشگری محبوب باید شیوههای بهتری پیش بگیرد و سراغ سبکی متناسب با اقتضائات تلویزیون برود.
فرشاد محمدی
موقعیت کنونی: «به همه شرکت کنندههای دیگر به خاطر اطلاعات، سبک گزارش و شخصیت بزرگشان احترام میگذارم و میدانم همه آنها میتوانستند جای من باشند.» این جملهای است که ۲۱ فروردین سال ۹۴ فرشاد محمدیمرام به عنوان نفر برگزیده مسابقه آقای گزارشگر به زبان آورد. خیلی طول نکشید تا محمدی به عنوان گزارشگر با تلویزیون همکاری کند. روزهای اول سهمش از گزارشها کم بود، اما به مرور زیاد شد و حالا هم در شبکه سه و هم در شبکه ورزش مشغول فعالیت است. او رشد قابل توجهی داشته و بازیهای مهمی به او میرسد.
امتیاز گزارشگری: فرشاد محمدی همانطور که در مسابقه آقای گزارشگر ثابت کرد، صاحب اطلاعات بالا است. از این منظر میتوان به او اعتماد کرد و گزارشهایش را با دقت گوش داد. او موقع گزارش دقیق است و با حواس جمع پشت مانیتور قرار میگیرد. به همین خاطر صحنهای از دستش در نمیرود. دیگر امتیاز او پرهیز از ورود به زوائد است.
پاشنه آشیل گزارشگری: نسبت به روزهای اول میزان داد و فریاد اغراقآمیزش کمتر شده و حالا هیجان را بهموقع به گزارشاش تزریق میکند. فرشاد محمدی باید سکوتها و مکثهایش را هم بیشتر کند. او هنوز صاحب امضا نشده است در حالی که باید حالا گزارشگری شناختهتر میبود.
نظر مردم: در سایت طرفداری چند نظر متضاد دیده میشود. یکی از کاربران که دیدگاهی میانه داشته است نوشته: «بیخودی به بازی جو میده، ولی یه ذره هم خوبه بازیهای غیر مهم رو زیاد جذاب میکنه.» دیگری گفته: «صداش خیلی زیاده.» دیگر کاربر سایت طرفداری با یک جمله رضایت خود را از عملکرد محمدی نشان داده: «خداییش کارش درسته.» دیگری هم گفته: «تنها گزارشگری که با شایستهسالاری اومده بالا نه با رانت. تو مسابقات آقای گزارشگر اول شده بود.» در مجموع محمدی جزء گزارشگرانی نیست که در کانون نقدهای مثبت و یا منفی باشد که خب این هم اتفاق خوبی نیست!
محمد سیانکی
موقعیت کنونی: در قیاس با سالهای قبل پرکارتر شده است. دلیل مشخص این اتفاق غیبت فردوسیپور و مزدک است که باعث شده تلویزیون موقعیت بیشتری در اختیار محمد سیانکی قرار دهد. او هم در شبکه سه و هم در شبکه ورزش گزارش مسابقات داخلی و خارجی را انجام میدهد.
امتیاز گزارشگری: پیشتر نوشتیم محمد سیانکی به نسبت چندسال پیش پیشرفت چشمگیری داشته که نمود آن را میتوان در لحن گزارشهایش دید. سیانکی هیجان بازی را به خوبی منتقل میکند و معمولاً صحنههای حساس از دستش در نمیرود. صدای گرمی دارد که البته گاهی برای تاثیرگذاری بیشتر به نظر میرسد دارد صداسازی میکند. محمد سیانکی طی سالهای اخیر سعی کرده اطلاعات خود را کاملتر از پیش کند و با اشراف بیشتر پشت میکروفن قرار گیرد.
پاشنه آشیل گزارشگری: اگر بخواهیم بهطور موردی مثال بزنیم، به گزارش چند هفته پیش اشاره میکنیم که سیانکی هیجان لازم را نداشت. نمیدانیم چرا گاهی لحظههای گل بازی را آرام و معمولی گزارش میکند... او همچین متهم است به هواداری. این نکتهای است که ما هم پیشتر نوشتیم و گفتیم برای گزارش بازیهای استقلال در لیگ قهرمانان آسیا، مرزی در هواداری قائل نیست و برای همین در لحظاتی گرفتار اغراق میشود. ضعف دیگر سیانکی، میزان کم سکوت در حین گزارش است. او اجازه نمیدهد، بیننده برای لحظاتی با صدای استادیوم و فعل و انفعالات مسابقه، خلوت کند. سیانکی میخواهد راوی همه اتفاقات باشد که خب بیننده را خسته میکند.
