آخرین خبرها از اکران فیلم سینمایی «رستاخیز»
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایسنا، پرونده اکران فیلم «رستاخیز» احمدرضا درویش، به تازگی با اظهارات حسین انتظامی (رییس سازمان سینمایی) برای پیگیری خبری، وارد مرحله جدیدی شده است، این مدیر سینمایی در نشست خبری اخیرش تاکید دوباره ای کرد که "این فیلم در سال ۹۸ مجوز عرضه در شبکه نمایش خانگی را گرفته است و اکران آنلاین آن از نظر سازمان سینمایی مشکلی ندارد."
اکران "رستاخیز" پس از یک روز نمایش در سال ۹۴، در پی اعتراضهای غیر رسمی بخاطر به تصویر درآمدن چهرهای از حضرت ابوالفضل (ع) به دستور وزیر ارشاد وقت متوقف شد.
اما ایسنا به سراغ تقی علیقلیزاده تهیه کننده "رستاخیز" رفت تا درباره آخرین وضعیت اکران "رستاخیز" پرسش هایی داشته باشد.
*رییس سازمان سینمایی در نشست اخیر خود از مجوز شبکه نمایش خانگی و اکران آنلاین «رستاخیز » درصورت تصمیم مالکان فیلم سخن گفت، حال این پرسش مطرح است که آیا نمایش چهره حضرت ابوالفضل (ع) در شبکه نمایش خانگی مشکلی ندارد و فقط این ایراد برای اکران در سینماها وارد بود؟
این سوال برای من به عنوان تهیهکننده و احتمالا آقای درویش به عنوان کارگردان هم مطرح است و همچنین این موضوع سوال افکار عمومی هم میتواند باشد. پاسخ آن چیست؟! یک فیلمی میتواند در شبکه نمایش خانگی عرضه شود با سکانس مورد بحث ولی در اکران نمیتواند، به ویژه اینکه اکنون ویاودی به اجبار و به عنوان یک راهکار ناگزیر، جایگزین اکران سینمایی شده است.
برای یادآوری عرض میکنم که این بحث به سال ۱۳۹۴ بر میگردد، نامهای از وزارت ارشاد برای جلوگیری از اکران فیلم آمد که اعلام کرد تا تامین نظر مراجع تقلید، اکران فیلم تعلیق میشود. حال سوال این است آیا بعد از گذشت پنج سال، نظر آقایان مراجع تامین شده است؟ آیا تشخیص وزارت ارشاد یا نظر آقایان مراجع تغییر کرده است؟ آیا شرایط فرهنگی و اجتماعی کشور باعث این گشایش است؟ من به عنوان تهیهکننده فیلم پاسخی به این پرسشها ندارم. فقط میدانم وزیر تغییر کرده است و البته ترکیب سهامداران فیلم هم با تغییراتی مواجه شده و بخش عمده فیلم به فارابی تعلق دارد و از برجام فاصله گرفتهایم و در سال پایانی دولت هستیم.
* در مقطع فعلی سازندگان «رستاخیز» راضی به اکران آنلاین هستند؟
طبیعتا مطلوب من به عنوان تهیهکننده و آقای درویش به عنوان کارگردان تنها اکران آنلاین نیست، چون عرضه خانگی بخشی از پروسه عرضه فیلم است، خصوصا فیلمی که کادر اسکوپ و صدای دالبی دیجیتال دارد و برای ابعاد روی پرده ساخته شده است. وقتی فیلمی روی پرده به نمایش در بیاید به عنوان مکمل برای دیویدی و عرضه خانگی آن برنامهریزی میشود، اما به هرحال تلاشی شده و تصمیم دولت این بوده که پروانه نمایش خانگی فیلم را صادر کند. البته پروانه عرضه خارجی فیلم سال ۱۳۹۵ صادر شده که هر دو قابل تقدیر است.
اما پاسخ سوال شما منفی است و ما فعلا تمایلی به اکران آنلاین به مفهوم رایج در کشور نداریم. اگر فیلم «رستاخیز» در شبکه نمایش خانگی به نمایش دربیاید، قطعا برای مخاطب، پس از تماشای فیلم این ابهام بوجود میآید که اساسا چرا در این سالها، این فیلم به نمایش درنیامد و چه چیزی مانع نمایش آن شد؟! به هرحال خارج از وضعیت فعلی و کرونا، شروع عرضه فیلم «رستاخیز» با اکران سینمایی در ایران در اولویت ما بوده است.
