درسهایی که از زلزله کرمانشاه باید بگیریم
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از پانا ،علی بیتاللهی یادآور شد: پس از رخداد 1287 شمسی در سیلاخور با بزرگی 7.4 در نزدیکی بروجرد، زلزله کرمانشاه بزرگترین زلزله در گستره زاگرس است و طبق آمار رسمی بر اثر این زمینلرزه 621 نفر کشته شدند و حدود 38 هزار واحد مسکونی نیز تخریب شد و بیش از 52 هزار واحد مسکونی نیز در درجات مختلف نیاز به تعمیر پیدا کرد.
دبیر کارگروه ملی زلزله با بیان اینکه هر زلزله درسی بزرگ برای آموختن است، گفت: نیاز است به طور مرتب درسهایی که زلزله به ما میآموزد از طریق رسانهها، تکرار شود تا ملکه ذهن مردم، مدیران و مسئولان شود.
این محقق حوزه زلزله اولین درس زلزله کرمانشاه را اهمیت توجه به پیشلرزهها بهعنوان هشدار احتمالی زلزله بزرگتر آتی عنوان کرد و گفت: در زلزله 7.3 کرمانشاه پیشلرزهای با بزرگی 4.4 حدود 43 دقیقه قبل رخ میدهد. علاوه بر این دو پیش لرزه کوچک نیز در ساعات 21:18 و 21:19 رخ میدهد که در ادامه و در ساعت 21:48 روز یکشنبه 21 آبان ماه سال 96 زمینلرزه اصلی با بزرگی 7.3 رخ میدهد. این پیشلرزه موجب میشود تعدادی از مردم به بیرون از خانهها بروند و در رخداد اصلی از خطر دور شوند اما عدهای هم از رخداد زلزله اصلی متاثر میشوند.
وی افزود: بنابراین توجه به زلزلههای کوچک و متوسط به عنوان پیشلرزههای احتمالی زلزله اصلی و بیرون آمدن از ساختمانهایی که از استحکام آن اطلاع دقیقی در دست نیست، بسیار اهمیت دارد و باید به رخداد زلزلههای کوچک و متوسط با احتمال اینکه ممکن است پیشلرزه یک زلزله بزرگتر باشند، اهمیت داد.
بیتاللهی اهمیت تکمیل ایستگاههای لرزهنگاری و شتابنگاری را دومین درس زلزله کرمانشاه عنوان کرد و گفت: در زلزله کرمانشاه، به دلیل مجاورت محل وقوع زلزله به مرز ایران و عراق و پوشش نامناسب ایستگاههای لرزهنگاری (تعداد کم ایستگاه های لرزه نگاری) برخی سایتهای گزارشگر محل وقوع آن را در داخل کشور عراق اعلام کردند. ابهام در محل وقوع در دقایق اولیه زلزله که هنوز اخبار خرابیها و خسارتها از طرق دیگر منتشر نشده بود، واکنشهای مدیریت بحرانی را تحت تاثیر میدهد. واضح است که در ساعات اولیه زلزله، بویژه در مناطقی با جمعیت پراکنده، با هدف امداد و نجات و مدیریت بحران حادثه، ضرورت دارد که رومرکز زلزله و مناطق اصلی تحت تاثیر زلزله تعیین شود.
مدیر بخش زلزلهشناسی، مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی ادامه داد: ایستگاههای لرزهنگاری در منطقه برای ثبت دقیق زلزله کم بود البته در کل کشور نیز حدود 140 ایستگاه لرزهنگاری با مسئولیت موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران فعال هستند. زلزله کرمانشاه نشان داد اگر پوشش مناسبی از ایستگاههای لرزهنگاری و شتابنگاری وجود داشته باشد دقت کار، ارزیابی زونهای آسیبدیده، قضاوت درباره کیفیت ساخت و ساز مناطق مختلف و امداد و نجات و مدیریت بحران سریعتر و سهلتر انجام میگیرد بنابراین باید تعداد ایستگاههای لرزهنگاری و شتابنگاری کشور افزایش یابد.
