مقایسه ایران و ترکیه؛ مسیری که آنکارا در پیش گرفت و تهران نه!/ چگونه قطار توسعه به ریل باز میگردد؟
به گزارش اقتصادنیوز، ایران و ترکیه دو رقیب منطقهای هستند که در چند دهه گذشته در خیلی زمینهها رقیب هم بودهاند اما ترکیه در سالهای اخیر به وضوح فاصله خود را با ایران زیاد کرده و از همسایه خود در خیلی زمینهها پیشی گرفته است. بهطور مشخص این کشور ابتدا اقتصاد خود را سامان بخشید و بعد به توسعه زیرساختها پرداخت. ترکیه طی چند دهه، با شمار زیادی از کشورهای شرق و غرب ارتباط تجاری برقرار کرد. سرمایههای بینالمللی را به سوی خود کشاند، به هاب تجاری بینقارهای تبدیل شد.
سالانه میلیونها گردشگر را جذب کرد که سالانه بیش از ۵۰ میلیارد دلار برایش درآمد ایجاد شد، به حجم تجارت خارجی سالانه ۶۰۰ میلیارددلاری رسید، بزرگترین و یکی از قدرتمندترین ارتشهای اروپا را تجهیز کرد و چشمانداز مثبتی برای خود به وجود آورد. ایران دقیقاً عکس این مسیر را پیمود؛ با افزایش ناگهانی قیمت نفت در دهه 50، جهت سیاستها به سمت تخریب تولید و صنعت پیش رفت و در نتیجه انگیزه سرمایهگذاری بخش خصوصی از بین رفت و زیرساختهای صنعتی و صادراتی تضعیف شد. بعد از انقلاب هم از یکسو به خاطر جنگ، سرمایهگذاری در اقتصاد ایران متوقف شد و از سوی دیگر دولت را تبدیل به فعال مایشاء اقتصاد کرد.
هرچه زمان گذشت، دیپلماسی ایران حالت تهاجمی گرفت و ساختار سیاسی ترجیح داد به جای تعامل، با جهان در تقابل باشد. اقتصاد به تصرف گروههای نظامی و ذینفع درآمد و بخش خصوصی به حاشیه رفت. در نتیجه جامعه ایران گرفتار فقر مضاعف شد و درآمد سرانهاش به سطح کشورهای فقیر نزدیک شد. آمارها نشان میدهند که اقتصاد ایران از سال 1352 تا به امروز به عنوان کشوری با تورم دورقمی شناخته میشود و در حال حاضر نرخ فقر بر اساس آمارهای رسمی، به بالای 30 درصد جمعیت ایران رسیده است. یعنی در حال حاضر از هر سه نفر ایرانی، یک نفر زیر خط فقر مطلق قرار دارد. تجربه ۵۰ سال تورم دورقمی باعث شده است که خیلی از خانوادهها نتوانند خود را از تله فقر نجات دهند و فقر در خیلی از خانوادهها موروثی شده است. این در حالی است که درآمد سرانه ترکیه اخیراً از 13 هزار و 110 دلار عبور کرده و به مرز درآمد سرانه گروه کشورهای با درآمد بالا نزدیک شده است.
در این گزارش به پیشنهاد دکتر محمدرضا اسلامی علاوه بر مقایسه چند حوزه زیرساختی مانند برق، جاده و فرودگاه؛ وضعیت یکی از محصولات صنعتی مشترک تولیدشده در این دو کشور همسایه نیز بررسی شده است.
ایستادن روی خرابههای زلزلهای و کودتا
در مقام مقایسه، میتوان گفت هم ترکیه و هم ایران مشکلات مشترک زیادی داشتهاند اما تفاوت دو کشور در شیوه حل مسئله بوده است. به عبارتی، ترکیه موفق شد انبوهی از مشکلات داخلی و خارجی را حلوفصل کند اما نظام حکمرانی در ایران در 50 سال گذشته به اندازهای کارآمد نبوده که بر مسائل غلبه پیدا کند. آنچه امروز در ترکیه اتفاق افتاده، یک معجزه نیست. نمیتوان از کنار مشکلاتی که مردم و سیاستمداران ترکیه پشت سر گذاشتند یا با آن هنوز دستوپنجه نرم میکنند به سادگی گذشت. شاید وجود همین سدها و سنگهای بزرگ، جهشهای امروز آنان را قابل تحسین کرده است.
این کشور در سالهای اخیر با مشکلات زیادی در سیاستگذاری اقتصادی دستوپنجه نرم کرده است که شاید بتوان ریشه آن را در نادیده گرفتن اصول علم اقتصاد از سوی رجب طیب اردوغان دید. اردوغان در این سالها، بارها رئیسکل بانک مرکزی ترکیه را تغییر داده که نشان میدهد علاقه زیادی به دخالت در سیاستهای پولی دارد، در حالی که نخستین گام برای حل مشکل تورم، دادن استقلال به بانک مرکزی است.
البته زلزلهای که دو سال پیش بخشهای وسیعی از جنوب ترکیه را ویران کرد، علاوه بر خسارات جانی و مالی هنگفت، ضربه شدیدی بر اقتصاد این کشور وارد کرد. زیرساختهای آسیبدیده، اختلال در زنجیره تامین، افزایش هزینههای بازسازی و از همه مهمتر، کاهش اعتماد سرمایهگذاران، همگی به تشدید تورم دامن زدند. در واقع، زلزله به مثابه یک شوک خارجی، بر اقتصاد ترکیه که از قبل نیز با مشکلات تورمی دستوپنجه نرم میکرد، فشار مضاعفی وارد کرد. در کنار زلزله، سیاستهای پولی انبساطی دولت ترکیه نیز نقش مهمی در تشدید تورم ایفا کرده است. کاهش نرخ بهره به منظور تحریک رشد اقتصاد، در حالی که تورم بالا بود، به افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش بیشتر قیمتها منجر شد. همچنین، نوسان شدید نرخ ارز لیر ترکیه نیز بر نرخ تورم تاثیرگذار بوده است. کاهش ارزش لیر باعث افزایش هزینههای واردات و در نتیجه افزایش قیمت کالاهای وارداتی و تولیدات داخلی شد.
