موافقان و مخالفان انحلال ارتش چه کسانی بودند؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از تسنیم، «بقا یا انحلال ارتش» یکی از بحث برانگیزترین موضوعات در چند ماه نخست پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود. برخی از گروههای سیاسی با برگزاری تظاهراتهای مختلف به دنبال انحلال ارتش بودند؛ اما امام خمینی، مردم و بعضی از سازمانهای سیاسی بر پاکسازی و بقای ارتش تاکید داشتند.
موضوع «ارتش» در آن روزها به اتفاقاتی همچون غائله گنبد، حوادث کردستان، ناآرامیها در خوزستان و سیستان و بلوچستان و تجاوزهای مرزی عراق پیوند خورده بود.
ستاد ارتش در روز ۲۳ بهمن ۵۷ تحویل نمایندگان دولت موقت داده شد و تا انتخاب فرماندهان نیروها و یگانهای ارتش، معاونان آنان کارها را برعهده گرفتند. همچنین در همان روز سرلشکر قرنی از سوی بازرگان به ریاست ستاد ارتش منصوب شد.
قرنی روز بعد در حالی که ماموران مسلح انتظامی کمیته انقلاب او را همراهی میکردند، به محل ستاد ارتش رفت و در محل کار خود مستقر شد. او در شرایطی به محل کارش رفت که به جز حدود ۵۰ نفر از جوانان مسلح هیچکس در محوطه و ساختمانهای ارتش نبود و بیشتر تلفنهای این ساختمانها هم قطع بود.
قرنی عضو شورای انقلاب و اولین رئیس ستاد ارتش بود. او یک چهره انقلابی بود که گروههای چپ به شدت با او مخالف بودند. قرنی در نهایت در فروردین ماه ۵۸ مجبور به استعفا از ریاست ستاد ارتش شد تا جای خود را به یک چهره همسو با دولت موقت یعنی سرلشکر ناصر فربد (عضو جبهه ملی) بدهد. او چند روز بعد توسط عوامل گروه فرقان در منزلش به شهادت رسید.
چه کسانی به دنبال انحلال ارتش بودند؟
امام خمینی (ره) اولین نفری بود که از ارتش حمایت و بر لزوم پاکسازی آن تاکید کرد. شاید اولین اقدام امام در این رابطه، علاوه بر سخنانی که پیش از آن در مورد ارتشیها داشت، به حضور نپذیرفتن نمایندگان تظاهرکنندگان خواستار انحلال ارتش باشد.
از نخستین روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی گروههای مختلف به خصوص گروههای چپ همچون سازمان چریکهای فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق، تجدید سازمان ارتش را عمل ارتجاعی دانستند و خواستار انحلال ارتش شدند.
سازمان چریکهای فدایی خلق در روز ۲۳ بهمن ۵۷ در اعلامیهای اعلام کرد: «ارتش حربه اصلی امپریالیسم و نوکرانش، به نیروی شکوهمند جانبازی تودههای مردم درهم شکست و میرود تا فردا ارتش خلق بنیان گیرد.»
این سازمان در روز ۲۵ بهمن نیز در بیانیهای خواستار نابودی تمام و کمال ارتش ضدخلقی و تشکیل ارتش مردمی شد. فردای آن روز یک راهپیمایی از دانشگاه صنعتی تا محل سکونت امام خمینی انجام شد. راهپیمایان پس از عبور از خیابانهای تهران به خیابان ایران مقابل محل سکونت امام رسیدند، اما امام نمایندگان آنها را به حضور نپذیرفت.
در روز ۲۷ بهمن هم گروهی از معلمان که به نظر میرسید وابستگی گروهی به چریکهای فدایی خلق داشته باشند، در سالن آمفی تئاتر دانشگاه تهران خواستار خلع سلاح بازماندگان ارتش و انحلال ارتش و ایجاد ارتش خلقی شدند.
در روز چهارم اسفند گردهمایی دیگری به دعوت این سازمان در دانشگاه تهران برگزار شد که در این گردهمایی گروههای مختلفی از جمله سازمان مجاهدین خلق شرکت داشتند. آنان در این اجتماع هم خواستار انحلال ارتش شدند.
این اقدامات در حالی انجام گرفت که چریکهای فدایی خلق با برپایی غائله در گنبد روبروی نیروهای ارتش و نیروهای مسلح ایستاده بودند. این غائله منجر به کشته شدن تعداد زیادی از مردم شد. چریکهای فدایی خلق در غائله کردستان نیز که یک هفته پس از پیروزی انقلاب آغاز شده بود، نقش داشتند.
