10 ویژگی شهردار مطلوب تهران
1) با توجه به بحرانی بودن شرایط تهران و ضرورت نجات فوری آن، نخستین ویژگی مورد انتظار از شهردار آینده تهران، «استراتژیست» بودن اوست. تهران بیش از اینکه به «مدیر اجرایی» نیاز داشته باشد به شهرداری استراتژیست نیاز دارد که بتواند برای عبور از گردنههای سخت مالی تهران به ارائه نقشه راه مشخصی بپردازد. شهردار منتخب شورای پنجم باید درک عمیقی از مسائل تهران داشته باشد، راهبردها و سیاستهای گذار از وضعیت بحرانی تهران را بشناسد و با اتکا به این نقشه راه، در مسیر نجات تهران حرکت کند.
2) معروف است که نهنگ را نمیتوان در حوض نقرهای حیاط پرورش داد. نگاهی دیگر به این مساله نیز صادق است. دیگر نمیتوان انتظار داشت که مدیریت اقیانوس توفانی مسائل تهران را به فرماندهی ماهی قرمز خوشخط و خال سپرد. مدیران کمتجربه که تهران را سکوی پرتاب خود بدانند به کار تهران نمیآیند. از این روست که شهردار تهران باید از مناصبی بالاتر به ساختمان بهشت پای گذارده باشد و با تقوای مدیریتی که در پیش میگیرد سودای کرسیهای بالاتر مدیریتی از قبیل ریاست جمهوری را در سر نداشته باشد.
3) شهردار آینده تهران باید شخصیتی ملی بوده و توان هماهنگی (Coordination)، همکاری(Cooperation) و تشریک مساعی(Collaboration) گستردهای با سطوح مختلف ملی و فروملی، برای تحول اساسی و برونرفت از مسائل توسعه شهری تهران داشته باشد.
4) شهردار آینده تهران باید عمیقا از طیف حامیان اصلاحات نهادی و ساختاری باشد، مفهوم اصلاحات در مدیریت شهری تهران را درک کند، به درک روشنی از ضرورتها و راهکارهای بازسازی ساختاری نظام مدیریت شهری تهران و نیز اصلاحات نهادی و قانونی مورد نیاز این حوزه دست یافته باشد.
5) شهردار تهران باید به خرد جمعی، گردش مدیران و فسادزدایی از بستر فعالیت مدیریت شهری معتقد باشد. چنین شهرداری خود را مستقل از کنش مدنی و نظرات شهروندان نمیبیند. در این صورت شهرداری از یکسو به واسطه نظرات مشورتی و تخصصی شورای اسلامی شهر، مراکز علمی و دانشگاهی، سازمانهای مردمنهاد(NGO’s) و اتاقهای فکر مشورتی مدیریت شهری اداره خواهد شد.
6) شهردار تهران باید معتقد به برنامهریزی باشد و مسیر را برای برنامهمحور کردن تمامی اجزای مدیریت شهری تهران هموار کند. پایبندی به طرح جامع و تفصیلی تهران، پیگیری اصلاح انحرافات اجرایی این طرحها، مدنظر قرار دادن برنامههای بازآفرینی شهری تهران و نهایتا مبنا قرار دادن برنامههای پنج ساله و عملیاتی شهر تهران برخی از این موضوعات است. روشن است که سامانههای نظارتی و کنترلی این برنامهها باید در مشاوره و هماهنگی با شورای اسلامی شهر تهران شکل گیرد و خاطره خودمحوری «شهرداران مخالف برنامهریزی» برای همیشه از تهران زدوده شود.
7) شهردار تهران باید به ساختمان شیشهای مدیریت شهری معتقد باشد و دفتر کار او اتاق شیشهای باشد که در تعامل گسترده با جامعه مدنی شکل میگیرد.از این روست که درهای ساختمان بهشت باید به روی یکایک شهروندان گشود باشد. بدین سان شهردار تهران با درک عمیق در حوزه اقتصاد سیاسی فضا، تنها خود را وابسته به یکایک شهروندان میبیند و در گذار از مفهوم شهرداری رانتی، از وابستگی نهاد تابعه خود به صاحبان سرمایه میکاهد.
8) شهردار تهران باید حوزه سیاست شهری(Urban Politics) را به خوبی برای ارتقا از مدیر شهر به جایگاه رهبری شهری داشته باشد. مدیری که نه فقط کلیددار شهر تهران بلکه نماینده منافع عامه در عرصههای تصمیمسازی و مدیریتی است.
9) شهردار آینده تهران باید درک کاملی از ضرورت توسعه دیپلماسی شهری تهران و ارتقای جایگاه فراملی شهر تهران در شبکه بینالمللی شهرها داشته باشد. از این طریق است که شهردار آینده تهران یک دیپلمات شهری موفق و سفیر شهروندان تهران خواهد بود و میتواند به محرومیتها و تحریمهای خودخواسته مدیریت شهری تهران که ناشی از ضعف دانش و ناتوانی در حضور و نقشآفرینی در سطح جهانی است پایان دهد.
10) سرانجام شهردار تهران نباید خود را در قامت مدیری عمرانی تصور کند. شهردار آینده تهران باید تصویر جدیدی از تهران ارائه دهد که در عوض یک کارگاه بزرگ ساختمانی، پهنه شهری فعال و سرزندهای برخوردار از شهروندانی سالم و اجتماعات محلی پرشور، شکوفا و پر رونق است. شهردار آینده تهران بدین سان، مسوول مدیریت حوزههای اجتماعی، زیستمحیطی و اقتصاد شهری نیز خواهد بود و این موضوعات را بهعنوان ماموریتهای اصلی خود منظور خواهد کرد.