در نتیجه، تورم سرسامآور در ترکیه، زندگی روزمره مردم را بهشدت تحت تاثیر قرار داده است. کاهش ارزش پول ملی، افزایش قیمت کالاهای اساسی و کاهش قدرت خرید مردم، از جمله مهمترین پیامدهای تورم بالا در این کشور است. دولت ترکیه برای کنترل تورم، اقدامات مختلفی را در پیش گرفته اما تاکنون موفقیت چندانی در این زمینه کسب نکرده است. به نظر میرسد که مهار تورم در ترکیه نیازمند یک برنامه جامع و بلندمدت باشد که در آن به اصلاحات ساختاری اقتصاد و بهبود سیاستهای پولی و مالی توجه ویژهای شود.
یکی دیگر از ابرچالشهای نظام حکمرانی در ترکیه، غلبه بر منازعات داخلی بوده است؛ موضوعی که در ایران هنوز اتفاق نیفتاده است. ترکیه به عنوان کشوری با تاریخچهای غنی و پیچیده، همواره شاهد تنشها و منازعات داخلی بوده است. این منازعات ریشه در مسائل تاریخی، قومی، مذهبی و سیاسی دارد. یکی از مهمترین بازیگران این منازعات، ارتش ترکیه بوده است که به عنوان حافظ سکولاریسم و یکپارچگی کشور، مداخلههای متعددی در سیاست داخلی داشته است. قبل از روی کار آمدن رجب طیب اردوغان، ارتش ترکیه به عنوان یک نهاد قدرتمند، نقش کلیدی در سیاست کشور ایفا میکرد. کودتای نظامی سال 1960 و کودتای دیگر در سال 1980، دو نمونه بارز از دخالت مستقیم ارتش در امور سیاسی ترکیه بودند. ارتش با توجیه حفظ اصول سکولاریسم و مقابله با تهدیدات کمونیستی و اسلامی، دولتهای منتخب را سرنگون و دورههای حکومت نظامی را برقرار کرد. این مداخلات، بهشدت به دموکراسی و حقوق بشر در ترکیه لطمه زد و سبب ایجاد شکاف عمیق میان ارتش و جامعه مدنی شد.
با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان، روابط میان دولت و ارتش وارد مرحله جدیدی شد. اردوغان با اتخاذ سیاستهای اسلامگرا و تقویت نهادهای مدنی، به دنبال محدود کردن نفوذ ارتش در سیاست بود. این رویکرد، با مخالفت شدید بخشی از ارتش مواجه شد و در نهایت به کودتای نافرجام سال 2016 انجامید. در این کودتا، گروهی از نظامیان به رهبری برخی از فرماندهان ارشد، تلاش کردند تا دولت منتخب را سرنگون کنند. با شکست این کودتا، اردوغان فرصت یافت تا قدرت خود را در ارتش و سایر نهادهای دولتی بیش از پیش تثبیت کند و به پاکسازی گسترده مخالفان خود در ارتش و سایر بخشهای جامعه بپردازد. کودتای نافرجام سال 2016، نقطه عطفی در تاریخ ترکیه بود و بهشدت به روابط بین دولت و ارتش آسیب زد. پس از این کودتا، ارتش ترکیه بهشدت تضعیف شد و نفوذ آن در سیاست به حداقل رسید. با این حال، منازعات داخلی ترکیه همچنان ادامه دارد و مسائل قومی، مذهبی و سیاسی همچنان به عنوان چالشهای جدی برای این کشور باقی مانده است.
احتمالاً در وهله نخست اشاره به این منازعات و تاثیرش بر پیشرفت ترکیه دور از ذهن به نظر برسد؛ اما نمیتوان کتمان کرد که منازعات داخلی طولانیمدت در ترکیه، از جمله کودتاها و درگیریهای سیاسی، تاثیر عمیقی بر روند توسعه و پیشرفت این کشور گذاشته است. در کوتاهمدت این هرجومرجها، ثبات سیاسی و اقتصادی ترکیه را به چالش کشید و انتظار میرفت مانع از تمرکز بر مسائل اساسی توسعه مانند بهبود زیرساختها، افزایش سرمایهگذاری و تقویت نهادهای دموکراتیک شود.
خیلی از تحلیلگران منتظر بودند بیثباتی سیاسی ناشی از این منازعات، باعث فرار سرمایهها، کاهش اعتماد سرمایهگذاران خارجی و افزایش بیکاری شده و همچنین، این منازعات، شکافهای اجتماعی را عمیقتر کرده و به تضعیف انسجام ملی بینجامد. اما امروز به استناد آمار و ارقام میتوان گفت این منازعات، به نوعی موتور محرکه تغییرات در ترکیه بوده است. برای مثال، کودتای سال 1980، اگرچه به دموکراسی لطمه زد، اما زمینه را برای اجرای اصلاحات اقتصادی گسترده فراهم کرد. همچنین، تلاشهای اردوغان برای محدود کردن نفوذ ارتش و تقویت دولت، به نوعی واکنش به دخالتهای مکرر ارتش در سیاست بوده است. یا از طرف دیگر با وجود مشکلات در سیاست داخلی، ترکیه در سیاست خارجی یک ایده منسجم را دنبال کرد و همین یکپارچگی سبب شد در رقابت با سایر کشورهای همسایه عقب نماند. از سوی دیگر در تمام ایام آشوب، از کودتا تا زلزله، درهای کشور را به روی سرمایهگذاران و شرکای مالی خارجی باز گذاشت و همین سبب شد تا چرخ اقتصاد حتی در ناامنی سیاسی نیز بچرخد. با این حال، بهطور کلی، تاثیر منفی منازعات داخلی بر پیشرفت ترکیه بسیار بیشتر از تاثیر مثبت آن بوده است. برای دستیابی به توسعه پایدار و همهجانبه، ترکیه نیازمند ایجاد ثبات سیاسی و اجتماعی، تقویت نهادهای دموکراتیک و کاهش تنشهای داخلی است.
ردپای ملیسازی صنایع بزرگ
برای مقایسه وضعیت اقتصاد ایران و ترکیه امروز شاید بد نباشد به کمی قبل برگردیم. به ایامی که صنعتگران خصوصی از اقتصاد ایران رانده شده و دولت فربه اما ناتوان شد. مسیری که خلاف آن در ترکیه طی شد. ملیسازی صنایع بزرگ پس از انقلاب اسلامی ایران، یکی از رویدادهای مهم بود که اثرات گسترده و عمیقی بر ساختار اقتصادی و اجتماعی ایران گذاشت. این تصمیم که با انگیزههایی همچون کنترل منابع حیاتی، ایجاد عدالت اجتماعی و استقلال اقتصادی گرفته شد، بهطور مستقیم به مالکیت خصوصی ضربه زد و فرار سرمایه را به دنبال داشت. با انتقال مالکیت صنایع بزرگ از بخش خصوصی به دولت، اعتماد سرمایهگذاران داخلی و خارجی بهشدت کاهش یافت و فضای کسبوکار نامساعد شد. این امر به کاهش سرمایهگذاری، فرار سرمایهها و رکود اقتصادی منجر شد. همچنین، با تمرکززدایی از بخش خصوصی و افزایش دخالت دولت در اقتصاد، انگیزههای نوآوری و کارایی در بنگاههای اقتصادی کاهش یافت. در نتیجه، بسیاری از صنایع ملیشده با مشکلات جدی در زمینه مدیریت، بهرهوری و رقابتپذیری مواجه شدند.