سازمان مجاهدین خلق نیز از جمله گروههایی بود که به دنبال انحلال ارتش بود. این سازمان در روز سوم اسفند ۵۷ با انتشار اعلامیهای خواستار انحلال ارتش شد. در این اعلامیه آمده بود: «تا انحلال ارتش ضدخلقی و برپایی ارتش مردمی، این پیروزی از خطر شکست محفوظ نیست، زیرا چنانکه برادران ارتشی بهخوبی میدانند سیستم حاکم بر این ارتش سیستمی ضدخلقی و در جهت حفظ منافع امپریالیسم است.»
یکی از رهبران سازمان نیز در مصاحبهای تلویزیونی گفت: «از نظر ما بایستی ارتش به طور کامل منحل بشود و یک ارتش مردمی از کلیه نیروها به وجود بیاید.»
برخی از افراد برجسته جبهه ملی از جمله دکتر شایگان نیز خواستار انحلال ارتش شدند. در پی صحبتهای شایگان و سخنان مجری رادیو مبنی بر پوشالی بدون ارتش، عدهای از پرسنل نظامی پادگانهای شیراز اعتراض کردند.
تکاوران نیروی دریایی ارتش در پادگان منجیل هم به این برنامه تلویزیونی اعتراض کردند.
جبهه دمکراتیک ملی ایران (منشعب شده از جبهه ملی) هم که توسط هدایتالله متیندفتری نوه دختری دکتر مصدق تشکیل شده بود، با صدور اعلامیهای خواستار محو بنیادها و نهادهای ضدانقلابی ارتش و احتراز از بازسازی آن، قبول و تایید حقوق فرهنگی خودمختاری داخلی خلقهای ایران شد.
او در سالروز درگذشت پدربزرگش (دکتر مصدق) نیز با دعوت از عناصر و سازمانهای ملی و انقلابی برای تشکیل جبهه دمکراتیک ملی یک طرح یازده مادهای را عنوان کرد که یکی از آنان محو بنیادها و نهادهای ضدانقلابی ارتش و ایجاد ارتش خلقی بود.
جاما نیز از جمله گروههایی بود که همسو با گروههای چپ حرکت میکرد و به نوعی تاکید بر انحلال ارتش و ایجاد ارتشی جدید داشت.
سازمان نوید وابسته به حزب توده هم در روز ۲۳ بهمن اعلام کرد: «در ماشین و دستگاه پلیسی و نظامی رژیم شکاف عمیق افتاده، اما هنوز کاملاً درهم شکسته نشده است.» البته حزب توده در ادامه و برای حفظ بقای خود و انجام عملیاتهای جاسوسی، تصمیم گرفت در ظاهر با تصمیمات حاکمیتی نظام جمهوری اسلامی ایران همراهی کند. در این راستا حزب توده در روز ۲۴ بهمن در بیانیهای تنها خواستار انحلال گارد شاهنشاهی شد.
سازمان نوید وابسته به حزب توده ابتدا به دنبال انحلال ارتش بود؛ اما حزب توده برای حفظ بقای خود انجام عملیاتهای جاسوسی، تصمیم گرفت در ظاهر با تصمیمات حاکمیتی نظام جمهوری اسلامی ایران همراهی کند.
گروه مارکسیست، لنینیست شفق سرخ هم ضمن حمله شدید به درخواست امام مبنی بر خلع سلاح عمومی، اعلام کرد: «خلق ضربه به دشمن وارد کرده است، ولی دشمن خوانخوار هنوز زنده است. ملت اکنون برای نبرد نهایی مسلح شده است، ولی شب و روز تبلیغ میشود که تفنگها را تحویل دهیم؛ یعنی اینکه ملت در مقابل دشمن مسلح، خلع سلاح شود.»
سازمان وحدت کمونیستی نیز در ارگان مطبوعاتی خود با عنوان "رهایی" نوشت: «رژیم کنونی تمام تلاش خود را برای حفظ ارتش به صورت گذشته انجام میدهد. ارتش عامل نهایی سرکوبی است... امروز همان ارتش و پلیس با کمیتههای جدیدالتاسیس وظایف گذشته را برعهده دارند.»
جمعیتی با نام حزب میهن دوستان ایران هم با صدور اعلامیهای از مسئولین کشور خواست که اسلحه را از دست مردم ایران نگیرند. در اعلامیه مزبور آمده بود: «تاریخ ثابت کرده است که یک ارتش کوچک و حرفهای، همیشه میتواند خطرآفرین باشد، لذا هرچه زودتر یک ارتش بزرگ خلقی مرکب از مردم مجاهد و رزمنده به همراه افسران و درجهداران شریف تشکیل شود.»
گروهی از پرسنل وظیفه و کادر نیز تحت عنوان «پرسنل انقلابی نیروهای مسلح» به برپایی اجتماعات مختلف و بازگو کردن مواضع انتقادی درباره وضع جدید ارتش اقدام کردند. از جمله تعداد زیادی از این پرسنل در روز ۲۸ بهمن در مقابل پادگان قلعهمرغی اجتماع کردند و خواستار انحلال ارتش و تشکیل ارتش خلقی شدند.