* آیا شما برای عرضه خانگی «رستاخیز» در داخل کشور قراردادی دارید؟
در مورد ویاودی داخلی پیشنهاد بنیاد سینمایی فارابی به عنوان یکی از سهام داران، واگذاری به دو شبکه ویاودی داخلی بود که من سال گذشته با یکی از آنها وارد مذاکره شدم، اما پیشنهاد آنها جذاب نبود، به نحوی که امنیت فیلم تضمین نمیشد و از نظر مالی هم چشم انداز خوبی نداشت. البته آن موقع کرونا پیش نیامده بود و ما تجربه عرضه فیلمِ دیده نشده را در شبکههای ویاودی داخلی نداشتیم. من در آن مقطع به خاطر شرایط غیرجذاب، این پیشنهاد را رد کردم و آن را انتحار دانستم. با پیش آمدن عرضه فیلم آقای حاتمیکیا (خروج) و فیلمهای دیگر به نظرم میرسد فاجعهای که پیشبینی میکردیم عیان شد. همکاران ما مجبور شدند، فیلمهایشان را اکران آنلاین کنند و همان روز فیلمها وارد بازار سیاه و پخش از تلویزیونهای خارج از کشور شد. بنابراین خدا را شکر که ما قرارداد ویاودی داخلی نداریم.
* آیا برای عرضه خارجی فیلم تمهیداتی اندیشیده شده است؟
در ارتباط با پلتفرمهای خارجی چند مشکل داریم، مثلا در قرارداد با "نتفلیکس" یا پلتفرم های مشابه، فیلم در بستههای نمایشی قرار میگیرد و پرداخت به ازای هر نمایش را نمیپذیرد. شما باید با یک قرارداد کلی و رقم ثابت، فیلم را تحویل دهید و تا پایان این قرارداد، اجازه عرضه فیلم را در سایر اشکال ندارید.
در عین حال برخی از این شبکهها دارای خطوط قرمزی هستند که احتمالا «رستاخیز» با توهم نگاههای جانبدارانه مذهبی نمیتواند از این خطوط قرمز در این شبکههای خارجی عبور کند. همچنین بازار اولیه «رستاخیز» که جمعیت مسلمانان جهان با اولویت شیعیان است، اصلا از نظر این شبکهها بازار قابل اعتنایی نیست. نکته بعدی فاصله عرضه فیلم با تولید رسمی آن است که نقطه منفی بسیار بزرگی است.
فیلم «رستاخیز» در سال ۱۳۹۴ تولید شده و حالا پنج سال بعد، بدون هیچ حضوری حتی در کشور تولید کننده فیلم، میخواهد عرضه شود و قطعا در هیچ مذاکرهای نمره خوبی نمیگیرد. بنابراین طبق مذاکرات اولیه و ارقام پیشنهادی که انتظار ما را برآورده نمیکرد، این روش منتفی شد. البته این نکاتی که گفتم فقط مربوط به فیلم «رستاخیز» است و مطمئن هستم، فیلمهای دیگر ایرانی ها شرایط بهتری برای عرضه در پلتفرمهای خارجی دارند.
* آخرین پیگیریهای قاچاق نسخه عربی فیلم به کجا رسید؟
در همان روزهای اول که آقای درویش این موضوع را متوجه شدند و به ما اطلاع دادند، در ادامه با همفکری سهامداران فیلم اقدامات اولیه انجام شد. در گام نخست با ارتباط حقوقی پیچیده با یوتیوب، عرضه بیشتر فیلم را کنترل کردیم و با کمک همکاران دلسوزمان، امنیت پایدار فیلم تامین شد. با همکاری دولت عراق توانستیم اولین توزیعکننده فیلم را تشخیص بدهیم و با انجام مکاتبات رسمی، پاسخ آنها و اظهار ناراحتی و ندامت و پذیرش کار اشتباهی که انجام شده است به دست ما رسید. این ارتباط با انسداد کانال ایشان از سوی یوتیوب به درخواست ما و درخواست اعلام چگونگی دسترسی به فیلم و پاسخگویی حقوقی فعلا قطع شده است. در نهایت سهامداران غیرایرانی در کشورهای عربی به نمایندگی از تمامی سهامداران، پیگیر طرح دعوی در محاکم عراق هستند که خوشبختانه از آنجا که کشور عراق قانون کپی رایت را پذیرفته است، امیدواریم با پشتیبانی همه جانبه تمامی سهامداران، از تلاشهای ایشان از نظر مالی و حقوقی تعدی صورت گرفته به فیلم مظلوم «رستاخیز» تا حدی جبران شود.