نظر مردم: زیاد تلاش کرده، اما هنوز نتوانسته نام خود را به عنوان یک گزارشگر محبوب جا بیندازد. بدتر اینکه همچنان کامنت منفی درباره عملکردش زیاد دیده میشود. با اینحال گزارشهای او مورد پسند دستهای از بینندهها است که در کامنتها از صدا و نحوه گزارشش تعریف کردهاند.
علیرضا دهقانی
موقعیت کنونی: در سایت شبکه ورزش اینطور معرفی شده: «متولد ۱۳۵۳ در تهران، دارای فعالیتهای رسانهای در فوتبال و به عنوان گزارشگر فوتبال، فوتبال ساحلی و فوتسال با شبکه ورزش سیما همکاری دارد.» علیرضا دهقانی هم جزء گزارشگرانی است که در سالهای اخیر فرصت در اختیارشان قرار گرفته است. او بیشتر در شبکه ورزش فعالیت دارد.
امتیاز گزارشگری: علیرضادهقانی صدای دورگهای دارد که البته از این قابلیت به خوبی بهره نمیبرد. او شمرده و آرام گزارش میکند و حواسش هست هیجانها را به اندازه به بیننده تزریق کند. اطلاعاتش از فوتبال خوب است و معمولا گاف نمیدهد.
پاشنه آشیل گزارشگری: دهقانی صاحب شناسنامه در گزارشگری نشده است. او کلیشهای گزارش میکند و هنوز به سبک خاص و منحصربهفرد نرسیده. دهقانی یک حاشیه پررنگ دارد و آن هم به گزارش تیم ملی امید با افغانستان برمیگردد. دهقانی بعد از حاشیههای علیفر گفته بود: حداقل در مورد خودم تجاربی دارم و تذکر شنیدهام. بهطور مثال به خاطر اشتباهی که در بازی امید ایران و افغانستان انجام دادم، مدیران شبکه و گروه ورزش تذکر دادند و خواستند چند روزی گزارش نکنم تا آبها از آسیاب بیفتد! اما تاکنون ندیدهام جریمه نقدی یا برخورد دیگری صورت بگیرد.»
نظر مردم: آنچه در سایت طرفداری دیدهایم، چند نظر معدود است که غالباً هم از دهقانی تمجید کردهاند: «از مهمترین مزیتهای آقای دهقانی که ۹۷ درصد گزارشگرای ما باهاش بیگانه هستند به روز بودن و گشت و گذار بسیار در سایتهای فوتبالیه. حتی در گزارشها هم به این اشاره کرده که به سایتهای هواداری تیمهای بزرگ سر میزنه و از مطالب به روز اونا استفاده میکنه.» یک نفر هم منتقد اوست: «دهقانی یه جاهایی یه حرفایی میزنه که نباید بزنه! مثل کریس رونالدوی دوست داشتنی! حرفم این نیس که رونالدو دوست داشتنی هست یا نه! حرفم اینه که ممکنه خیلیا واسه این حرف ازش خوششون نیاد!»
چقدر خوبیم ما!
تحلیلی بر اصطلاحات گزارشگران در لحظهای که توپ وارد دروازه میشود؛ کدامیک عملکرد بهتری دارند؟
حرفی کلیشهای است که گزارشگران همپای اتفاقات مهیج و دراماتیک فوتبال میتوانند لذت تماشا را دو چندان کنند. گوشمان به اندازه چشممان حساس است و اگر جملهای ناقص، گاف و یا حرفهای عجیب و غریب بشنویم، حظمان از دیدن مسابقه کم و کم میشود. در مسابقات مهم این حساسیتها چند برابر است و البته گزارشگران به این مسئله واقف هستند. برای تکمیل گزارش اصلی که به عیار گزارشگران اختصاص دارد، سراغ عملکرد ۸ نفر از آنها رفتهایم. برای تحلیل عملکرد آنها یکی از بازیهای مهمشان انتخاب شده است. تمرکز بر لحظههایی است که گل به ثمر رسیده و عین جملههایشان آورده شده. هدف این است تا مشخص شود در مهمترین لحظه بازی چه جملهای به زبان آورده اند. برخی از کلیشه توی دروازه بهره میبرند و برخی سراغ نوآوری رفتهاند. به اقتضای اهمیت برخی بازیها، تحلیل عملکرد چند گزارشگر را متناسب با شرایط بازی نوشتهایم. با این حال آنچه مشترک است، بررسی واکنش هر کدام در لحظهای است که توپ وارد دروازه شده. رکورد نوآوری در اختیار عادل فردوسیپور است که در بزنگاههای مختلف تکیه کلامهایش ورد زبانها شده.
