نقش ملکه الیزابت در کودتای ۲۸ مرداد چه بود؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از شرق ،به گزارش «انبیسی» پیام ملکه الیزابت کاملا بهموقع بود و قصد داشت به یک پادشاه جوان ایرانی که با بحران مواجه بود، اطمینان خاطر بدهد اما خیلی زود مشخص شد که چنین پیامی از لندن نیامده است. آن پیام در واقع یک یادداشت دیپلماتیک درهم و آشفته بوده که منبعش هم اشتباه بوده اما آمریکاییها حتی پس از درک اشتباه خود و اینکه سوء برداشت کردهاند، از این یادداشت برای اهداف خود استفاده کردند.
بر اساس مستند «ملکه و کودتا» که این ماه در انگلیس منتشر شد و با استناد به اسناد تازه کشفشده ایالات متحده، ممکن است خطاهایی که به شوخی شبیه است در کودتای سیا-انگلیس در سال۱۹۵۳ که سرنگونی دولت دموکراتیک ایران را بهدنبال داشت، نقش اساسی داشته باشد. کودتایی که در سال۱۹۵۳ شاه ایران محمدرضا پهلوی را به قدرت بازگرداند و باعث ایجاد بیاعتمادی بین ایالات متحده و ایرانیان از آن زمان شد، الهامبخش بسیاری از کتابها، مستندها و تحقیقات دانشگاهی است. اما تقریبا هفت دهه بعد، مورخان انگلیسی اسناد وزارت امور خارجه را در بایگانیهای ملی ایالات متحده کشف کردهاند که نشان از پیچیدگی جدید کودتا دارد.
سند اصلی مربوط به فوریه سال۱۹۵۳ است، یعنی پنجماه قبل از اینکه جاسوسان انگلیس و ایالات متحده به سرنگونی دولت پارلمانی به رهبری نخستوزیر محمد مصدق کمک کنند. در آن زمان، شاه ایران ثبات نداشت و در بحبوحه مشکلات غوطهور بود. او به فکر فرار از ایران بود. این اندیشه شاه نقشه مشترک آمریکا و انگلیس را قبل از اینکه شروع شود، با شکست روبهرو میکرد.
طبق این مستند که توسط بریو نیو مدیا (Brave New Media) برای کانال چهار انگلیس تهیه شده است، تاکنون این سند هرگز مورد توجه عموم قرار نگرفته است، حتی اگر به همراه سایر اسناد در بایگانی ایالات متحده آمریکا رمزگشایی شده باشد. در تاریخ ۲۷ فوریه، وزیر امور خارجه آمریکا، جان فاستر دالس یک پیام فوقسری را از سفارت آمریکا در لندن دریافت کرد که حاوی پیام آنتونی ادن، وزیر خارجه انگلیس بود که میگفت: «دفتر امور خارجه، ظهر امروز ما را از دریافت پیام ادن از ملکه الیزابت آگاه کرد. در این پیام درباره آخرین وضعیت شاه ابراز نگرانی شدید شده و ملکه شدیدا امیدوار است که ما میتوانیم شرایطی را مهیا کنیم که شاه را از فرار از کشور دلسرد کنیم».
ظاهرا ملکه الیزابت در این پیام تلاش کرده که پادشاه دیگری که دوستش هم است، ثابتقدم باقی بماند. روری کورماک، استاد روابط بینالملل در دانشگاه ناتینگهام، یکی از دو محققی است که اسناد را کشف کرده است. او گفت: «واشنگتن پیام بریتانیا را به عنوان کارت برندهای به منظور متقاعدکردن شاه برای ماندن در کشور در نظر گرفته است». کورماک به انبیسینیوز گفت: «برای آمریکاییها، این عالی است. این مهم است که واشنگتن میتواند از کسی استفاده کند که شاه واقعا به او احترام میگذارد. ملکه، رهبر خانوادههای سلطنتی جهان».
بنا بر این مستند، لوی هندرسون، سفیر آمریکا در تهران فورا درخواست ملاقات با شاه جهت تحویل پیام از انگلیس را داد. یکی از دستیاران کاخ به سفیر گفت که شاه نمیتواند حضوری با او ملاقات کند، زیرا منتظر نخستوزیر مصدق است تا برای خداحافظی با او پیشش بیاید. هندرسون که در مورد امنیت تماس تلفنی نگرانی داشت، سعی کرد پیام خود را از طریق فردی که در کاخ سفید صاحب مقام بود و با لحنی محتاطانه به شاه منتقل کند.
ریچارد آلدریچ، استاد سیاست و مطالعات بینالملل در دانشگاه وارویک، محقق دیگری که اسناد را کشف کرده، گفت: «اگرچه راهی برای دانستن اینکه برداشت شاه از این پیام چه بوده، وجود ندارد، اما نتیجه این بود که شاه به سرعت برنامههای خود را برای پرواز از تهران کنار گذاشت». آلدریچ گفت: «شاه برنامههایش را تغییر میدهد. آنچه ما به عنوان مورخان واقعا دوست داریم، انجام دهیم این است که بتوانیم یک آزمایشگاه راهاندازی کنیم و مجددا وقایع را تغییر دهیم و یک چیز خاص را تغییر دهیم، اما شما نمیتوانید این کار را بکنید. به هر حال، ارزیابی من این است که اگر شاه فرار میکرد، احتمال اینکه این کودتا اتفاق بیفتد، بسیار کمتر بود». اما در لندن، سفارت آمریکا خیلی زود متوجه شد پیامی که از طرف مقامات بریتانیا منتقل شده بود، بهراحتی میتواند اشتباه برداشت شود.
