مساله دموکراسی در امریکا
از نقطه نظر قانونی خلأهایی در قانون انتخابات و حقوق اساسی ایالات متحده وجود دارد که از تاریخ شکلگیری این کشور ناشی میشود؛ کشوری که از زمان تأسیس تغییرات زیادی را در ساختار سیاسی خود تجربه کرده و تأثیرات این تغییرات هنوز هم بر ساختار سیاسی امریکا قابل مشاهده است. از جمله این ساختارها کالج الکترال یا مجمع گزینندگان است که میراث دوران پیشا دموکراتیک امریکا بوده و از الزامات دوران جنگ داخلی محسوب میشد. در آن زمان بنیانگذاران امریکا بر اساس الزامات آن مقطع زمانی چنین سازوکاری را طراحی کردند تا ایالتهای پرجمعیت به واسطه داشتن جمعیت زیاد نتوانند در همه موارد نظرشان را به کرسی بنشانند. هدف از طراحی این ساختار دموکراتیک دادن یک حق به اقلیتها بود تا در شرایط خاص بتوانند مانع تصمیمگیری اکثریت علیه خودشان شوند. نمونههایی از این نوع ابتکارها در دیگر دموکراسیها نظیر دموکراسیهای انجمنی در هلند یا بلژیک دیده میشود به آن معنی که در شرایط خاص اقلیت پارلمان میتواند مانع از تصمیمگیری اکثریت شود. در امریکا رأی الکترال با این فلسفه شکل گرفت. با رشد و گسترش دموکراسی، به تدریج حق رأی همگانی شد و سیاهان و زنان توانستند به حق رأی دست پیدا کنند. به رغم توسعه دموکراسی همچنان برخی از آن ساختارهای قدیمی که برای مقطع زمانی خاصی طراحی شده بودند، از جمله کالج الکترال دست نخورده باقی ماندند. به رغم اینکه اعتراضات زیادی در جامعه امروزی امریکا در خصوص غیردموکراتیک بودن این ساختار مطرح شده، جمهوریخواهان به دلیل سود بردن از آن حاضر به حذف رأی الکترال نیستند. در قرن بیست و یکم رأی کالج اکتورال تبدیل به رأیی تشریفاتی و نمادین شد؛ چرا که بر اساس سنت انتخاباتی یکی از کاندیداها پس از اتمام شمارش آرا شکست را میپذیرفت و این رویه طی 120 سال گذشته وجود دارد.
مورد ترامپ دومین موردی است که کاندیدای بازنده از پذیرش شکست در انتخابات سر باز میزند و تلاش میکند با بهرهگیری از روشهای مختلف نتیجه را به نفع خود تغییر دهد. حدود 150 سال پیش که یک کاندیدا از پذیرش شکست سر باز زد، پیش از مراسم تحلیف دو حزب جمهوریخواه و حزب دموکرات باهم به تفاهم رسیدند اما امروز ترامپ وضعیت متفاوتی را رقم زده است. تقریبا از روز 10 نوامبر که رسانهها پیروز نهایی انتخابات ریاستجمهوری را معرفی کردند و اختلاف آرای دو کاندیدا مشخص شد، پیروزی بایدن مسلم بود. از سوی دیگر، تیم حقوقی کارزار دونالد ترامپ به رغم تلاشهای فراوان تا همین امروز هم نتوانست شواهد و استدلالهایی جدی در خصوص تقلب در انتخابات ارایه کند؛ بهطوری که حتی دیوان عالی که اکثریت آن را قضات محافظهکار تشکیل میدهند و سه قاضی آن مستقیما از سوی رییسجمهور فعلی امریکا، دونالد ترامپ منصوب شدهاند شکایت تیم حقوقی جمهوریخواهان را وارد ندانستند و موضوع را بررسی نکردند. در شرایط فعلی هرچند که ممکن است از نظر حقوقی راههایی نادر و غیرمرسوم برای تغییر نتایج وجود داشته باشد یا وکلای تیم ترامپ برای کسب درآمد در پی امتحان این راهها باشند اما نظر غالب حقوقدانان و کارشناسان بر این است که این راههای نادر اثربخش نخواهند بود و بنابراین باید جو بایدن را پیروز نهایی انتخابات ریاستجمهوری دانست. باید توجه داشت که ساختار سیاسی امریکا ساختاری دموکراتیک است و در بستری دموکراتیک ایستادن در برابر رأی مردم هزینههای سنگینی دارد و کسی که بخواهد در برابر دموکراسی بایستد، نه تنها از سوی نهادهای دموکراتیک که از سوی مردم نیز طرد میشود. در روزهای آینده آقای مایک پنس، معاون اول رییسجمهور امریکا باید به عنوان رییس کنگره نتایج انتخابات را تأیید کند و از نگاه حقوقی و سیاسی او به احتمال قریب به یقین این کار را خواهد کرد. همانطور که در کالج الکتورال مشاهده شد که حتی یک الکتور هم حاضر نشد آبروی سیاسی و اعتبار خود را قربانی کند و بر خلاف آرای عمومی ایالت، رأی خود را به نفع دونالد ترامپ ثبت نماید. این یعنی رویه قالب دموکراتیک امسال نیز حفظ میشود و سنا بدون بررسی خاصی نتایج انتخابات را تأیید میکند. به همین دلیل درست است که براساس قوانین هنوز شانسی هرچند ناچیز برای ترامپ وجود دارد، اما با توجه به اینکه حفظ رویه عرفی اهمیت دارد، سناتورهای حزب جمهوریخواه و مایک پنس در مقابل رأی مردم نخواهند ایستاد. حزب جمهوریخواه امروزه در وضعیت حساسی قرار دارد و اگر این حزب تصمیم بگیرد دموکراسی را به چالش بکشد و در مقابل رأی مردم بایستد، با مشکلات بسیاری روبهرو خواهد شد. از همین رو نیز بود که تعدادی از جمهوریخواهان ارشد پس از اعلام رأی کالج الکتورال تصمیم گرفتند پیروزی بایدن را به رسمیت بشناسند. ضمن اینکه از رفتارهای مایک پنس پس از انتخابات سوم نوامبر میشود حدس زد که او شکست را پذیرفته و برای آینده سیاسی خود حاضر نخواهد شد که در مقابل رأی مردم بایستد.
منبع: اعتماد