چرا نمی‌توانیم به درستی حرف یکدیگر را بشنویم؟

کدخبر: ۶۹۳۶۰۱
اقتصادنیوز: اگر با این فرضیه که از قبل دقیقاً می‌دانید که همسر و یا اطرافیان شما می‌خواهند چه بگویند با آن‌ها وارد گفت‌وگو می‌شوید در واقع اصلا حرف‌های آن‌ها را نشنیده‌اید. در واقع افکار شما در مورد دیگران با حجم عظیمی از خیالات و تصورات خودتان همراه است که می‌تواند درست و یا غلط باشد و امکان مفاهمه و ارتباط بهتر را از شما بگیرد.
چرا نمی‌توانیم به درستی حرف یکدیگر را بشنویم؟

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایسنا، اغلب در هنگام اختلاف نظر ممکن است فکر کنید که کاش شخص مقابل شما به حرف‌هایتان گوش می‌داد و یا از دیدگاه شما به موضوع مورد توجه شما نگاه می‌کرد. اغلب زوجین از این موضوع گله‌مند و ناراضی هستند که همسرشان به حرف‌های آن‌ها گوش نمی‌دهد و همین باعث سوتفاهم و اختلاف‌های زیاد در زندگی‌شان می‌شود. گوش کردن، علی رغم اینکه به نظر کار ساده‌ای می‌آید اما یک مهارت است و نیاز به تمرین دارد. اینکه زوجین حین گوش کردن به یکدیگر، حواسشان پرت نشود؛ یا به جای گوش کردن، پاسخ خود را مرور نکنند، می‌تواند مانع بروز اختلاف بین آن‌ها شود.

گوش دادن یکی از مهارت‌های ارتباطی است که صمیمت بین زن و مرد را افزایش می‌دهد. این مسئله نه فقط در زندگی زناشویی بلکه در همه روابط کاری و دوستانه ما نیز اهمیت دارد. زمانی که یک فرد بتواند به همسرش خوب گوش دهد، حتی اگر قادر نباشد خیلی از مشکلات را حل کند، همین که همسرش را درک کرده است نشانه‌ای از ارزش گذاشتن به طرف مقابل است که خود به خود ناراحتی‌ها، گلایه‌ها و مشکلات را کاهش می‌دهد.  اینکه چگونه می‌توانم شنونده خوبی باشم؟ و در این زمینه چه عواملی سبب می‌شود که حرف همدیگر را به درستی گوش نکنیم، به سراغ فاطمه مرادی استاد دانشگاه و مشاور خانواده رفتیم که در ادامه می‌خوانید.

ذهن خوانی
شاید برای شما این تجربه پیش آمده باشد که همسر و یا نزدیکان شما برایتان حرفی بزنند و شما به برداشت‌هایی فراتر از حرف‌های آن‌ها برسید و به قول معروف ذهن‌شان را بخوانید. ذهن‌خوانی یعنی قضاوت درباره احساس یا فکر دیگران بدون اینکه دلایل کافی برای آن داشته باشیم. در این موقعیت فرد از قبل قضاوت کرده و چون از قبل وارد پیش داوری شده  سیستم دفاعی‌اش فعال است و در این موقعیت ممکن است به درستی گوش نکند و نتواند درک کند که دیگری به او چه گفته است.

این مدل رفتاری بیشتر در خانواده و در روابط قدیمی دیده می‌شود که افراد بنا به شناختی که از یکدیگر دارند، استدلال و حرف یکدیگر را حدس می‌زنند، اما همین مسئله می‌تواند تله‌ای باشد تا گفت‌وگو به درستی بین افراد صورت نگیرد. به طور کلی، دو نوع ذهن خوانی وجود دارد. در حالت اول فرد تصور می‌کند ذهن طرف مقابل را خوانده و در حالت دوم، فرد توقع دارد دیگران این کار را انجام دهند. هر دو حالت می‌تواند بحث و جدل ایجاد کند و منجر به سوء برداشت شود.

قضاوت کردن
همه ما گاهی دیگران را قضاوت می‌کنیم اما قضاوت کردن معمولا در آخر کلام و گفت‌وگوی ما با دیگران صورت می‌گیرد، اما وقتی اول کلام قضاوت می‌کنیم، از اول وارد گفت‌وگو نشده‌ایم و در این صورت دلیلی برای گوش کردن هم برایمان وجود ندارد. قضاوت کردن مکانیسم دفاعی پیچیده‌ای در ذهن ماست و اغلب اوقات ناخودآگاه رخ می‌دهد. در واقع مهم‌ترین محتوای ذهنی ما در مکالمات درونی مربوط به قضاوت و داوری کردن رفتارها و کنش‌های خود و دیگران است. بسیاری از ما آن‌قدر به این عمل ذهن عادت کرده‌ایم که برایمان طبیعی به نظر می‌رسد با این‌ حال بسیاری از مواقع رفتار کردن بر اساس قضاوت ذهنی ما را با مشکل و حتی دردسر مواجه می‌کند. 