عادل فردوسیپور
پرسپولیس - السد
گل اول: فردوسیپور با نزدیک شدن بازیکنان حریف به دروازه پرسپولیس کمی صدایش را بالا برد: «پدرو، پشت محوطه جریمه...» او متوجه وضعیت شده بود و با گفتن «خطرناک... خطرناک...» این حس را منتقل کرد. فردوسیپور نگفت گل و به جای آن شرایط را اینطور توصیف کرد: «توپ رو رها کردن و بونجاح دروازه پرسپولیس رو باز میکنه...»
گل دوم: وقتی گادوین منشا توپ را سانتر کرد، فردوسیپور صدایش را بالا برد: یه موقعیت و گل، توی دروازه، سیامک نعمتی حساب کار را یک - یک میکنه. یه گل فوقالعاده حساس، فوقالعاده ارزشمند؛ با یه سر ضرب عالی و دیدنی ضربش رو زد و این جو ورزشگاه رو به وجد میاره، ضربه سیامک نعمتی، در پست تخصصی خودش حساب را یک - یک میکنه. فردوسی یک جمله بامزه هم به کار برد: «جونم بیرانوند... چی گرفت؟! چطوری ژاوی، حالا بعد از چطوری کریس؟!»
جواد خیابانی
ایتالیا - اسپانیا
گل اول: حالا ضربه زده میشه و توی دروازه. چه گلی هم میزنه. حالا اینجا بازیکن مادریدی ایسکو و ورزشگاه سانتیاگو برنابئو در اوج شادمانی قرار میگیره. پرچمهای اسپانیا رو میبینید در ورزشگاه و مربی این تیم رو.
گل دوم: فرصت خوب برای آسانسیو. فرصت خوب. یه ضربه و باز هم توی دروازه. باز هم ایسکو. نتیجه رو دو بر صفر میکنه. حالا مادریدیها در مادرید غوغا میکنن و پرچمهای اسپانیا در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو به اهتزاز در میاد.
گل سوم: گل سوم. تمام. دیگه کار ایتالیا تمام شد واقعاً عالی کار کردن. راموس مثل یه فوروارد مثل یه پاسور واقعاً مثل یه مهاجم پا به توپ کار کرد؛ و کلافگی مربی تیم ملی ایتالیا۔
نکتهها: جواد خیابانی بعد از گل اول و دوم از کلیشه «توی دروازه» استفاده کرد. پس از سومین گل، اما خرق عادت کرد: «گل سوم. تمام. دیگه کار ایتالیا تمام شد.»
مزدک میرزایی
پرسپولیس - استقلال
جمله معروف: «یک بازی دراماتیک برای پرویز مظلومی / سانترهای نابود کننده مهدی مهدویکیا.» پرسپولیس که گل تساوی را به ثمر رساند، میرزایی به سیاق همیشه با حالت ممتد گفت: «توی دروازه». جمله معروف او بعد از گل دوم پرسپولیس رقم خورد که گفت: «یک بازی دراماتیک برای پرویز مظلومی. او چند لحظه پیش برنده بود ... و پرسپولیس که شکست نمیخوره و مصطفی دنیزلی باز هم در دربی شکست نمیخوره... ضعف در دفاع استقلال و سانترهای نابود کننده مهدی مهدویکیا.» بعد از گل سوم هم اینگونه گزارش کرد: «این ضربه و توی دروازه، دوباره گل برای پرسپولیس. یک گل استثنایی دیگه بازی رو سه، دو میکنه... یک بازی باور نکردنی شد در این ۱۰ دقیقه پایانی...»
عملکرد کلی: گزارش مزدک میرزایی بهجز در لحظه گل دوم و سوم پرسپولیس ویژه نبود و تفاوتی با گزارشهای دیگرش نداشت.
پیمان یوسفی
ایران - عراق
اهمیت مسابقه: تیم ملی کشورمان امید زیادی به قهرمانی داشت. تیم با ۹ امتیاز از مرحله گروهی و صدرنشینی راهی مرحله یکچهارم نهایی شده بود. همه چیز برای پیروزی بر عراق آماده به نظر میرسید، اما در ضربات پنالتی مغلوب شدیم.
عملکرد: این مسابقه سال ۹۳ برگزار شد؛ در دورانی که هنوز یوسفی سرحال گزارش میکرد و پرانرژی بود. او به استرالیا رفته بود و به همین خاطر به خوبی حال و هوای ورزشگاه را منتقل میکرد. نکته ویژه اینکه پیمان تپق نداشت و جملههایش را بهطور کامل بیان میکرد. واکنشهایش بعد از گلها هم جالب بود؛ ایران که گل میخورد صدایش را پایین میآورد و چند لحظه ساکت میماند. وقتی به گل میرسیدیم، فریاد میکشید و جملههای توصیفی مناسبی به کار میبرد. معروفتریناش بعد از گل سوم ایران بیان شد: ایران قصد حذف شدن نداره...