* آیا بنیاد سینمایی فارابی به عنوان یکی از سهام داران بابت پخش داخلی،حق تصمیم گیری دارد؟
بعد از رای اولیه دیوان عدالت اداری مبنی بر حقانیت ما ، از طرف بعضی بزرگان و پیشکسوتان حرفهای و مدیران سازمان سینمایی (که آن موقع مدیریتاش تغییر کرده بود) به مصالحه دعوت شدیم. این دعوت با پذیرش ما و همه سهامداران مواجه شد و سرانجام مصالحهای صورت گرفت مبتنی بر اینکه فعلا دربارهی اکران داخلی طرح دعوا نشود و در مورد پخش خارجی پروانه نمایش صادر شود؛ همچنین دولت بخشی از سهام فیلم را خریداری نماید تا فشار مالی بر روی سهامداران خصوصی کم شود. از آن به بعد ما پیگیری حقوقی محاکم داخلی را متوقف کردیم و بر روی عرضه فیلم تمرکز کردیم. البته تمامی سهام داران بخش خصوصی در این قرارداد متحمل ضرر و زیان شدهاند.
پس از مصالحه با ارشاد و واگذاری بخشی از سهام فیلم به بنیاد سینمائی فارابی و صدور پروانه نمایش خارجی، من به عنوان تهیهکننده و سهامدار، رسما پیشنهاد کردم که بنیاد سینمایی فارابی، متصدی این مسئولیت باشد. در پاسخ به این پیشنهاد، بنیاد سینمایی فارابی، طی یک نامه تحلیلی نسبتا مفصل، از قبول این مسئولیت امتناع کرد. در ادامه و به اصرار مدیران وقت سینمایی و سایر سهامداران، تصمیمگیری درباره توزیعکننده داخلی و خارجی در تمامی اشکال حقوقی به تهیهکننده واگذار شده است و من باید این تصمیمات را بگیرم و سایر سهامداران به عنوان مشاور و پشتیبان نقش خود را ایفا میکنند.
البته بدیهی است که عرضه خارجی فیلم، زمانی که فیلمی در داخل کشور عرضه نشده از لحاظ حیثیتی برای ما مناسب نبوده و نیست. لذا به صورت مستمر و در تماس با تمامی مراجع و مدیران مربوطه پیگیر آزادی حقوق فیلم بودهایم تا حداقل بخشی از نمایش داخلی فیلم آزاد شود که در این راستا سرانجام پروانه نمایش ویاودی فیلم صادر شد.
* در مقطع فعلی به عنوان تهیه کننده پیگیر چه موضوعی هستید؟
با توجه به موانع پلتفرمهای خارجی و عدم مطلوبیت پلتفرمهای داخلی، تصمیم گرفتیم طرحی را بررسی کنیم و یک پلتفرم اختصاصی برای عرضه فیلم «رستاخیز» طراحی کنیم، شامل یک شبکه بازاریابی در تمام دنیا که تشکلهای دینی را شناسایی کرده و با آنها ارتباط برقرار کند و در آنها فیلم «رستاخیز» را معرفی کند.
این پلتفرم در حال تهیه است و یک تیم برنامهنویسی در حال طراحی آن هستند و سرور آن در بیرون از کشور تامین شده که با توجه به تجربیات قبلی، محیط فعالیت آن را امن میکند. این شبکه به درگاههای بانکی در کلیه کشورها متصل خواهد بود و در هر کشوری با توجه به پول آن کشور، امکان پرداخت هزینه تماشای فیلم وجود دارد که قطعا این مورد آن را از پلتفرمهای داخلی متمایز میکند.
امیدواریم ظرف چند ماه آینده نسخه اولیه و آزمایشی آن را داشته باشیم تا بتوانیم به مرور آن را رفع اشکال کرده و آماده راهاندازی کنیم. در این فاصله در بخش روابط عمومی کارهایی در حال انجام است که هزاران تشکل و افراد متناسب با محتوای «رستاخیز» که در سراسر جهان شناسایی شدهاند را با پلتفرم «رستاخیز» مرتبط نماید و از ظرفیتهای عملیاتی، اطلاع رسانی و اعتباری آنها برای جذب مخاطبان و نوید عرضه فیلم «رستاخیز» در فضای مجازی بهره ببرد.