علاوه بر این، ملیسازی صنایع بزرگ، به ساختار مالکیت خصوصی نیز آسیب جدی وارد کرد. با کاهش اهمیت بخش خصوصی و افزایش نقش دولت در اقتصاد، مالکیت خصوصی به حاشیه رانده شد و انگیزههای کارآفرینی و نوآوری تضعیف شد. در این شرایط، بسیاری از کارآفرینان و سرمایهگذاران ترجیح دادند سرمایههای خود را به خارج از کشور منتقل کنند. این امر نهتنها به کاهش رشد اقتصاد منجر شد، بلکه به افزایش فساد و رانتخواری در اقتصاد نیز کمک کرد. در نتیجه، میتوان گفت که ملیسازی صنایع بزرگ در ایران، اگرچه با انگیزههای ایدئولوژیک و اقتصادی صورت گرفت، اما در بلندمدت به اقتصاد کشور آسیب جدی وارد کرد و به کاهش رشد، افزایش بیکاری و کاهش استاندارد زندگی مردم منجر شد.
بسیاری از ناظران اقتصاد برای بهبود وضعیت اقتصادی ایران و کاهش تاثیرات منفی ملی شدن صنایع، پیشنهادهایی ارائه دادند که توسعه بخش خصوصی موضوع مشترک میان همه آنان است. ایجاد محیطی امن و جذاب برای سرمایهگذاری بخش خصوصی و حمایت از کسبوکارهای کوچک و متوسط از یکسو و واگذاری تدریجی صنایع ملیشده به بخش خصوصی و کاهش نقش دولت در اقتصاد از سوی دیگر بایدی است که از سوی آنان مطرح شده است. حالا با یادآوری این پیشینه مهم میتوان وارد بحث مقایسه صنعت ایران و ترکیه با تمرکز بر صنعت فولاد شد. دانستن این نکته که سهم اصلی بازار صنعت فولاد در ایران دولتی-خصولتی-رانتی است و سهم مهم این صنعت در ترکیه به بخش خصوصی و حتی سرمایهگذاران خارجی تعلق دارد، معنابخش این مقایسه خواهد بود.
صنایع متنوع ترکیه: نگاهی به اعداد و ارقام
ایران و ترکیه در بسیاری از حوزههای صنعتی و زیرساختی پیشینهای مشترک دارند. هر دو کشور دارای منابع طبیعی هستند، توریستخیز بوده و از صد سال پیش به حوزههایی مثل خودروسازی و نساجی ورود کردند. هرچه ایران در این سالها با سوءمدیریت در بهرهوری از این حوزهها شکست خورد و فرصتسوزی کرد، ترکیه در راستای حرکت بر ریل پیشرفت سوار آنان شد.
ترکیه با داشتن ترکیبی از صنایع بومی و مدرن، یکی از اقتصادهای پویا و روبهرشد در منطقه است. این کشور با بهرهگیری از موقعیت جغرافیایی مناسب، نیروی کار جوان و سیاستهای حمایتی دولت، توانسته در صنایع مختلفی به موفقیت دست یابد. صنایع ترکیه تنوع بسیار زیادی دارد و این کشور در بسیاری از حوزهها از جمله کشاورزی، خودروسازی، نساجی، پتروشیمی و گردشگری به موفقیتهای چشمگیری دست یافته است. با توجه به پتانسیلهای موجود و حمایتهای دولت، انتظار میرود که صنایع ترکیه در آینده نیز رشد قابل توجهی داشته باشند.
بخش کشاورزی حدود 10 درصد از تولید ناخالص داخلی ترکیه را تشکیل میدهد. این کشور یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گندم، پنبه، تنباکو، زیتون و پسته در جهان است. محصولات کشاورزی ترکیه به بسیاری از کشورهای جهان صادر میشود و ارزآوری قابل توجهی برای این کشور دارد.
ترکیه همچنین یکی از بزرگترین تولیدکنندگان خودرو در منطقه است و برندهای خودرویی معتبری مانند تویوتا، رنو و فیات در این کشور کارخانه دارند. خودروهای تولیدشده در این کشور به بسیاری از کشورهای اروپایی، آسیایی و آفریقایی صادر میشود. ترکیه همچنین در تولید قطعات خودرو نیز فعالیت گستردهای دارد و به یکی از قطبهای تولید قطعات خودرو در اروپا تبدیل شده است.
صنعت نساجی و پوشاک ترکیه هم دارای سابقهای طولانی است و از دیرباز یکی از صنایع مهم این کشور بوده و یکی از بزرگترین صادرکنندگان پوشاک در جهان است و محصولات آن در بسیاری از بازارهای جهانی شناخته شده است. این کشور با بهرهگیری از پنبه تولید داخل و سایر مواد اولیه، توانسته است صنعت نساجی خود را توسعه دهد.
صنعت پتروشیمی ترکیه نیز با استفاده از منابع نفتی و گازی، مواد اولیه مورد نیاز صنایع مختلف از جمله انواع پلاستیکها، الیاف مصنوعی، کودهای شیمیایی و مواد شوینده را تولید میکند. محصولات پتروشیمی ترکیه به بسیاری از کشورهای جهان صادر میشود و ارزآوری قابل توجهی برای این کشور دارد.
اما از همه اینها مهمتر، ترکیه با داشتن جاذبههای تاریخی، فرهنگی و طبیعی فراوان، یکی از مقاصد گردشگری محبوب جهان است و صنعت گردشگریاش سهم قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد و اشتغالزایی بالایی دارد. ترکیه سالانه میلیونها گردشگر خارجی را جذب میکند که از کشورهای مختلف جهان به این کشور سفر میکنند.
مقایسه تولید فولاد ایران و ترکیه
صنایع فولاد ایران و ترکیه به عنوان دو بازیگر مهم در منطقه، نقش قابل توجهی در اقتصاد این دو کشور ایفا میکنند. با وجود منابع غنی معدنی ایران و ظرفیتهای تولیدی ترکیه، تولید فولاد در هر دو کشور با چالشها و فرصتهای خاص خود روبهرو است. ایران با دارا بودن ذخایر عظیم سنگآهن، پتانسیل بالایی برای تولید فولاد دارد. با این حال، تحریمهای بینالمللی، نوسانات نرخ ارز، کمبود سرمایهگذاری و مشکلات زیرساختی، تولید فولاد در ایران را با چالشهای جدی مواجه کرده است. همچنین، وابستگی به واردات تجهیزات و فناوریهای پیشرفته، یکی دیگر از موانع رشد این صنعت در ایران محسوب میشود. در مقابل ترکیه با وجود عدم دسترسی به منابع غنی معدنی مانند ایران، توانسته است به یکی از تولیدکنندگان بزرگ فولاد در جهان تبدیل شود. این موفقیت به دلیل سرمایهگذاریهای کلان در این بخش، دسترسی به فناوریهای پیشرفته، نیروی کار ماهر و موقعیت جغرافیایی مناسب ترکیه در منطقه است. همچنین، حمایتهای دولتی و سیاستهای تشویقی سرمایهگذاری در این صنعت، نقش مهمی در رشد تولید فولاد در ترکیه داشته است.
در مقایسه تولید فولاد ایران و ترکیه باید به ظرفیت تولید اشاره کرد. ظرفیت تولید فولاد در ترکیه به مراتب بیشتر از ایران است و این کشور در سالهای اخیر توانسته سهم قابل توجهی از بازار جهانی فولاد را به خود اختصاص دهد. ترکیه در تولید انواع مختلف محصولات فولادی از جمله ورقهای فولادی، مقاطع طویل و لولهها تخصص دارد و توانسته است نیازهای بازارهای داخلی و خارجی را بهطور کامل تامین کند. همچنین صنایع فولاد این کشور از فناوریهای پیشرفتهتری نسبت به ایران بهرهمند هستند که به افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای تولید منجر شده است و در نهایت فعالان صنعتی ترکیه با داشتن شبکه گستردهای از نمایندگیها و دفاتر فروش در سراسر جهان، توانستهاند محصولات فولادی خود را به بازارهای مختلف صادر کنند.
درست است که هر دو کشور برای توسعه صنعت فولاد خود با چالشهایی روبهرو هستند، اما به نظر میرسد دردسرهای ایران بیشتر است و باید با رفع موانع موجود مانند تحریمها، کمبود سرمایه و مشکلات زیرساختی، به دنبال افزایش ظرفیت تولید و بهبود کیفیت محصولات خود باشد. ترکیه نیز باید بداند بیرقیب نیست و برای حفظ جایگاه خود در بازار جهانی، به دنبال توسعه فناوریهای جدید و کاهش هزینههای تولید باشد.
مصرف انرژی یکی از عوامل کلیدی در تعیین هزینه تولید و رقابتی بودن صنایع فولاد است. در مقایسه ایران و ترکیه به عنوان دو کشور تولیدکننده فولاد در منطقه، عوامل متعددی بر مصرف انرژی در صنایع فولاد این دو کشور تاثیرگذار است. بهطور کلی، صنایع فولاد ترکیه به دلیل استفاده از فناوریهای مدرنتر، سرمایهگذاری بیشتر و رقابت شدیدتر، مصرف انرژی کمتری نسبت به صنایع فولاد ایران دارند. این ایام که ایران با کاهش منابع انرژی و خاموشی مراکز تولیدی و صنعتی روبهرو شده، سخت است که فکر کنیم میتوانیم در حال حاضر با ترکیه رقابت کنیم اما با این حال، ایران با توجه به منابع غنی گاز طبیعی و پتانسیلهای موجود، میتواند با سرمایهگذاری در فناوریهای نوین و بهبود مدیریت انرژی، مصرف انرژی در صنایع فولاد خود را کاهش دهد.
عوامل مختلفی بر مصرف انرژی در صنایع فولاد اثرگذار است؛ مثلاً نوع کورهها، فرآیندهای تولید، و تجهیزات مورد استفاده در صنایع فولاد، بهطور مستقیم بر میزان مصرف انرژی تاثیر میگذارند. استفاده از قراضه به جای سنگآهن، بهطور قابل توجهی انرژی مورد نیاز برای تولید فولاد را کاهش میدهد. نوع سوخت مصرفی (گاز طبیعی، زغالسنگ، برق) و قیمت آن هم در میزان مصرف انرژی و هزینههای تولید تاثیرگذار است. اقدامات انجامشده برای افزایش راندمان انرژی در واحدهای تولیدی، مانند عایقبندی، بهینهسازی فرآیندها و استفاده از تجهیزات کممصرف، به کاهش مصرف انرژی کمک میکند. تولید فولاد در مقیاس بزرگ و مجتمعهای فولادسازی یکپارچه، معمولاً به دلیل اقتصاد مقیاس، مصرف انرژی کمتری نسبت به واحدهای کوچک و پراکنده دارد.
با علم به این موضوعات باید تصریح کرد ایران دارای منابع غنی گاز طبیعی است که میتواند به عنوان یک منبع انرژی ارزان و پاک برای صنایع فولاد مورد استفاده قرار گیرد اما ناتوانی در مدیریت استفاده از این انرژی را گران کرده است. برخی از واحدهای فولادسازی ایران از فناوریهای قدیمی و کمبازده استفاده میکنند که به مصرف بالای انرژی منجر میشود. مانند تمامی حوزههای دیگر نباید فراموش کنیم تحریمهای بینالمللی مانع از دسترسی ایران به فناوریهای نوین و تجهیزات انرژیبر شده است.
با وجود آنکه ترکیه به منابع انرژی داخلی محدودتری نسبت به ایران دسترسی دارد و بیشتر به واردات انرژی وابسته است اما توانسته شرایط بهتری را برای خود مهیا کند. صنایع فولاد ترکیه بهطور کلی از فناوریهای مدرنتر و کارآمدتری نسبت به ایران استفاده میکنند. وجود رقابت شدید در بازار فولاد ترکیه، شرکتهای فولادسازی این کشور را به سمت کاهش هزینههای تولید و بهبود راندمان انرژی سوق داده است. همچنین ترکیه در سالهای اخیر سرمایهگذاریهای قابل توجهی در بخش فولاد انجام داده که به نوسازی تجهیزات و افزایش بهرهوری انرژی منجر شده است. از سیاستهای دولتی هم نباید غافل شد؛ حمایتهای دولت ترکیه از صنایع فولاد و سیاستهای تشویقی برای کاهش مصرف انرژی، به بهبود راندمان انرژی در این صنعت کمک کرده است. همانطور که پیشتر هم گفته شد، وجود رقابت شدید در بازار فولاد ترکیه، باعث رونق در این حوزه بهویژه در بالا بردن راندمان و افزایش جذب سرمایه شده است.