این گروه در روز پنجم اسفند نیز با انتشار بیانیهای خواستار انحلال ارتش و تشکیل ارتش خلقی شد.
علاوه بر این گروهی هم که خود را پرسنل نیروهای سهگانه مسلح و رزمندگان خلق مینامیدند، با گردهمایی در دانشکده نفت آبادان، پیشنهاد انحلال کامل ارتش کنونی را ارائه کردند.
ستاد کل ارتش گردهمایی نظامیان در خارج از پادگانها را مغایر با اهداف ارتش دانست و عنوان کرد: «گردهمایی پرسنل نظامی در خارج از پادگانها که از طرف افراد غیرمسئول عنوان میشود، مخالف هدفهای انقلابی ارتش ملی – اسلامی ایران است.»
درخواست این گروهها برای انحلال ارتش و تشکیل ارتش مردمی و خلقی با هدف تقویت بنیه نظامی و سیاسی خود و تضعیف حاکمیت انجام میگرفت. در واقع آنان با سر دادن شعار ارتش خلقی، به دنبال سهمخواهی از انقلاب اسلامی بودند.
به طور نمونه چریکهای فدایی خلق از هواداران خود خواست تا کمیتههای محلی را در دست بگیرند و عنوان کرد: «کمیتهها نخستین گام در اعمال حاکمیت خلق در سطح شهر است.»
امام خمینی از نخستین روز پیروزی انقلاب اسلامی بر بقای ارتش و لزوم پاکسازی آن تاکید کردند و در مقابل خواست چریکهای فدایی خلق و مجاهدین خلق ایستادند.
چه کسانی مخالف انحلال ارتش بودند؟
امام در همان روز در دیداری گفت: «الان قوای انتظامی ملحق شده به ملت و در پناه اسلام واقع شد، چه قوای ارتشی و چه شهربانی و چه ژاندارمری و چه سایر قوایی که ملحق شده به ملت و در پناه اسلام واقع شدند، احدی از مردم حق تعرض به آنها ندارد؛ تعارض به آنها تعرض به دولت اسلامی است؛ تعرض به دولت اسلامی تعارض به خداست.» این سخنان امام خمینی (ره) در واقع اولین حمایت رسمی ایشان از نیروهای ارتش بود.
نیروهای ارتش به مناسبتهای مختلف به دیدار امام خمینی (ره) رفتند و همبستگی و وفاداری خود را به انقلاب اسلامی اعلام کردند. در یکی از این دیدارها که در روزهای پایانی سال ۵۷ انجام گرفت، امام خمینی فرمود: «... بحمدالله به خواست خدای متعال و قیام ملت و پشتیبانی شما نیروی هواییها و بعضی از اقشار دیگر ارتش، بحمدالله این نهضت به نتیجه خود رسید... من با شما، هر دو سرباز اسلام هستیم. ما با ملت و شما با ملت هستید.»
امام در پیام نوروزی سال ۵۸ نیز عنوان کردند: «ارتش را تضعیف نکنید. ما احتیاج به ارتش داریم. ملت احتیاج به ارتش دارد. ارتش باید از طرف ملت حمایت بشود...»
امام خمینی در ادامه در روز ۱۷ فروردین در جمع پرسنل نظامی و اهالی قم در خصوص توطئههای دشمنان گفت: «... الان همینهایی که به اسم فدایی خلق و نمیدانم چه توی مردم افتادهاند، همینها مانع میشوند از اینکه برای این خلق یک زندگی درست بشود، برای اینکه اینها شلوغ میخواهند بکنند و دستور دارند از بالاترها که من بیشترش اعتقادم هست که از آمریکاست.»
آیتالله طالقانی به اعضای سازمان مجاهدین خلق که او را پدر طالقانی مینامیدند توصیه کرد که دست از شعار انحلال ارتش بردارند، اما آنها همچنان خواستار انحلال ارتش بودند و سلاحهایی که از ارتش گرفته بودند را پس ندادند.
آیتالله طالقانی در مراسم بزرگداشت دکتر مصدق که اعضای سازمان مجاهدین خلق و چریکهای فدایی خلق حضور چشمگیری داشتند، گفت: «ارتش ما متلاشی شده است. اینقدر شعار متلاشی شدن ارتش را ندهید، خدا میداند که این شعار به مصلحت نیست. ارتش باید باشد، ارتش ملی، ارتش تصفیه شده.» البته اعضای سازمان مجاهدین خلق به توصیههای پدر طالقانی توجه نکردند و بر طبل انحلال ارتش کوبیدند. مسعود رجوی در همان مراسم گفت: «در نظام جمهوری اسلامی، برای ارتش هیچجایی در مسائل درون مرزی و حل تضادهای درون خلق وجود ندارد. ارتش در این نظام، حافظ خلق در برابر امپریالیستها و تجاوزکاران و غارتگران است.»