وی افزود: در زلزله کرمانشاه، در ساعات اولیه و تقریبا در دو روز اول زلزله، نابسامانیهایی در مدیریت بحران، رساندن کمکها به دست مردم آسیبدیده مشاهده شد. در این زلزله مشاهده شد که روستاها و آبادیهای کنار جادههای اصلی، اقلام مازادی را دریافت کردند ولی روستاهای دوردست دچار مشکل بودند. بنابراین اگر سامانه و آماری از جمعیت تحت تاثیر زلزله در دست باشد و اگر رویهای از پیش تعیینشده برای توزیع چادرها و اقلام مورد نیاز وجود داشته باشد، مسلما از هدر رفت سرمایهها جلوگیری میشود. بنابراین اقدامات سریع در زمان وقوع زلزله و به ویژه رساندن به موقع اقلام ضروری به مردم میتواند در همان اوان زلزله، میزان آلام مردم زلزلهزده را کاهش دهد.
بیتاللهی در ادامه با اشاره به بسته شدن جاده اصلی سرپل ذهاب به کرمانشاه هنگام وقوع زلزله روز 21 آبان ماه سال گذشته توضیح داد: باید به احتمال ریزش سنگ در جاده و مسدود شدن راههای مواصلاتی مناطق زلزلهزده توجه کرد. همچنین توجه به محل لولههای انتقال نفت یا گاز نیز توجه کرد و اقدامات پیشگیرانه را انجام داد.
این مدرس دانشگاه یادآور شد: در زلزله کرمانشاه، بیمارستانهای سرپل ذهاب و اسلامآباد غرب هر دو از مدار عملکردی خارج شدند. این دو سازه مهم که باید در لحظات وقوع زلزله و بعد آن به سرویسدهی ادامه میدادند، زودتر از سایر ساختمانها از کار افتادند. از طرفی کابل برق اضطراری بیمارستان قطع بود و اگر کابل برق از مسیر زیر زمینی و کم خطری به ساختمان بیمارستان کشیده میشد هرگز مشکلات توقف عملکردی بیمارستان سرپل ذهاب را مشاهده نمیکردیم. بنابراین لازم در رویداد زلزلهها به قطع برق به ویژه در بیمارستانها توجه ویژهای شود.
بیتاللهی با بیان اینکه زلزله کرمانشاه درس بزرگی را درباره اهمیت ساخت و ساز به ما داد، گفت: توجه جدی به نوع خاک، اثر ساختگاه و بزرگنمایی شتاب زلزله و افزایش مدت دوام ارتعاش زلزله از سوی پی نرم و خاک سست و مرطوب اهمیت دارد و باید در انتخاب پروژهها بهویژه پروژههای مهم مانند بیمارستانها، ساختمانهای با تراکم جمعیتی بالا و مراکز خطرزا، حتما به نوع خاک توجه شود و طراحی بر اساس رفتار لرزهای خاک صورت پذیرد.
مدیر بخش زلزلهشناسی، مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی ادامه داد: هفتمین درس بزرگ زلزله کرمانشاه این بود که باید به کنترل جدی کیفیت بتن مورد استفاده در ساختمانهای مسکونی، بیمارستانها و مدارس و به طور کلی در تمامی سازهها، بسیار توجه کرد چرا که بتن نقش ویژهای در استحکام بنا در برابر زلزله دارد.
وی ادامه داد: هشتمین درس زلزله کرمانشاه، توجه جدی به نحوه اتصال دیوارهای حائل و جانبی به اطراف و جوانب آنها است. در ساخت و سازها باید دیوارهای جانبی و حائل با رعایت تمهیدات مهندسی مستحکم شوند. تجربه زلزله کرمانشاه و سایر زلزلههای ایران نشان میدهد که در این زمینه، اجزاء غیر سازهای ضعیف عمل کند و ساختمان را از درجه انتفاع خارج میکنند.
بیتاللهی با بیان اینکه در زلزله کرمانشاه، ریزش سنگ نماها در خیلی ازساختمانها، به عنوان یک نقطه ضعف آشکار بود، گفت: درس مهم دیگر زلزله کرمانشاه، توجه جدی و مسئولانه به امر نظارت پیوسته و میدانی بر ساخت و سازها بود. نکته مهم این است که در زمینلرزههای ایران اغلب در روستاها خسارت و آسیب دیدگی مسکن روستایی به صورت فروریزش کامل است که منجر به تلفات جانی بالا میشود، بنابراین باید نظارت بر ساخت و سازها به صورت مستمر و میدانی صورت گیرد و این کار باید جزء مسئولیتهای حقوقی شمرده شود.