صنعت فولاد در ایران
فولاد به عنوان یکی از محصولات استراتژیک و با ارزش افزوده بالا، نقش مهمی در اقتصاد بسیاری از کشورها ایفا میکند. ایران و ترکیه نیز به عنوان دو کشور صنعتی در منطقه، سهم قابل توجهی از تولید و صادرات فولاد را در اختیار دارند. صنعت فولاد ایران در سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته و به یکی از منابع مهم ارزآوری برای کشور تبدیل شده است. با وجود تحریمها و چالشهای موجود، صادرات فولاد ایران به بسیاری از کشورهای جهان صورت میگیرد. صادرات فولاد به عنوان یکی از راههای کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و ایجاد اشتغال در کشور اهمیت فراوانی دارد. تحریمها، نوسانات نرخ ارز، کیفیت نامناسب برخی محصولات و رقابت شدید در بازارهای جهانی از جمله چالشهای پیشروی صادرات فولاد ایران هستند. وجود ذخایر غنی سنگآهن، ظرفیتهای تولید قابل توجه و بازارهای هدف گسترده، فرصتهای خوبی را برای افزایش صادرات فولاد ایران فراهم میکند.
از طرفی ترکیه هم با داشتن زیرساختهای قوی، نیروی کار ماهر و موقعیت جغرافیایی مناسب، به یکی از قطبهای تولید و صادرات فولاد در منطقه تبدیل شده است. همانند ایران صادرات فولاد نقش مهمی در اقتصاد ترکیه ایفا میکند و به عنوان یکی از منابع اصلی ارزآوری برای این کشور محسوب میشود. این کشور با بهرهگیری از فناوریهای مدرن، کیفیت بالای محصولات و هزینههای تولید پایینتر نسبت به برخی رقبا، توانسته است در بازارهای جهانی موفق باشد و محصولات فولادی خود را به بسیاری از کشورهای اروپایی، آسیایی و آفریقایی صادر میکند.
هر دو کشور ایران و ترکیه، سهم قابل توجهی از صادرات غیرنفتی خود را به فولاد اختصاص دادهاند. با این حال، سهم دقیق فولاد در صادرات غیرنفتی هر یک از این کشورها، با توجه به تغییرات در قیمتها، حجم تولید و تقاضای جهانی، در طول زمان تغییر میکند. بهطور کلی، ترکیه به دلیل داشتن زیرساختهای بهتر، فناوریهای مدرنتر و تنوع محصولات فولادی، سهم بیشتری از صادرات غیرنفتی خود را به این صنعت اختصاص داده است. ایران هم با توجه به ظرفیتهای تولید و ذخایر معدنی غنی، پتانسیل بالایی برای افزایش سهم فولاد در صادرات غیرنفتی خود دارد.
مقایسه ظرفیت صنعت برق ایران و ترکیه
از مقایسه صنعت فولاد ایران و ترکیه به چرایی پیشرفت روزافزون ترکیه و عقبماندگی ایران در رقابت با کشورهای همسایه رسیدیم. اما همچنان موضوعات مهم دیگری برای مقایسه وجود دارد. صنعت برق به عنوان یکی از زیرساختهای حیاتی هر کشور، نقش بسزایی در توسعه اقتصادی و اجتماعی آن ایفا میکند. ایران و ترکیه به عنوان دو کشور همسایه با جمعیت و اقتصادهای قابل مقایسه، در سالهای اخیر سرمایهگذاریهای قابل توجهی در بخش انرژی انجام دادهاند. در این بخش به مقایسه ظرفیت صنعت برق ایران و ترکیه خواهیم پرداخت.
هر دو کشور ایران و ترکیه به منابع انرژی متنوعی دسترسی دارند. ایران با دارا بودن ذخایر عظیم گاز طبیعی، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان این سوخت در جهان است. در مقابل، ترکیه به دلیل محدودیت منابع داخلی، بیشتر به واردات گاز طبیعی و زغالسنگ متکی است. در سالهای اخیر، هر دو کشور به سمت تنوعبخشی در سبد انرژی خود گام برداشتهاند. ایران با سرمایهگذاری در نیروگاههای برقآبی، بادی و خورشیدی، به دنبال کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی است. ترکیه نیز با تاکید بر انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه انرژی بادی و خورشیدی، توانسته است سهم این منابع را در تولید برق خود افزایش دهد.
ظرفیت نصبشده نیروگاههای برق در ایران و ترکیه در سالهای اخیر افزایش قابل توجهی داشته است. با این حال، به دلیل عوامل مختلفی مانند رشد اقتصاد، تغییرات آبوهوایی و سیاستهای انرژی، میزان تولید برق در این دو کشور متفاوت است. بهطور کلی، ظرفیت نصبشده نیروگاههای برق در ترکیه بیشتر از ایران است. این امر به دلیل سرمایهگذاریهای بیشتر در بخش انرژی و همچنین حمایتهای دولتی از سرمایهگذاران بخش خصوصی در ترکیه است. همچنین، ترکیه در زمینه تولید برق از انرژیهای تجدیدپذیر پیشرفت چشمگیری داشته است. هر دو کشور ایران و ترکیه با چالشهای مشترکی در بخش انرژی مواجه هستند. از جمله این چالشها میتوان به افزایش تقاضای برق، نوسانات قیمت سوختهای فسیلی، محدودیتهای زیستمحیطی و نیاز به سرمایهگذاریهای کلان در بخش انرژی اشاره کرد.
صنعت برق ایران و ترکیه با وجود شباهتها، تفاوتهای قابل توجهی نیز دارند. ایران با تکیه بر منابع عظیم گاز طبیعی و پتانسیل بالای انرژیهای تجدیدپذیر، میتواند به یکی از قطبهای تولید برق در منطقه تبدیل شود. ترکیه نیز با سرمایهگذاریهای کلان در بخش انرژی و تمرکز بر انرژیهای تجدیدپذیر، توانسته است جایگاه خود را در این حوزه تقویت کند.