ازآنجا که هر فرد تنها از منظر خود به وقایع، اتفاقات و رفتارها نگاه می‌کند و بر اساس داده‌های محدود و پیشینی خود، آن‌ها را می‌سنجد و داوری می‌کند، دیر یا زود با این نحوه از مواجهه با مشکل رو به رو  می‌شود. اغلب سوءتفاهم‌ها، درگیری و اختلافات در خانواده و بین دوستان و همکاران و تنش‌های روزانه ما در محیط‌های عمومی ناشی از همین قضاوت کردن و داوری ما بر اساس داده‌های پیشینی (پیش‌داوری) است. 

مرور کردن
ما معمولا ً خاطراتی را مرور می‌کنیم، این خاطرات می‌تواند مروری از اتفاقات و تجربیات گذشته و خصوصیاتی از طرف مقابلمان باشد. هنگامی که همسر و یا اطرافیان ما شروع به صحبت می‌کنند ممکن است با مرور ذهنی عملکردهای آن‌ها در گذشته، به نتیجه‌ای برسیم که دیگر نتوانیم به درستی حرف‌های آن‌ها را بشنویم. مدل دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که فرد در ذهن‌اش مرور می‌کند که چگونه جواب طرف مقابل خود را بدهد، یعنی اصطلاحا دفاعیه خود را می‌چیند.

فیلتر کردن
اینکه یک قسمت‌هایی از صحبت‌ شخص مقابل خود را می‌شنویم و قسمت‌هایی را نمی‌شنویم و یا این که صحبت‌ها را تحریف می‌کنیم و آن را منظور اصلی و واقعی او می‌دانیم.

رویای روزانه
ممکن است این تجربه برای شما پیش آمده باشد که با کسی صحبت می‌کنید و شخص مقابل در رویاهای خودش سیر می‌کند. یعنی رویا پردازی باعث می‌شود که حواسش پرت شود و متوجه گفت‌وگو نباشد. این رویا پردازی ممکن است از عوامل بیرونی و یا درونی شروع شود، مثلا هنگامی که می‌بینیم مخاطب ما به چیز دیگری نگاه می‌کنند و به فکر فرو رفته و یا از عوامل درونی که باعث می‌شود فرد یاد چیزی بیافتد و از مسیر گفتگو خارج شود. در این موقعیت ما توصیه می‌کنیم که به ارتباط چشمی حین گفت‌وگو توجه شود.

بیراهه رفتن
بیراهه رفتن یعنی من از یک راهی وارد گفت‌وگو می‌شوم که فرد نمی‌تواند با من ارتباط برقرار کند و انسداد ایجاد می‌شود، یعنی حرف بی‌جا و عصبانی کننده‌ای مطرح می‌شود که مسیر گفت‌وگو را تغییر می‌دهد. فرق بیراهه رفتن با لج درآوردن در این است که در لج درآوردن فرد خیلی مستقیم وارد منازعه می‌شود و خودش را به ندانستن و نفهمیدن می‌زند، اما در بیراهه رفتن فرد روی یک موضعی اصرار دارد و می‌خواهد طرف مقابل خود را متقاعد کند.

حق به جانب بودن/ قربانی بودن
هنگامی که فرد خود را حق به جانب یا قربانی ببیند، در این صورت هم در وضع دفاعی قرار می‌گیرند. وقتی حقی از فرد زایل می‌شود یا سابقه‌ای وجود دارد که به او ظلمی شده چون فکر می‌کند که حق به جانب است دیگر نمی‌تواند به درستی حرف اطرافیان خود را بشنود.

تسلیم شدن
زمانی که فرد در گفتگو دچار پذیرندگی افرطی باشد، در این شرایط طرف مقابل او هر چه گفت قبول می‌کند و می‌پذیرد، مثل گفتن این جمله که: « تو خوب و درست صحبت می‌کنی و هر چیزی که بگویی را من قبول می‌کنم». این نحوه مواجهه نمی‌تواند ارتباط کلامی موثر و پایداری باشد که کیفیت ارتباط افراد و به خصوص زوجین را در برداشته باشد.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید