اصولگرایان و معضلی به نام مذاکره/ با پا پس می زنند، با دست پیش می کشند
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه شرق، از یک سو اصولگرایان زمزمه این را میکنند که خودشان مذاکرهکنندگان بهتری هستند و به توافقات بهتری در عرصه بینالمللی دست خواهند یافت، از سوی دیگر جریانی درون خود اصولگرایی با نقد این نگاه امکان هر گونه مذاکره مجدد یا ادامه آن را خط قرمز میداند.
با توجه به اینکه مذاکرات منتهی به برجام مقدماتش در یک دولت اصولگرا آغاز شد اما به علت مصادفشدن با ماههای پایانی دولت احمدینژاد، متوقف ماند تا یک دولت اعتدالی – اصلاحطلب آن را جلو ببرد، حالا هم برخی اصولگرایان تصور میکنند بایدن هم تمایل دارد این بار شانس آمریکا را با یک دولت اصولگرا امتحان کند؛ کمااینکه عمری هم از دولت فعلی باقی نمانده است.
نگاهی در میان برخی چهرههای سیاسی مانند صادق زیباکلام و دیگر فعالان حزبی اصلاحطلب یا افرادی مانند علی مطهری وجود دارد مبنی بر اینکه مشکل اصولگرایان نه نفس مذاکره بلکه عاملان آن و منافعش هستند. زیباکلام گفته بود: در انتخابات ۱۴۰۰ حامیان اصلاحطلبان پای صندوقهای رأی نخواهند رفت. بنابراین این اصولگرایان هستند که پیروز انتخابات خواهند بود و مذاکرات توسط اصولگرایان پیش خواهد رفت. از سوی دیگر چون اصولگرایان دولت و مجلس را در اختیار خواهند داشت، مشکلی را که در برجام قبلی شاهد آن بودیم، شاهد نخواهیم بود؛ چون در برجام قبلی مجلس اصولگرایان هر اقدامی را برای عدم موفقیت برجام انجام داد، اما برجام ۱۴۰۰ اصولگرایان میتواند موفقیت بیشتری نسبت به برجام قبلی داشته باشد».
یا علی مطهری گفته بود اصولگرایان الان که وارد قدرت شدند و مخصوصا اگر دولت را هم به دست بگیرند با تجربهای که سران آنها پیدا کردهاند، میفهمند که راه نجات کشور اصلاح سیاست خارجی، زندهکردن برجام و حل مشکل FATF و در صورت لزوم برقراری رابطه با آمریکاست.
حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی مؤتلفه هم با اشاره به اینکه متأسفانه هر وقت مذاکرات توسط اصلاحطلبان صورت گرفته ما همین خسارت را دیدهایم، گفته بود: «مذاکراتی که در دولت شهید رجایی توسط آقای بهزاد نبوی درخصوص قراردادها و بحث گروگانها صورت گرفت، آمریکاییها بهراحتی توانستند آن را زیر پا بگذارند و به تعهدات خود عمل نکنند و پولهای ما را پس از آزادی اسرای جاسوس بازنگردانند. این نشان داد که آن توافق منطقی و درست نبود. پس از آن هم باز در سعدآباد و در سال ۲۰۰۳ دیدیم توافقی صورت گرفت که تمام فعالیتهای هستهای ایران به موجبش تعلیق شد و آنها نیز به تعهدات خود عمل نکردند و زیر بار نرفتند».
او در پاسخ به این سؤال که پس اگر مذاکرهکنندهها اصولگرا باشند مذاکره اشکالی ندارد؟ گفته بود: قطعا بله، مذاکره در صورت ضرورت به وسیله کسانی که بتوانند منافع ملت را حفظ کنند و نفوذناپذیر باشند، میتواند اتفاق بیفتد».
اگرچه بعد از انتقادات تندی که از سوی برخی جریانهای تندرو اصولگرا به ویژه نمایندگان فعلی مجلس به این اظهارات ترقی شد و حتی بابت همین اظهارات او را از دایره اصولگرایی کنار خواندند، ترقی مجبور شد سخنانش را پس بگیرد و بگوید منظورش این نبوده که اصولگرایان قرار است با آمریکا مذاکره کنند!
به نظر میرسد که آنها با دست پیش میکشند و با پا پس میزنند. هم مذاکره را میخواهند هم نمیخواهند. مشابه این سخنان را«عباس سلیمینمین»، چهره سیاسی اصولگرا، هم گفته بود: «اینکه اصولگرایان گزینهای دارند که در عرصه بینالملل حرفی برای گفتن داشته باشد و از منافع ملت دفاع کند، یقینا دارند. قطعا شخصیتهای متعددی را در جریان اصولگرایی میتوان نام برد که اینها هم سابقه گفتوگو در عرصه سیاست بینالملل داشته و هم اینکه دارای این توانمندی هستند. دستکم حتی میتوان گفت که بهتر از مذاکره قبلی، قادر به مذاکره هستند».
دبیرکل جبهه جهادگران ایران اسلامی، از جریانهایی که زمانی حامی احمدینژاد بود نیز گفته که در جریان اصولگرایی کسی مخالف مذاکره با آمریکا نیست، اما مبنا و شیوه مذاکره ما با جریانهای دیگر متفاوت است. این در حالی است که بخشی از جریان اصولگرایی بهویژه طیفهای جوانتر و پرشورتر که نگاهشان به سیاست حداقل در حرف آرمانیتر است، نسبت به چهرهها یا جریانهایی که سنتیتر هستند یا وجه عملگراییشان کمی پررنگتر است، بهشدت از طرح این گزاره که اصولگرایان مذاکره را برای خودشان و با خودشان میخواهند وگرنه با نفس آن مشکلی ندارند، روی ترش میکنند. واقعیت را اما زمان مشخص خواهد کرد.