بحران آب ایران با اقلیم مشابه ترکیه
ایران و ترکیه هر دو در منطقهای با آبوهوای خشک و نیمهخشک قرار دارند. با این حال، ایران با چالشهای جدی کمبود آب مواجه است، در حالی که به نظر میرسد ترکیه وضعیت بهتری دارد. این تفاوت قابل توجه، دلایل متعددی دارد. یکی از تفاوتهای اصلی بین ایران و ترکیه در مدیریت منابع آبی است. ترکیه با سرمایهگذاری قابل توجه در زیرساختهای آبی، سدسازی، شبکههای آبیاری و سیستمهای جمعآوری آب باران، توانسته است منابع آبی خود را بهطور موثر مدیریت کند. در مقابل، ایران با وجود منابع آبی قابل توجه، به دلیل مدیریت نادرست، سوءاستفاده از منابع آبی و عدم توجه به حفظ منابع آب زیرزمینی، با بحران آب مواجه شده است. الگوی کشت و مصرف آب در بخش کشاورزی: در ایران، بخش کشاورزی بیشترین سهم را در مصرف آب دارد. استفاده از روشهای سنتی آبیاری، کشت محصولات آببر و عدم توجه به اصلاح الگوی کشت، از عوامل اصلی تشدید بحران آب در ایران هستند. در مقابل، ترکیه با اصلاح الگوی کشت، جایگزینی محصولات آببر با محصولات کمآببر و استفاده از روشهای نوین آبیاری، توانسته است مصرف آب را در بخش کشاورزی کاهش دهد.
تغییرات اقلیمی و افزایش دما، بر میزان بارندگی و تبخیر آب در هر دو کشور تاثیر گذاشته است. با این حال، ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی و تغییرات اقلیمی شدیدتر، بیشتر تحت تاثیر قرار گرفته است. کاهش بارندگی، افزایش تبخیر و خشکسالیهای مکرر، از جمله عواملی هستند که بحران آب را در ایران تشدید کردهاند. همچنین رشد سریع جمعیت و توسعه صنایع در ایران، فشار زیادی بر منابع آبی وارد کرده است. افزایش تقاضا برای آب در بخشهای مختلف، بدون همراهی با مدیریت صحیح منابع آبی، به تشدید بحران آب منجر شده است. در مقابل، ترکیه با مدیریت بهتر رشد جمعیت و توسعه صنعتی، توانسته است فشار بر منابع آبی را کاهش دهد.
بحران آب در ایران نتیجه ترکیبی از عوامل طبیعی و انسانی است. در حالی که تغییرات اقلیمی و موقعیت جغرافیایی نقش مهمی در این بحران دارند، مدیریت نادرست منابع آبی، الگوی مصرف ناپایدار و عدم توجه به راهکارهای پایدار، از جمله عوامل اصلی تشدید این بحران هستند. ترکیه با اتخاذ سیاستهای صحیح در زمینه مدیریت منابع آبی، توانسته است تا حدودی از بحران آب اجتناب کند. برای حل بحران آب در ایران، نیاز به اتخاذ راهکارهای جامع و بلندمدتی است که شامل اصلاح الگوی کشت، بهبود زیرساختهای آبی، افزایش بهرهوری آب در بخشهای مختلف و آگاهیبخشی عمومی در مورد اهمیت آب باشد.
شبکه راهآهن ایران و ترکیه
شبکه راهآهن به عنوان یکی از زیرساختهای حیاتی هر کشور، نقش مهمی در حملونقل کالا و مسافر، توسعه اقتصادی و ارتباطات بینالمللی ایفا میکند. ایران و ترکیه به عنوان دو کشور همسایه با قدمت تاریخی و جغرافیایی مشترک، هر یک دارای شبکه ریلی با ویژگیهای خاص خود هستند. در این مقاله، به مقایسه اجمالی طول شبکه ریلی ایران و ترکیه پرداخته و برخی از عوامل موثر بر توسعه این شبکهها را بررسی خواهیم کرد.
بر اساس آخرین آمار موجود، طول شبکه ریلی ایران حدود ۱۳ هزار کیلومتر است. این در حالی است که ترکیه با سرمایهگذاری گسترده در بخش راهآهن، به شبکهای به طول تقریبی ۱۰ هزار و ۹۸۴ کیلومتر دست یافته است. بنابراین، از نظر طول کلی شبکه، ایران در مقایسه با ترکیه دارای شبکه ریلی گستردهتری است.
تاریخچه توسعه راهآهن در ایران و ترکیه متفاوت بوده است. ایران با وجود قدمت تاریخی راهآهن، به دلیل عوامل مختلفی از جمله تحریمها، جنگ و اولویتبندی سایر بخشها، نتوانسته است بهسرعت و گستردگی ترکیه در توسعه شبکه ریلی خود دست یابد. ترکیه در سالهای اخیر سرمایهگذاری قابل توجهی در بخش راهآهن انجام داده و این امر موجب رشد سریع شبکه ریلی این کشور شده است. در مقابل، ایران با محدودیتهای بودجهای مواجه بوده است. شرایط جغرافیایی و توپوگرافی نیز بر توسعه شبکه ریلی تاثیرگذار است. ایران با داشتن مناطق کوهستانی و دشتهای وسیع، ساخت و نگهداری خطوط ریلی را با چالشهایی مواجه میکند.
سیاستهای حملونقل دولتها نیز نقش مهمی در توسعه شبکه ریلی ایفا میکند. اولویتبندی حملونقل ریلی نسبت به سایر مدهای حملونقل، حمایت از سرمایهگذاری بخش خصوصی و ایجاد انگیزه برای استفاده از حملونقل ریلی، از جمله این سیاستها هستند. هر دو کشور ایران و ترکیه با چالشهایی در توسعه شبکه ریلی خود مواجه هستند. از جمله این چالشها میتوان به هزینه بالای ساخت و نگهداری خطوط ریلی، رقابت با سایر مدهای حملونقل و کمبود واگن و لوکوموتیو اشاره کرد. با این حال، هر دو کشور پتانسیل بالایی برای توسعه شبکه ریلی خود دارند و میتوانند از تجربیات یکدیگر بهرهمند شوند.