وی یادآور شد: در زلزله کرمانشاه هم بلافصله پس از وقوع زلزله، قطعی برق و خطوط مخابرات در مناطق زلزله زده اتفاق افتاد. در مواقعی که بیش از هر زمان دیگر، به برق و ارتباطلات تلفنی نیاز پیدا میشود اما این دو شریان حیاتی از کار میافتند. بنابراین باید در زلزلههای پیش رو، دکلهای انتقال برق، مخابرات بر اساس احتمال رخداد زلزله مستحکم شوند و در این باره باید تمهیدات لازم برای پایداری دکلها و ساختمانهای تاسیسات برقی و مخابراتی در نظر گرفته شود.
این محقق حوزه زلزله با بیان اینکه زلزله کرمانشاه نشان داد که دست مدیریت بحران کشور در انتخاب شیوه مناسب اسکان موقت، خالی است، گفت: از بعد زلزله رودبار تا اکنون متاسفانه، طرح مناسب و انبوهسازیشده مناسبی برای اسکان موقت در کشور اتخاذ نشده است و میتوان گفت در این زمینه غفلت صورت گرفته است. بنابراین باید طرحهای اسکان موقت مناسب و متناسب با وضع اقلیمی مورد ارزیابیهای جزئی و فنی و کارشناسی قرار بگیرد و نمونههایی از آن به تولید انبوه برسد و در چند نقطه از کشور به حالت آماده نصب و نگهداری شوند.
وی افزود: در زلزله کرمانشاه تعدادی از هموطنان و بخصوص در محدوده شهرستان سرپل ذهاب کشته شدند، البته باید ذکر کرد که محل وقوع زلزله از نظر جمعیتی منطقه پرتراکمی محسوب نمیشود که در غیر این صورت آمار تلفات جانی زلزله کرمانشاه بمراتب فراتر می رفت. بعضی از کشتهشدگان چند روز پس از بستری در بیمارستانها جان خود را از دست دادند که بطور کلی تعداد آنها به 621 نفر رسید. بررسی آمار کشتهشدگان زلزله کرمانشاه نشان میدهد که نسبت کشتهشدگان زنان به مردان 1.23 است (279 مرد و 342 نفر زن. ممکن است یک نفر از تعداد جمعیت مردان و یا زنان کشته شده کم یا زیاد باشد ولی تعداد دقیق جانباختگان زلزله 621 نفر است). این امر نشان می دهد که بنا به دلایل مختلف زنان بیشتر از مردان در معرض آسیبدیدگی و تلفات ناشی از زلزلهها هستند.
به گفته بیتالهی، درس مهم دیگر زلزله کرمانشاه توجه جدی به آسیبپذیری زنان جامعه است. باید علتهای آسیبپذیری نسبی بالاتر زنان مورد بررسی دقیقتری قرار گیرد. بررسیهای اولیه نشان می دهد که در مناطق زلزله زده کرمانشاه تعداد زنان حاضر در خانه در اغلب اوقات شبانه روز بیشتر از مردان است که این امر یکی از دلایل تلفات جانی بیشتر زنان است (تخریب ساختمانهای مسکونی و کشته شدن ساکنان). همچنین در هنگام وقوع زلزله، جمعیت زنان و بویژه مادران، به فکر نجات فرزندان و کودکان هستند، تا نجات جان خود، که این امر موجب میشود تاخیر در خروج از منازل مسکونی داشته باشند و احتمال زیر آوار ماندن بیشتر شود. دلیل بعدی، رعایت پوشش مناسب توسط بانوان در هنگام خروج از منزل در حین وقوع زلزله است. علاوه بر اینها، موارد دیگری نیز میتوان برای آسیبپذیری بالای زنان در مقایسه با مردان در زلزله ها بر شمرد ولی در هر حال باید در همه زلزلههای ایران این امر بطور ویژه بررسی شود.