رونمایی از عامل اصلی «تراژدی افغانستان»
به گزارش اقتصادنیوز به دنبال تسخیر کابل توسط نیورهای طالبان و سقوط دولت افغانستان، و هیئت تحریریه نیویورکتایمز در مقالهای با عنوان «تراژدی افغانستان» نوشت:
پس از ۲دهه تقلای پرهزینه و خونبار برای ایجاد یک دولت سکولار همراه با نیروهای امنیتی فعال و قوی در افغانستان، آنچه در پایان با خروج ارتش ایالات متحده رقم خورد _دومینوی سقوط ولایات، تصرف بیدردسر نهادهای دولتی و تسخیر بدون مقاومت و برقآسای کابل توسط طالبان_ بیش از هرچیزی غمانگیز است.
رؤیای آمریکایی واهی بود
غم انگیز است زیرا رؤیای آمریکاییها برای پاکسازی بنیادگرایی و تروریسم از یک کشور تحت اشغال و سازگارسازی نسبی آن با جهانی که ارزشهای حقوق شهروندی، توانمندسازی زنان و تساهل مذهبی بر آنها حاکم است، صرفاً یک رؤیای واهی بود.
طولانی ترین جنگ آمریکا ابتدا با نام عملیات دوام آزادی و سپس عملیات نگهبان آزادی نامگذاری شد. و ایالات متحده پس از ۲ دهه حضور، با از دست دادن بیش از ۲ تریلیون دلار و دستکم ۲۴۴۸ سرباز آمریکایی، عزم خروج از افغانستان کرد تا دیگر حتی رؤیایی هم وجود نداشته باشد، و حتی به سختی می توان فهمید که چه دستاورد مهمی به دست آمده است.
این به خاطر این اطمینان است که بسیاری از اف غان هایی که با نیروهای آمریکایی کار کردند و رویای خود را خریدند - و به ویژه دختران و زنانی که تا اندازهای برابری را پذیرفته بودند و حالا - به دست بیرحمی دشمن سپرده شده اند- غم انگیزتر است.
دولت بایدن حق داشت که جنگ را به پایان برساند. با این حال، نیازی به پایان آن در حداکثر آشوب نبود، آنهم با حداقل آیندهنگری درباره به رویای همه کسانی که در امید افغانستان بهتر این همه فداکاری کردند،
تعداد بی شماری از افغان ها که سالها در کنار نیروهای آمریکایی ، گروه های جامعه مدنی ، سازمان های امدادی و روزنامه نگاران ، از جمله بسیاری از کسانی که با نیویورک تایمز کار کرده بودند و میکنند، روز یکشنبه ناگهان در معرض خطر مرگ قرار گرفتند ، زیرا طالبان به عنوان رهبران جدید افغانستان وارد کابل شدند. دولت افغانستان ، از جمله اشرف غنی ، رئیس جمهور ، عازم فرودگاه شد.
این نیز غم انگیز بود که با شکاف سیاسی تلخ امروز آمریکا، تلاش برای گرفتن درسهای مهم از این عقب نشینی فاجعه آمیز، با انتقادات خشمگین و دروغگویی زشت و گستاخانه که چه کسی افغانستان را از دست داده و ...، تلف شد.
در حالی که سرعت فروپاشی دولت افغانستان تکان دهنده بود ، اما نتیجه آن نباید غافلگیر کننده باشد. این فاجعه را نمی توان به تنهایی به پای رئیس جمهور بایدن انداخت ، اما دولت فعلی بر عهده دارد که آنچه را که در برنامه های خروج اشتباه شده است تصحیح کند.
ارتش آمریکا هرچه نباشد ، یک ابرقدرت لجستیکی است و باید آسمان و زمین و هر چیزی را در بین آنهاست حرکت دهد تا افرادی را که همه چیز را برای آینده بهتر به خطر انداخته اند نجات دهد.
جنگ در افغانستان در واکنش ایالات متحده و متحدانش در ناتو به حملات 11 سپتامبر 2001 ، به عنوان عملیات حذف مخفیگاهپ القاعده در کشوری که توسط طالبان اداره میشد، آغاز شد. چگونگی تکامل آن به یک پروژه ملت سازی دو دهه ای که در آن 140،000 سرباز تحت فرماندهی آمریکا در آنجا مستقر شده اند ، داستانی از مأموریتی بر پایه ایمان پایدار آمریکا به ارزشهای آزادی و دموکراسی است.