اگرچه ایران از نظر طول شبکه ریلی در مقایسه با ترکیه در وضعیت بهتری قرار دارد، اما این به معنای کارآمدی بیشتر و توسعهیافتگی بیشتر شبکه ریلی ایران نیست. عوامل دیگری مانند کیفیت خطوط، سرعت قطارها، ایمنی و اتصال به شبکههای ریلی بینالمللی نیز در ارزیابی وضعیت شبکه ریلی یک کشور اهمیت دارند. برای توسعه پایدار شبکه ریلی، هر دو کشور ایران و ترکیه نیازمند سرمایهگذاریهای بیشتر، بهبود زیرساختها و اتخاذ سیاستهای حمایتی هستند.
هر دو کشور به دنبال توسعه خطوط سریعالسیر برای افزایش سرعت جابهجایی مسافر و کالا هستند. اتصال به شبکههای ریلی بینالمللی، فرصتهای جدیدی را برای توسعه تجارت و گردشگری فراهم میکند. ترکیب حملونقل ریلی با سایر مدهای حملونقل مانند جادهای و دریایی، میتواند به افزایش کارایی و کاهش هزینههای حملونقل کمک کند. با توجه به تمامی موارد ذکرشده، اهمیت حملونقل ریلی در توسعه پایدار، سرمایهگذاری در این بخش و بهبود شبکه ریلی، از اولویتهای اصلی هر دو کشور ایران و ترکیه باید باشد.
ظرفیت فرودگاهی ترکیه و ایران
با توجه به وجود تنها یک فرودگاه بینالمللی در ایران و تحریم خطوط هوایی ایرانی، از بیان شرایط ایران در این حوزه گذشته و به ترکیه خواهیم پرداخت. ترکیه با داشتن موقعیت جغرافیایی استراتژیک و جاذبههای گردشگری فراوان، سالانه میزبان میلیونها مسافر از سراسر جهان است. به همین دلیل، توسعه زیرساختهای فرودگاهی در این کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است. این کشور دارای چندین فرودگاه بینالمللی است که هر یک نقش مهمی در حملونقل هوایی این کشور ایفا میکنند. فرودگاه استانبول جدید (IST) که در سال 2018 افتتاح شد، یکی از بزرگترین و مدرنترین فرودگاههای جهان است. با ظرفیت جابهجایی بیش از 200 میلیون مسافر در سال، این فرودگاه به عنوان یکی از قطبهای مهم حملونقل هوایی در منطقه شناخته میشود. فرودگاه صبیحه گوکچن (SAW) نیز در بخش آسیایی استانبول واقع شده و به عنوان فرودگاه دوم این شهر شناخته میشود. فرودگاه صبیحه گوکچن عمدتاً پروازهای داخلی و پروازهای چارتر را انجام میدهد. فرودگاه آنتالیا (AYT) به عنوان یکی از مهمترین فرودگاههای گردشگری ترکیه شناخته میشود و سالانه میلیونها گردشگر را به این شهر ساحلی زیبا میآورد.
مهمترین عوامل موثر بر ظرفیت فرودگاهی ترکیه را سرمایهگذاریهای دولت و رشد صنعت گردشگری باید دانست. دولت ترکیه در سالهای اخیر سرمایهگذاریهای قابل توجهی در بخش حملونقل هوایی انجام داده که به ساخت و توسعه فرودگاههای جدید و مدرن منجر شده است. رشد صنعت گردشگری در ترکیه یکی از مهمترین عوامل افزایش تقاضا برای سفرهای هوایی و در نتیجه افزایش ظرفیت فرودگاهها بوده است. همانند چندین حوزه دیگر موقعیت جغرافیایی ترکیه به عنوان پل ارتباطی بین آسیا و اروپا، این کشور را به یک قطب مهم حملونقل هوایی تبدیل کرده است. وجود خطوط هوایی متعدد داخلی و بینالمللی در ترکیه، به افزایش تعداد پروازها و در نتیجه افزایش ظرفیت فرودگاهها کمک کرده است.
با وجود رشد چشمگیر ظرفیت فرودگاهی ترکیه، این کشور همچنان با چالشهایی مانند افزایش تقاضا برای سفرهای هوایی، محدودیتهای زیستمحیطی و رقابت با سایر فرودگاههای منطقه مواجه است. با این حال، فرصتهای زیادی نیز برای توسعه بیشتر صنعت هوانوردی در ترکیه وجود دارد. از جمله این فرصتها میتوان به توسعه فرودگاههای منطقهای، افزایش تعداد پروازهای مستقیم به مقاصد مختلف و گسترش همکاری با خطوط هوایی بینالمللی اشاره کرد.
ترکیه با داشتن فرودگاههای مدرن و ظرفیت بالای جابهجایی مسافر، به یکی از قطبهای مهم حملونقل هوایی در منطقه تبدیل شده است. سرمایهگذاریهای مستمر دولت، رشد صنعت گردشگری و موقعیت جغرافیایی استراتژیک، از جمله عوامل مهم در توسعه صنعت هوانوردی این کشور هستند. با این حال، برای حفظ این جایگاه و رقابت با سایر فرودگاههای جهان، ترکیه باید به دنبال افزایش ظرفیت فرودگاهها، بهبود کیفیت خدمات و توسعه زیرساختهای مرتبط با حملونقل هوایی باشد.
سرمایهگذاری در هوش مصنوعی؛ تحولی شگفتانگیز
ترکیه در سالهای اخیر گامهای بلندی در جهت تبدیل شدن به یک قطب فناوری و نوآوری در منطقه برداشته است. یکی از حوزههایی که ترکیه بهشدت بر روی آن تمرکز کرده، هوش مصنوعی است. سرمایهگذاریهای کلان و سیاستهای حمایتی دولت، این کشور را به یکی از بازیگران مهم در عرصه هوش مصنوعی تبدیل کرده است. دولت ترکیه با تخصیص بودجههای قابل توجه به تحقیق و توسعه در حوزه هوش مصنوعی، از شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها حمایت میکند. همچنین، ایجاد مراکز تحقیقاتی و دانشگاههای مجهز به امکانات پیشرفته، محیطی مناسب برای رشد و توسعه هوش مصنوعی فراهم کرده است.
ترکیه تلاش میکند تا هوش مصنوعی را در صنایع مختلفی از جمله تولید، بهداشت، حملونقل، کشاورزی و خدمات مالی به کار گیرد. این امر موجب افزایش بهرهوری، کاهش هزینهها و بهبود کیفیت خدمات میشود. در همین راستا با ارائه تسهیلات و مشوقهای مختلف، تلاش میکند تا متخصصان و دانشمندان حوزه هوش مصنوعی را از سراسر جهان به خود جذب کند. این امر به تقویت نیروی انسانی متخصص در این حوزه و تسریع در توسعه فناوریهای هوش مصنوعی کمک میکند. ترکیه با همکاری با کشورهای پیشرفته در حوزه هوش مصنوعی، از جمله ایالاتمتحده و اتحادیه اروپا، به دنبال انتقال فناوری و کسب دانش فنی در این حوزه است. همچنین، شرکتهای ترکیهای با شرکتهای بینالمللی همکاری میکنند تا محصولات و خدمات مبتنی بر هوش مصنوعی را به بازارهای جهانی عرضه کنند.