در ادامه در فاصله کمی از عرضه فیلم، در فضای مجازی و در شبکههای تلویزیونی مناسب برای عرضه فیلم، تبلیغ و اطلاع رسانی خواهیم داشت و در نهایت امیدواریم بتوانیم نمایشهای افتتاحیه رسمی را با ظرفیت جذب مخاطب و انعکاس خبری در بعضی از شهرهای دنیا برنامهریزی و اجرا کنیم. برای این کار لازم است که سهامداران فیلم پشتیبانیهای لازم به ویژه مالی را انجام دهند و دولت هم بتواند از مشوقهای مالی و ارتباطی، فیلم را بهرهمند کند تا با فضاسازی مناسب عرضه فیلم انجام شود.به هرحال در تلاش هستیم به نحو شایستهای فیلم عرضه شود و امیدواریم مورد توجه مخاطبان نیز قرار بگیرد.
البته دوستان ما در بنیاد فارابی به این مدل ( پلتفرم عرضه رستاخیز) انتقاد دارند و در گذشته رسما مخالفت خود را ابراز کرده و معتقدند ما پلتفرم های داخلی را باید برای عرضه فیلم در نظر بگیریم و آنها مسئول باشند. البته در مذاکرات اخیر با آقای محسن شمس به عنوان نماینده بنیاد سینمایی فارابی، ایشان اعلام کردند نظرشان ممتنع است و با عمل به تشخیص ما، مخالف نیستند ؛ البته بنیاد سینمایی فارابی شاید از این منظر در این فضا هزینه نکند که ایرادی هم ندارد و سایر سهام داران را باید راضی به جبران این فقدان کنیم.
به هرحال باید در نظر داشته باشیم که به هر دلیل ما از تولید رسمی فیلم سالها فاصله گرفتهایم. بنابراین فرصت اکران سینمایی برای خارج از کشور منتفی شده است. اسناد ارائه شده به دیوان عدالت اداری و وزارت ارشاد هم موید آن است که در سال ۱۳۹۴ ، در داخل ایران هفت و نیم میلیون نسخه ویدیویی فیلم پیش فروش شده بود. با شرکتهای بزرگ تولید کننده لوح فشرده، مذاکرات مفصل برای تولید میلیونی فیلم در حال انجام بود. این در حالی بود که در آن مقطع تیراژ نسخههای شبکههای نمایش خانگی ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار نسخه بود.
پس فیلم «رستاخیز» در مقطع اکران و لحظه توقیف، هفت و نیم میلیون نسخهاش پیش فروش شده بود و ما در حال بازاریابی و فروش رایتهای آن در کشورهای هدف بودیم. مثلا به شرکتی در ترکیه فیلم را واگذار کرده بودیم که در آن کشور فیلم را دوبله و اکران کند و در ادامه به شبکه خانگی و تلویزیونی غیر ماهوارهای واگذار کند.
اما الان شرایط به کلی تغییر کرده است و کسی از دی وی دی استفاده نمیکند و همه از تلویزیونهای هوشمند یا موبایل و تبلتشان برای تماشای فیلم استفاده میکنند. علاوه بر آن ، دیگر عرضه داخلی و خارجی مفهومی ندارد، یک فیلم همزمان میتواند در همه جای دنیا دیده شود، چون شبکه ویدیویی به معنی نسخه فیزیکی دیگر وجود ندارد و هرگونه عرضهای به صورت دیجیتال خواهد بود و در نتیجه عرضه به جهان تلقی میشود. خودتان شاهد هستید وقتی همکاران ما فیلم را در فضای پلتفرمهای داخلی عرضه میکنند، بعضا بلافاصله در فضای مجازی و برخی شبکه لس آنجلسی به صورت غیر مجاز، فیلم پخش میشود. بنابراین باید عرضه جهانی به شکل جدید در تمامی اشکال با رعایت پوششهای حقوقی و آمادگی اقدامات قانونی بینالمللی مبنای تفکر، برنامه ریزی و عمل باشد.
* و صحبت پایانی.
امیدوارم این موضوع و طرح این مصاحبه یک نقطه شروع برای افکار عمومی رسانهها و سینماگران باشد که پرونده فیلم «رستاخیز» را از ابتدای تولید تا الان بررسی کنند که درسهای زیادی خواهد داشت.
یک نکته کلیدی، بررسی آییننامههای مصوب هیات دولت برای تصمیمگیری در مورد محصولات فرهنگی است. معتقدم برخی از این آییننامهها اگر به نقد کارشناسانه گذاشته شوند و یا به مجلس شورای اسلامی فرستاده شوند، تایید نخواهند شد، از جمله آییننامهای که به استناد آن پروانه نمایش «رستاخیز» تعلیق شد.