مقالات افغانستان منتشر شده در واشنگتن پست ، از جمله تلاش محرمانه در "درسهای آموخته شده" که توسط دفتر بازرس ویژه آژانس بازسازی افغانستان انجام شده است (آژانس ایجاد شده توسط کنگره)، از ماحصل تلاش ایالات متحده و متحدانش در راستای ایجاد یک ارتش جدی و منظم از نیروهای افغان، تصویری از فساد ، بی کفایتی ، عدم انگیزه و ... را عیان میکند.
طالبها فاسدترند یا دولتیها؟
یک مقام نیروی دریایی گفت که افغان ها پلیس خود را "منفورترین نهاد" در افغانستان می دانند. مقامات دیگر غارت سیستماتیک سربازان و افسران، و همچنین تلفات عظیم افغانها 60 هزار کشته از سال 2001 ، بر اساس یک تخمین - که دولت آنها را مخفی نگه داشت.
فساد به قدری گسترده بود که بسیاری از افغانها این سوال را مطرح کردند که آیا دولت آنها در شرارت بزرگتر هستند یا طالبان؟
پنتاگون و کنگره ایالات متحده مستحق سهمی از تقصیر این شکست هستند و مطمئناً گزارش های پیشرفت چشمگیری که اغلب ظاهر می شوند. اما آنچه ایالات متحده یا متحدانش می توانستند یا باید متفاوت انجام می دادند - و این که آیا آن کلیشه وحشتناک در مورد افغانستان به عنوان قبرستان امپراتوری ها بار دیگر تأیید شده است - بحثی است که باید در سالهای آینده مورد توجه سیاستمداران ، صاحب نظران و مورخان قرار گیرد.
مسئولیت با هر دو طرف است. پرزیدنت جورج دبلیو بوش جنگ را آغاز کرد و تنها اندکی بعد تمرکز خود را بر عراق قبل از دستیابی به ثبات در افغانستان گذاشت. رئیس جمهور باراک اوباما به دنبال خروج نیروهای آمریکایی بود اما در عوض سطح آنها را افزایش داد. رئیس جمهور دونالد ترامپ در سال 2020 توافقنامه صلح با طالبان برای خروج کامل از آن تا ماه مه امضا کرد.
تصمیم بایدن شجاعانه و خردمندانه بود
وقتی آقای بایدن به قدرت رسید ، برخی از وزارت دفاع و دیگر مقامات از او خواستند تا چند سال دیگر یک نیروی کوچک ضد تروریسم در افغانستان نگه دارد. اما آقای بایدن ، آنقدر سن داشت که ویتنام را به خاطر داشته باشد و از پیشکسوتان روابط خارجی سال های حضورش در مجلس سنا بود ، متقاعد شد که چند هزار سرباز باقی ماندن چند سال دیگر در افغانستان مانع پیروزی نهایی طالبان نمی شود.
او در 6 آوریل به کارکنان خود گفت که می خواهد تمام نیروها تا 11 سپتامبر بیرون بروند. "او بعداً چهارمین رئیس جمهوری خواهد بود که ریاست حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان را بر عهده داشت - دو جمهوری خواه ، دو دموکرات". و بایدن افزود: «من نمیخواهم این جنگ را به رئیسجمهور پنجم منتقل کنم و چنین نخواهم کرد».
این تصمیمی بود که نیاز به شجاعت و خرد داشت. رئیس جمهور به خوبی می دانست منتقدانش چه خواهند گفت. همیشه این سخن غیر قابل اثبات یا انکار هست که اگر نیروهای آمریکایی بیشتر می ماندند ، نتیجه متفاوت می شد. آقای بایدن خود را تا حدودی بی پروا در سرزنش آقای ترامپ برای معامله با طالبان ،دانست و گفت این توافق "طالبان را در قوی ترین موقعیت نظامی از سال 2001 رها کرده است".
مدتهاست که روشن شده است که خروج آمریکایی ها ، به هر حال یا هر زمان که انجام شود ، طالبان را آماده می کند تا بار دیگر کنترل افغانستان را در دست بگیرند.
لازم بود جنگ تمام شود. اما دولت بایدن می توانست و باید بیشتر مراقبت می کرد تا از کسانی که همه چیز را به دنبال آیندهای متفاوت به خطر میاندازند محافظت کند ، هرچند که این رویاها واهی باشند.