در مقایسه با ایران، ترکیه در حوزه سرمایهگذاری در هوش مصنوعی پیشرفت چشمگیری داشته است. ایران نیز در سالهای اخیر به اهمیت هوش مصنوعی پی برده و تلاشهایی برای توسعه این فناوری آغاز کرده است. اما تفاوتهای قابل توجهی بین این دو کشور وجود دارد. ترکیه سرمایهگذاریهای بسیار بیشتری نسبت به ایران در حوزه هوش مصنوعی انجام داده است. این کشور همسایه قوانین و مقررات حمایتی از شرکتهای دانشبنیان و سرمایهگذاری در حوزه فناوری را تدوین کرده است، در حالی که در ایران این قوانین هنوز در حال تکامل هستند. همچنین ترکیه همکاریهای گستردهتری با کشورهای پیشرفته در حوزه هوش مصنوعی برقرار کرده و به دلیل سرمایهگذاری در آموزش و جذب نیروی انسانی متخصص، از نیروی کار ماهرتر در این حوزه برخوردار است. با توجه به این تفاوتها، میتوان گفت که ترکیه در مقایسه با ایران در مسیر توسعه هوش مصنوعی پیشروتر است. با این حال، هنوز امید است که ایران نیز با اتخاذ سیاستهای حمایتی، سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و تقویت همکاریهای بینالمللی، بهسرعت به ترکیه نزدیک شود و به یکی از قطبهای مهم هوش مصنوعی در منطقه تبدیل شود.
جایگاه استارتآپهای ترکیه در منطقه و اروپا
ترکیه در سالهای اخیر به عنوان یکی از قطبهای نوآوری و فناوری در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) مطرح شده است. استارتآپهای ترکیه در این کشور و در سطح منطقه و اروپا جایگاه ویژهای پیدا کردهاند.
دولت ترکیه با ایجاد پارکهای فناوری، مراکز شتابدهی و ارائه تسهیلات مالی، از رشد استارتآپها حمایت میکند. این اقدامات به همراه زیرساختهای ارتباطی قوی و دسترسی آسان به سرمایه، محیطی مناسب برای فعالیت استارتآپها فراهم کرده است. جالب این است که استارتآپهای ترکیه بر روی صنایع خاصی مانند فناوری مالی (FinTech)، تجارت الکترونیک، سلامت دیجیتال و گردشگری تمرکز کردهاند. این صنایع با توجه به پتانسیل بازار ترکیه و نیازهای منطقهای، فرصتهای رشد بالایی برای استارتآپها فراهم میکنند. برخلاف ایران استارتآپهای ترکیه توانستهاند توجه سرمایهگذاران خارجی را به خود جلب کنند. بسیاری از شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر بینالمللی در ترکیه سرمایهگذاری کردهاند و به رشد اکوسیستم استارتآپی این کشور کمک کردهاند. متاسفانه بر اساس آمار موجود باید گفت در مقایسه با ایران، اکوسیستم استارتآپی ترکیه از بلوغ بیشتری برخوردار است.
مسیر سخت اما ممکن
آنچه در ترکیه رخ داده، در سایه سیاستهای درست به وقوع پیوسته است. نظام حکمرانی در ترکیه با درک این واقعیت که باید با جهان تعامل داشته باشد، به مالکیت و انباشت ثروت احترام بگذارد، قانون را محترم بشمارد و قاعده را جایگزین صلاحدید و سلیقه کند، ابتدا به بخش خصوصی خود و بعد به سرمایهگذاران بینالمللی این پیام را داد که تصمیم به توسعه گرفته است و به این ترتیب موفق شد سرمایههای زیادی را از داخل و بیرون جذب کند. همه حوزههایی که در این گزارش طرح شدند یک نکته مشترک داشتند؛ حمایت دولت و سرمایهگذار خارجی. ترکیه با حمایت دولت، سرمایهگذاریهای خارجی و تمرکز بر صنایع خاص، توانسته جایگاه قابل توجهی در منطقه و اروپا پیدا کند. ایران اما با وجود پتانسیلهای بالا، برای رسیدن به جایگاه ترکیه نیازمند سرمایهگذاری بیشتر در زیرساختها، بهبود قوانین و مقررات و تقویت همکاریهای بینالمللی است. تمامی این بایدها در حکمرانی عاقلانه و رفع تحریمها خلاصه میشود.
در سالهای گذشته کشورهای زیادی موفق شدند مهاجران پولدار را از طریق اعطای تابعیت یا مشوقهای مشابه جذب کنند اما ما نتوانستهایم حتی یک میلیونر را به اقامت و سرمایهگذاری تشویق کنیم. در کشور ما سیاست بار بسیار سنگینی روی دوش اقتصاد گذاشته که از تواناییاش خارج است. قطعاً اگر اداره اقتصاد کشور به شکل کنونی ادامه یابد، تا سالهای متمادی، سرمایهگذاری در کار نیست و در نتیجه رشد مثبت نخواهیم داشت. سرمایهگذار خارجی برای اینکه اطمینان حاصل کند، باید با سرمایهگذاران در داخل شریک شود؛ وقتی بسیاری از ایرانیان در داخل کشور حاضر به سرمایهگذاری نیستند چگونه میتوان انتظار داشت افرادی از بیرون، سرمایه خود را به داخل کشور بیاورند؟ وقتی گردش کار صحیح و حکمرانی خوب نداشته باشیم، افراد بیاعتماد میشوند. سرمایهدار خیلی زودتر از دیگران اعتمادش را از دست میدهد. سرمایه مثل آهوی گریزپا، بسیار حساس و رمنده است و تا احساس خطر کند، مسیرش را تغییر میدهد. شاید امروز از مقایسه ایران با کشورهای همسایه مانند ترکیه تلخکام شویم اما در نهایت هنوز آتش امید در دلهایی که میدانند با در ریل قرار گرفتن موتور توسعه ایران نیز جایگاهش را پیدا خواهد کرد، روشن است.