طبق یادداشت دوم که در این مستند بازگو شده است، سفارتخانه با استناد به تلگراف قبلی خود میگوید که ملکه الیزابت به کشتی اشاره دارد و نه به سلطنت. مهم اینکه، سفارتخانه بر این گفته خود تأکید هم میکند. نکته دیگر اینکه، وزیر امور خارجه انگلیس پیام خود را درحالیکه با کشتی «آر ام اس» ملکه الیزابت برای شرکت در جلسات به کانادا میرفت، ارسال کرده بود. از ملکه هیچ پیامی برای شاه وجود نداشت و هیچ دیپلماسی سلطنتی فوقسری در بازی نبود. این فقط یک اشتباه بزرگ ناشی از یک یادداشتی بود که به طرز گیجکنندهای نوشته شده بود.
کورماک گفت: «این یک ضعف برنامهنویسی است و من به هیچ وجه آمریکاییها را به خاطر سوء تفسیر سرزنش نمیکنم». سفارت لندن در تلگرام خود به واشنگتن نوشت: «عمیقا از عدم وضوح در پیام ارسالی ابراز پشیمانی میکنیم. این گفته دیگر هرگز تکرار نشد، تا امروز که ما دوباره این پیام را خواندیم و فهمیدیم که این پیام مستعد سوءبرداشت بوده است».
مقامات آمریکا تصمیم گرفتند که به همتایان بریتانیایی خود در مورد این درهمریختگی چیزی نگویند. کورماک گفت دولت انگلیس از شنیدن اینکه از ملکه به عنوان ابزاری در یک عملیات مخفی تغییر رژیم استفاده شده است، احتمالا خشمگین میشد. در مورد شاه نیز آمریکاییها تصمیم گرفتند که این اشتباه را اصلاح نکنند و به او هم چیزی نگویند.
آلدریچ گفت: «آنها نمیخواهند شاه متوجه شود که او در واقع گمراه شده است، یا حتی بهطور غیرعمد فریب خورده است. او متقاعد شد که ریسک کند و همه اینها تا حدی بر اساس یک فرضیه دروغین استوار بود. شاه ایران معتقد است که از یک کشور سلطنتی دیگری پیام دریافت کرده است. درحالیکه او در حقیقت، پیامی از یک قایق دریافت کرده بود».
کودتای سرنگونی مصدق در آگوست همان سال آغاز شد. پس از آنکه دولت مصدق سفارت انگلیس در تهران را در سال ۱۹۵۲ تعطیل و گمان کرد که این یک مرکز جاسوسی است. سیا با استفاده از مأموران و برنامههای انگلیسی رهبری عملیات کودتا را بر عهده گرفت. دولت رئیسجمهور هری ترومن در برابر ایده براندازی مصدق مقاومت کرده بود اما پس از روی کارآمدن دوایت آیزنهاور در ژانویه سال۱۹۵۳، تیمی جنجالیتر که نگران قدرتگرفتن اتحاد جماهیر شوروی در ایران بود، از رویکرد انگلیس حمایت کرد».
این کودتا در درجه اول با تکیه به افسران نظامی ایران، رشوهدادن و سوءاستفاده از مخالفتهای موجود با مصدق توسط سیا با نام عملیات آژاکس انجام شد. در ابتدا کودتا با مشکل روبهرو شد و اردوگاه مصدق برخی چیزها را فهمید اما افسران سیا که دستاندرکار این کودتا بودند به سرپرستی کرمیت روزولت جونیور، نوه رئیسجمهور پیشین تئودور روزولت، تلاش دوم را انجام دادند که موفق شد.
در ۱۹ آگوست، شاه مصدق را از نخستوزیری برکنار و یک دولت نظامی را متصدی امور کرد. در سال۲۰۱۳، سیا به طور علنی برای اولین بار به دستداشتن خود در کودتای ۱۹۵۳ اذعان کرد؛ رویدادی که همچنان در شکلدهی آشفتگی روابط ایران و ایالات متحده نقش دارد که خود شاه هم در انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ بهدنبال اعتراضات گسترده، سرنگون شد.
آلدریچ و کورماک گفتند افشاگری در مورد یادداشتهای دیپلماتیک سال ۱۹۵۳ این سؤال را ایجاد میکند که آیا ملکه انگلیس تاکنون میدانسته که وی نقش ناخواستهای در وقایع ایران دارد یا اینکه آیا مقامات انگلیس همیشه به دنبال کنارهگیری سلطنت انگلیس از سایر مکانیسمهای ژئوپلیتیکی بودهاند؟ مورخان میگویند: «دستیابی به اسناد تاریخی مربوط به خاندان سلطنتی بسیار دشوار و غالبا غیرممکن است. حتی برای نوشتن مقالات مربوط به قرون ۱۹ و ۲۰ هم با این مشکل مواجه هستیم». کورماک گفت: «مخفیترین نهاد در انگلستان، با قدمت طولانی، خانواده سلطنتی است. بنا بر این مستند، پس از کودتا در سال ۱۹۵۳، سفیر آمریکا در تهران به نخستوزیر انگلیس، وینستون چرچیل یا ملکه در لندن پیشنهاد کرد که نوعی پیام تبریک به شاه بدهند.» وزارت خارجه انگلیس پاسخ داد: «فکر نمیکنم که پاسخی از سوی ملکه الیزابت در این زمینه خطاب به شاه ارسال شود!».