فوربس: در صورت استمرار دولت ترامپ انزوای جهانی آمریکا وخیمتر میشود
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از شفقنا؛ در شرایطی که بسیاری از چهرهها و رسانههای غربی و بهخصوص آمریکا در روزهای اخیر با انتشار خبر توافق جمهوری اسلامی ایران- چین را آن را زیر سوال بردهاند؛ کارشناسان و رسانههایی هم هستند که چنین توافقی را پاسخ جمهوری اسلامی ایران و چین به سیاستها و زیادهخواهیهای دولت آمریکا و شخص دونالد ترامپ در سه سال اخیر ارزیابی کرده و هشدار دادهاند که ادامه روند سیاستهای مداخلهجویانه و سلطهجویانه ایالات متحده باعث استمرار چنین روندی در مناطقی دیگر نیز خواهد شد و آمریکا روزی چشم باز خواهد کرد و خواهد دید که حتی متحدینش نیز به آغوش رقبا و دشمنانش غلتیدهاند.
این نشریه اقتصادی در یادداشتی ضمن اشاره به اینکه «اتفاقات بدی که در سالهای اخیر در زمینه کاهش اعتبار و احترام جهانی آمریکا رخ داده نتیجه رویه خود این کشور در سه- چهار سال اخیر است» افزوده که «سیاستهای ملیگرایی افراطی و راهکارهای متناقض و متفاوت با جریان عمومی جهانی شدن در سالهای اخیر و تحت زعامت دولت ترامپ انزوای جهانی دولت آمریکا را به دنبال داشته و در صورت استمرار این روند وضعیت این کشور در صحنه جهانی بدتر نیز خواهد شد.
این یادداشت ضمن اشاره کلی به اینکه «قرارداد ۲۵ ساله جمهوری اسلامی ایران و چین باعث تضعیف جایگاه و موقعیت آمریکا در خاورمیانه خواهد شد» در آغاز نگاهی کلی به تبعات و شرایط توافق ۲۵ ساله این دو کشور دارد:
اخیراً چین و ایران اعلام کردند که در حال پیشبرد یک نقشه راه ۲۵ ساله برای گسترش روابط سیاسی و اقتصادی خود هستند. در حالی که جزئیات این توافق همه جانبه هنوز فاش نشده است، اما آشکار است که این توافق میتواند یک راهکار جدید برای ایران باشد، برای عبور از فشارهای آمریکا با توجه و کمک شرق، و در واقع یک محور محکم جدید برای این کشور ایجاد کند. این توافق همچنین موقعیت ایالات متحده را در خاورمیانه بیشتر از قبل تضعیف خواهد کرد. ایالات متحده که پیشتر از توافق چند جانبه هستهای موسوم به برجام خارج شده بود، به تازگی از سازمان جهانی بهداشت هم خارج شد تا گامی دیگر در زمینه خروج از صحنه جهانی برداشته باشد. برای اولین بار از زمان جنگ جهانی دوم به اینسو نقش رهبری ایالات متحده در جهان در حال کاهش است. از سال ۱۸۷۰ تا همین دهه گذشته، صادرات ایالات متحده از ۲.۵٪ به ۱۴٪ تولید ناخالص داخلی افزایش یافته بود و این رشد تجاری باعث رشد اقتصادی این کشور و البته باعث رشد اقتصادی جهان هم شده بود. رشد اقتصادی این کشور همچنین باعث تقویت موقعیت اقتصادی و سیاسی ایالات متحده در سطح بینالمللی نیز شده بود. اما در سالهای اخیر این روند به ضرر ایالات متحده و به نفع چین برعکس شده؛ و به گفته کارشناسان چهار رویه آمریکا باعث این اتفاق شده است.
در ادامه به چهار رویهای که موجب کاهش نفوذ و جایگاه آمریکا شده، اشاره شده است: «سیاستهای خارجی ایالات متحده و بهویژه ترک معاهدات بینالمللی توسط این کشور»، «سیاستهای چین در زمینه افزایش حضور و نفوذ در سطح جهانی»، «استقبال از کالاهای بومی» و «کرونا»…
تبعات سیاست جهانی آمریکا
سیاست خارجی اخیر ایالات متحده با جنگ تجاری- تعرفهای با متحدان سابق آمریکا و نیز با چین آغاز شد. پس از آن آمریکا از توافق اقلیمی پاریس، معاهده ترنس پاسفیک و برجام خارج شده، و از ناتو فاصله گرفته است. در حالی آمریکا با افزایش اختلافات تجاری با چین و سایر کشورها جنگ تعرفهها را تشدید کرده، بقیه دنیا با پایبندی به توافقهای خود کار را پیش بردهاند. در سال ۲۰۱۸ ژاپن با امضای توافقی با اتحادیه اروپا بزرگترین بلوک تجاری جهان را شکل داده. معاهده ترنس پاسفیک هم بدون آمریکا ادامه یافته و باعث شده که نقش چین پررنگتر شده و روابطش با امریکای لاتین بیشتر شود.
افزایش نقش چین
با عقبنشینی ایالات متحده از صحنه جهانی چین موضع غالبتری گرفته است. چین در چارچوب روابط گسترده ۲۵ ساله در زمینههای اقتصادی و سیاسی با ایران مذاکره و احتمالا توافق کرده است- که میتواند موقعیت چین را در خاورمیانه تقویت کند. شرکتهای چینی بزرگترین سرمایهگذاران آفریقا هستند و بالغ بر ۱۴۰ میلیارد دلار نیز در آمریکای لاتین سرمایهگذاری کردهاند. چین همچنین در سراسر آسیا و اروپا نیز قصد سرمایهگذاری برای احیای جاده ابریشم را دارد و نام جدید «یک کمربند، یک راه» را بر آن نهاده. در کل میتوان گفت چین با نگاهی استراتژیک در زیرساختهایی مانند نیروگاهها، جادهها، پلها، منابع طبیعی و بنادر سرمایهگذاری کرده است.
چین البته تنها کشوری نیست که این راه را میرود و از ایالات متحده پیش میافتد. با الگوی چین و یا همگام با این کشور کشورهای دیگری هم در حال حرکت هستند. به عنوان مثال مکزیک از زمان نخستین توافق نفتا در سال ۱۹۹۲ در زمینه ایجاد روابط جهانی به شدت فعالیت کرده و توانسته با ۵۰ کشور دیگر جهان قرارداد تجاری امضاء کند. نتیجه اینکه مکزیک رتبه ۱۵ دنیا را در زمینه جذب سرمایهگذاری خارجی دارد که خود این باعث رشد قدرت تولیدی این کشور شده است. تا جایی که کمپانیهای مکزیکی خود را تا حد کمپانیهای عظیم چندملیتی ارتقا دادهاند و در حال پیشبرد سیاست سرمایهگذاری جهانی هستند.
استقبال از کالاهای بومی
دیگر دلیل تضعیف قدرت اقتصادی آمریکا استقبال بیشتر مردم از محصولات بومی و داخلی است. رویکردی که در آمریکا به نام جنبش “از مزرعه به سفره” معروف شده- که از صنعت غذای استرالیا آغاز و خیلی زود جهانی شد. تا جایی که در جریان محدودیتهای تجاری کرونا شاهد بودیم بسیاری از مصرفکنندگان در سراسر جهان ترجیح میدهند به خرید و مصرف کالاهای بومی خودشان بپردازند. در این میان آمریکا و چین در قبال این حرکت واکنشهای متفاوتی نشان دادند و همین هم به تضعیف بیشتر جایگاه ایالات متحده انجامید. به خصوص که چین با جمعیت چند هزار میلیونی خود بازار مناسبی برای مصرف محصولاتش داشت و از این فرصت استفاده کرد. «از مزرعه تا سفره» البته فقط شامل تولیدات نبود و خدمات را هم در بر گرفت و نتیجهاش را در ترجیح بازار آنلاین “علی بابا” به “ایبی” در چین، یا ترجیح سینمای بالیوود به هالیوود در هند دیدیم- که عملا امکان صادرات و گسترش دامنه فعالیت کمپانیهای آمریکایی را محدود میکند.
فاصله اجتماعی آمریکا از بقیه دنیا در اثر کرونا
کرونا دیگر عامل مهمی است که باعث جدایی آمریکا از دنیا شده است. این کشور نیز مانند کشورهای دیگر در واکنش به کرونا محدودیتهای مسافرتی و رفت و آمدهای بینالمللی وضع کرد و این نیز به ضرر کمپانیهای آمریکایی تمام شد که دسترسیشان به مواد اولیه و مشتریان خارج از کشور محدود و روند تجاریشان مختل شد. در این میان این که آمریکا بر خلاف دیگر کشورها در همکاریها و نهادهای چندملیتی و چندجانبه برای مقابله با کرونا حضور نیافت و حتی از سازمان جهانی بهداشت هم خارج شد و در کنفرانس واکسیناسیون هم خاضر نبود موقعیت این کشور را بیش از پیش دستخوش مخاطره کرد و این در حالی است که مثلا اعضای اتحادیه اروپا در همکاری با هم بسته یک تریلیون یورویی برای کمک به اقتصاد حوزه یورو اختصاص دادند و چین هم وعده عرضه جهانی واکسن کرونا را داد. این کشور همچنین وعده داده است که ۲ میلیارد دلار به کشورهایی که از همهگیری کرونا آسیبهای بیشتری دیدهاند کمک خواهد کرد.
در چنین شرایطی کشورهایی که به دنبال انعقاد همکاریهای چندجانبه برای مقابله با مشکلات موجود هستند، ممکن است در انزوای آمریکا به رقبای این کشور به خصوص چین بپیوندند. مثال بارز این قضیه استرالیا است، یکی از قدیمیترین و نزدیکترین متحدان آمریکا که چنان مورد اعتماد آمریکا بود که در سال ۲۰۰۳ جورج دبلیو بوش استرالیا را «معاون کلانتر» نامید. اما حالا در نتیجه کنار کشیدن آمریکا از معاهدات بینالمللی و مشارکتهای چندجانبه، و البته بعضی زیادهخواهیها و بدعهدیها در مواردی مانند توافق برای ساخت جتهای اف۳۵ در این کشور ، استرالیا هم مانند کشورهای دیگر جهان که به دنبال حضور بینالمللی بیشتر هستند، به سوی چین گرویده و ضمن پیشبرد اهداف خود عملا جایگاه چین را در صحنه جهانی تقویت میکنند.