محمدرضا احمدی
پرسپولیس استقلال
جمله معروف: «طارمی هت تریک میکنه یا پاس میده؟ گل سوم {برای طارمی؟ } .. نه چهار تا میشه حالا {پرسپولیس}.» این جمله محمدرضا احمدی در شرایطی بیان شد که پرسپولیس در دقیقه ۸۵ سه بر یک از استقلال جلو بود. آبیها برای جبران جلو کشیده بودند که اسیر ضدحمله شدند. توپ به مهدی طارمی رسید و در حالی که میتوانست آن را وارد دروازه کند، ریسک نکرد و به محسن مسلمان پاس داد.
عملکرد کلی: محمدرضا احمدی در لحظه این گل هیجانزده بود و همانطور که ملاحظه میکنید دو کلمه طارمی و پرسپولیس از کلامش حذف شد، اما طولی نکشید که این جمله به شکل اصلاح شده به خدمت پرسپولیسیها در کری با استقلالیها درآمد: «هت تریک میکنه یا پاس میده؟ پاس میده.» مسابقه پرسپولیس و استقلال برخلاف پیشبینیها یک بازی «ویژه» از آب در آمد و این تکیه کلام احمدی هم در یادها ماند.
علیرضا علیفر
هلند - بلغارستان
گل اول: باز هم هلند، به درون محوطه جریمه، فرصت مقابل دروازه، توی دروازه، توی دروازه. دقیقه هفت دروازه بلغارستان باز میشه. ببینید جزئیات کار رو و ضربه تمام کننده از پروپر.
گل دوم: به موقعیت یه ضربه و توی دروازه توی دروازه.
گل سوم: (ضربه کاشته) این موقعیت و توی دروازه توی دروازه.
گل چهارم: بلافاصله این طرف. این فرصت و توی دروازه توی دروازه.
نکتهها: توی دروازه توی دروازه. علاقهمندان فوتبال میدانند علیرضا علیفر جز این دو کلمه چیز دیگری برای اعلام به ثمر رسیدن گلها ندارد. با صدای بلند این دو کلمه را بیان میکند که دومی کشدارتر است. بعد از آن هم چگونگی شکلگیری گل را تشریح میکند با این مقدمه: «ببینید جزئیات کار رو». عیب دیگر او جایی است که لحظه پیش از گل را نادیده میگیرد و به حواشی میپردازد.
عباس قانع
یوونتوس - ناپولی
گل اول: میتونه گل باشه... حالا... و گل و گل.
گل دوم: حالا موقعیت برای گل دوم؛ چرخش عالی؛ خدای من! گونسالو ایگواین توپ رو به سقف دروازه میکوبونه. > گل سوم رو به بیرون حالااااااااااا (۳ ثانیه) و گللللللل (۵ ثانیه) نابغه فوتبال دروازه رو باز میکنه. رونالدو.
گل سوم: حالا فرصت؛ گل گل گل؛ کاستاس مانولاس. یکی از سه گل خورده جبران شد. یونانی پیش تاخته ناپولی کلین شیت رو برای یوونتوسیها فعلا از بین برده. چقدر خوب ارسال کردن و این ضربه سر... بمب ...
گل پنجم: حالا موقعیت برای دومیش، خدای من، گل دوم، لوزانو.
گل ششم: فرصت و حالا گل (۵ ثانیه) سه - سه مساوی فوتبال ناب سری آ. جویانی دی لورنزو.
گل هفتم: وای خونه خراب شون کرد رفت؛ گل به خودی کولیبالی. یوونتوس ۴ ناپولی ۳
محمد سیانکی
پرسپولیس - نفت تهران
گل اول: طارمی میتونه گل بزنه در این لحظه از مسابقه و توی دروازه. چهل ثانیه از بازی گذشته بود در نیمه دوم که طارمی قفل دروازه نفت رو باز میکنه.
گل دوم: فرشاد احمدزاده، گل دوم، گل دوم برای پرسپولیس فرشاد احمدزاده با پای غیر تخصصیاش گل میزنه.
گل سوم: طارمی، طارمی با پای چپ میزنه (صدایش بلندتر میشود) خوب هم میزنه و ثمرهاش یه گل دیگهس برای پرسپولیس. میتونه آقای گلی رو یک بار دیگر تکرار کنه مهدی طارمی؟
نکتهها: محمد سیانکی در بازی پرسپولیس و نفت تهران سعی کرد با انرژی گزارش کند و موقع به ثمر رسیدن گلها جملات غیر کلیشهای به کار ببرد. برای گل اول «توی دروازه» را استفاده کرد که اگر نمیکرد، امتیازش بالاتر میرفت. اتفاقاً قبل و بعد از «توی دروازه» جملههایی به کار برد که اشاره مستقیم به حال و هوای مسابقه داشت. برای گل دوم و سوم از کلیشه رایج فرار کرد.