طبق آییننامه مصوبه هیات دولت، تعلیق فیلمی مثل «رستاخیز» که پروانه ساخت و نمایش دارد و حضور درخشان آن در جشنواره فجر مایه مباهات بوده و از زبان وزیر و مدیران وقت وزارت ارشاد ، مکررا مورد تمجید قرار گرفته و تمامی اعضای شورای پروانه نمایش به اتفاق آن را تایید کردهاند، کمیسیون فرهنگی مجلس مدافع آن است، استفتائات شرعی متعدد در پرونده آن موجود است، انبوهی از شخصیتهای فرهنگی معتبر، علنا از آن دفاع نموده و تعلیق آن را نکوهش مینمایند و کاملا با بودجه خصوصی و بدون بهرهگیری از هیچگونه تسهیلات و اعتبارهای موجود در سینما تولید شده ، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی اعلام مینماید که فراتر از فعالیت حرفهای، توزیع آن را از نطر عقیدتی و مضمونی وظیفه خود میداند و ... تعلیق چنین فیلمی از سوی همان وزیر، عملی "قانونی" است. این موضوع باید مورد توجه اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس ، صاحبنظران حقوقی و فرهنگی ، دست اندرکاران صنفی و سندیکاهای ما باشد.
آییننامههایی که ما از وجود آنها بی خبریم و این آییننامهها دستهایی را باز میگذارند تا با محصولات فرهنگی برخورد شتابزده سلیقهای شود، مثلا وزیر میتواند جلوی یک فیلم را بگیرد و تهیهکنندهای که فیلمش توقیف شده نمیتواند شکایت کند.
اصولا سوال میکنم آیا قانون و آییننامه وضع میشود که با قبول زحمت مدیران دولتی، یک فعالیت فرهنگی راحتتر و درستتر انجام شود یا تصویب میشوند تا مدیران راحتتر باشند و آثار هنری به سختی پیش بروند؟ اگر به فیلمساز بگویید که باید تمامی مقررات را رعایت کنی و مجوزهای دولتی را اخذ کنی و سرمایه گذاری کنی و فیلم را به جشنواره بدهی و از دولت پروانه نمایش بگیری و اصلاحات مد نظر ما را اعمال کنی و خودت بروی با تمامی مدعیان و معترضان نشست بگذاری و... هزینه کنی و فیلم را اکران کنی ولی به خاطر داشته باش که چند ساعت بعد، من ممکن است آن را توقیف کنم و سه ماه طول بکشد تا به تو وقت ملاقات بدهم و بعد اداره کل حقوقی وزارت را به جانت بیاندازم و جلوی دوربین تلویزیون تو را طماع و منفعت پرست معرفی کنم و به مدد ابزارهای اطلاع رسانی در افکار عمومی چنین جلوه دهم که اصلا از ابتدا دنبال پول بودهای و وامی که از بانک همین دولت توقیف کننده فیلم گرفتهای را باید با بهرهاش پس بدهی وگرنه خانه و زندگیات را از دست میدهی و... بعد از چند سال کمی گریبانت را رها کنم تا نفسی بکشی و اگر فیلم از بازار سیاه سر درآورد، بجای آنکه به عنوان دولت ، مدافع حقوق شهروندانم باشم، مستقیم یا به کنایه ، علنی یا در خلوت، خودت را سارق فیلم خودت جا بیاندازم و... اصلا در این وضعیت کسی به ارشاد مراجعه خواهد کرد؟
به خاطر داشته باشید که همه این کارها در پوشش های قانونی است و حتی اگر مدیر مربوطه با افتضاح هم از سمت خود برکنار شود ، جایگاه دیگری می یابد و برچسب ها و تصمیمات نابخردانه ولی البته قانونیاش پایدار است.
این خسارتها ، تنها بخشی از خسارتهایی است که "رستاخیز" متحمل شد. آنچه بر روح و روان ما رفت، مثنوی هفتاد من کاغذ است. به امید آنکه این دعوت با اجابت کمیسیون فرهنگی مجلس و نخبگان و اندیشمندان و فعالان صنفی مواجه شود تا با مرور ، بازنگری ، پیگیری مستمر و شفاف سازی فضای حقوق و قانونی به نحوی مشروع اخلاقی و سالم، سهولت و امنیت بر روند تولید فرهنگی حاکم شود. به امید آن روز.