منافع خروج ترامپ
در عرصه داخلی نیز شدیدترین انتقادات به دولت ترامپ در رابطه با همین آسیب است. نه تنها مقامات سابق ارشد آمریکا - مانند اوباما، جان کری و هیلاری کلینتون - و حزب دموکرات به این بی پروایی ترامپ انتقاد کردهاند، بلکه شخصیتهای شاخص جمهوریخواهان هم از این شرایط بسیار ناخرسند شدهاند. به همین خاطر، مقامات دولت ترامپ تلاش میکنند رفتار آمریکا در قبال برجام را یک «خروج» (Withdrawal) از توافقنامه و نه «نقض» آن معرفی کنند. در واکنشهای رسانهای اولیه پس از موضعگیری ترامپ، مشاور امنیت ملی او - جان بولتون - نیز بر واژه «خروج» تاکید فراوان داشت تا مقوله «نقض» را به حاشیه براند.
اما صرف تاکید مقامات ترامپ بر واژه «خروج» به جای «نقض» خود دستکم دو پیام مهم در بر دارد:
۱- اول اینکه این موضعگیری نشان میدهد – بهرغم همه شعارها و لفاظیهای تند - دولت آمریکا بهشدت نسبت به اعتبار بینالمللی خود حساسیت دارد. مقامات دولت آمریکا خوب میدانند که آسیب ناشی از دروغگویی دولت بوش برای حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ همچنان گریبانگیر کارگزاران این کشور در عرصه بینالمللی است و بهشدت قدرت مانور دیپلماتیک واشنگتن را محدود کرده است. از این رو، آنها قصد دارند این آسیب جدید را در حد توان خود خنثی یا مدیریت کنند هم افکار عمومی داخلی و هم سایر دولتها را در مورد عملکرد نامتعارف خود با زبانی شبه حقوقی و به ظاهر «عقلانی» توجیه کنند. البته این حساسیت و ضعف دولت آمریکا برای دستگاه دیپلماسی ایران یک فرصت کمنظیر است که میتواند از آن به بهترین شکل بهرهبرداری کند.
۲- دوم اینکه تاکید مقامات دولت آمریکا بر واژه «خروج» - بهجای هر فرمول جایگزین - نشان میدهد آنها یا چنان «بیحساب» شیوه خروجشان را برنامهریزی کردهاند که تبعات حقوقی آن را در نظر نگرفتهاند یا تبعات حقوقی آن را عامدانه بر «آسیب اعتباری» ترجیح دادهاند. تبعات حقوقی این رویکرد هم برای ایالاتمتحده کم نیست. یکی از این تبعات این است که آمریکا با اعلام «خروج»اش از برجام در عمل خود را از استفاده از سازوکار «بازگشت» تحریمهای شورای امنیت (snap back) محروم کرده است و دیگر نمیتوانند بهعنوان یک «عضو» توافقنامه شکایتی را علیه ایران به «کمیسیون مشترک» برجام و در نهایت به شورای امنیت سازمان ملل تسلیم کند.
به عبارت دیگر، دولت ترامپ بهدست خود، آمریکا را از احیای تحریمهای چندجانبه و بسیار موثر شورای امنیت محروم ساخته و در عمل دامنه اهرمهای خود را به تحریمهای فرامرزی و یکجانبه کنگره محدود کرده است. پیامد دیگر این رویکرد این است که آمریکا در عمل خود را از یک «رای» در کمیسیون مشترک برجام محروم کرده و توازن نابرابر آرای «غربی» را به نفع آرای غیرغربی (ایران، چین، روسیه) تعدیل کرده است. طبیعتا، با خروج از برجام، دولت ترامپ امکان درخواست بازرسی از مراکز حساس ایران در چارچوب برجام را نیز از خود گرفته و در عمل فرصت «بهانهتراشی» را نیز از استراتژیستهای خود سلب کرده است. معتقدم هرچند پیامدهای منفی ناشی از بازگشت تحریمهای یکجانبه آمریکا را نباید نادیده گرفت، اما از پیامدهای مثبت آن نیز - که برای ایران حاوی فرصتهای فراوان است - نباید غافل ماند.