آیتالله طالقانی همچنین در رژهای که ارتش برای ابراز همبستگی با انقلاباسلامی و نمایاندن وحدت و یکپارچگی ارتش با مردم در خیابانهای تهران در روز ۲۸ اسفند انجام گرفت، از ارتشیها که با درک موقعیت انقلاب اسلامی و به نشانه ابراز همبستگی به تظاهرات پرشوری پرداختند، تشکر کرد.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز که اعضای آن همچون محسن رضایی و محمد بروجردی از فرماندهان برجسته سپاه شدند، از ابتدا از بقای ارتش حمایت کردند. این سازمان در روز ۱۶ فروردین با سخنرانی ابوالحسن بنیصدر اجتماعی در دانشگاه تهران تشکیل داد.
سخنگوی سازمان در این مراسم گفت: «طرح شعارهای به ظاهر زیبا ولی غیرعملی و خطرناک همچون "انحلال ارتش" و "ایجاد ارتش خلقی" را به غایت انحرافی و فرصتطلبانه میدانیم که در جهت تضعیف بنیه انقلاب اسلامی است.»
آیتالله دستغیب در پیامی که در روزنامه کیهان درج شد، گفت: «اگر این روزها انتقادی از سوی مراجع و روحانیون از ارتش میشود، منظور افسران، درجهداران و سربازان دلیر و خلقی نیست، بلکه هدف امرای فاسد وابسته به رژیم سابق و در خدمت امپریالیسم است.»
آیتالله مکارم شیرازی نیز در مقالهای تحت عنوان «توطئه خطرناک» که روز ۱۵ اسفند در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید، نسبت به خطر تاکید و اصرار برخی گروهها و سازمانها بر انحلال ارتش هشدار داد.
دولت موقت هم هرچند از حفظ ارتش حمایت کرد، اما اقداماتی همچون کاهش مدت سربازی را انجام داد که موجب تضعیف آن شد.
پایانی بر مناقشات
علیرغم اینکه برخی گروههای سیاسی تلاش داشتند تا ارتش را منحل کنند، اما با حمایت امام خمینی (ره) و مردم ارتش به بقای خود ادامه داد.
امام در روز ۲۶ فروردین به صورت قاطع از ارتش حمایت کرد و در جمع پرسنل پادگان فرحآباد که به ملاقات ایشان آمده بودند، گفتند: «من اعلام میکنم که اگر کسی با ارتش ما مخالفت امروز بکند، با اسلام مخالفت کرده است؛ با پیغمبر اسلام مخالفت کرده است. امروز ارتش، ارتش طاغوتی نیست؛ ارتش محمدی است.»
در همین راستا در روز ۲۸ فروردین نام نیروهای مسلح از ارتش ملی – اسلام به "ارتش جمهوری اسلامی ایران" تغییر یافت. ستاد کل ارتش جمهوری اسلامی ایران با انتشار اطلاعیها اعلام کرد: «... ارتش به عنوان جزء ناگسستنی این ملت، با تعیین نام "ارتش جمهوری اسلامی ایران" به ایفای رسالت عظیم خویش در پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی در محدوده وظایف خود خواهد پرداخت.»
امام نیز در همان روز پیامی منتشر کرد و روز ۲۹ فروردین را روز ارتش اعلام کرد. در آن پیام ۵ بندی امام آمده بود: «روز چهارشنبه ۲۹ فروردین روز ارتش اعلام میشود. ارتش محترم در این روز در شهرستانهای بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتیبانی خود را از جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران و حضور خود را برای فداکاری در راه استقلال و حفظ مرزهای کشور اعلام نمایند.»
رژه روز ۲۹ فروردین ۵۸ نیروهای ارتش در خیابانهای تهران
در روز ۲۹ فروردین واحدهای ارتش و انتظامی در خیابانهای تهران رژه رفتند. در گزارش روزنامه از رژه نیروهای نظامی در قم اطلاعات آمده است: «یگانهای هوانیروز، نیروی هوایی، پاسداران انقلاب در قم، پادگان منظریه قم، نیروی دریایی، دانشکده افسری، ژاندارمری، پلیسراه، شهربانی و راهنمایی و رانندگی قم نیز با حضور در اقامتگاه امام از مقابل ایشان رژه رفتند. براساس این گزارش، امام خمینی در تمام مدتی که یگانهای ارتشی رژه میرفتند به احساسات آنها با تکان دادن دست پاسخ دادند.»
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز پیامی به مناسبت روز ارتش صادر و تاکید کرد که روز ارتش آغاز مرحله جدیدی از حیات ارتش است؛ مرحلهای که هیچ ارتباطی با گذشته ندارد.