کاسبان قفس؛ گردش مالی قاچاق حیات وحش در ایران چقدر است؟
به گزارش اقتصادنیوز، زندهگیری حیات وحش امری طبیعی است. حتی شکارچیان در فصل بهار جوجه پرندگان شکاری را برمیدارند و آن را بعد از مدتی در بازار به فروش میرسانند. آمار دقیقی از بازار قاچاق حیات وحش وجود ندارد اما مشاهده محیطبانان و متخصصان و کنشگران حیات وحش ایران نشان میدهد که شوربختانه این بازار از رونق بالایی برخوردار است. شاید بتوان برای درک بهتر این حقیقت سری به اتوبان آزادگان و بازار ظاهراً قانونی خلیج زد که زیر نظر شهرداری تهران و با مجوز سازمان محیط زیست کار میکند. آنجا همه چیز یافت میشود. از شیر مرغ تا جان آدمیزاد حتی...
یکی از محیطبانان شناختهشده سازمان محیط زیست که در فضای مجازی تجربههای خود و همکارانش را به اشتراک میگذارد، چندی پیش با انتشار تصویر از یک پلنگ در روستای مغانک دماوند نوشته بود چرا رفتارهای پلنگ شبیه به حیوانات وحشی نیست؟ ابهام او واکنش برخی از کاربران و کارشناسان را هم به دنبال داشت که ممکن است این پلنگ از یک باغوحش شهری یا یک مجموعه خانگی بعد از بزرگ شدن در طبیعت رها شده باشد؟
اگرچه این پلنگ زندهگیری شد و به سازمان محیط زیست انتقال یافت اما این پرسش پاسخ داده نشده است. چندی پیش فیلمی از بازی «امیر علیاکبری»، قهرمان بوکس با یک توله شیر در فضای مجازی منتشر شد که واکنشهای زیادی به دنبال داشت. او البته یکی، دو روز بعد با فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست دیده شد که ادعا شد میخواهد به سازمان محیط زیست در حفاظت از حیات وحش کمک کند.
نگهداری از حیوانات وحشی در منازل در سالهای اخیر افزایش یافته است. هرچند آمار روشنی از این پدیده در دست نیست اما شواهد نشان میدهد که انواع و اقسام حیوانات وحشی در فضاهای مجازی یا در بازارهای غیرمجاز بهعنوان بازار حیوانات خانگی عرضه میشوند. از تولهشیر گرفته تا مار پیتون و سمندر، سنجاب ایرانی، میمون رزوس، انواع پرنده مانند شاهین، بحری، هوبره و بالابان، انواع شاهین، انواع بیمهرگان، انواع خزندگان مانند لاکپشتهای بومی و غیربومی، انواع مارها و ایگواناها جزو بیشترین گونههای وحشی هستند که به صورت غیرقانونی خرید و فروش و نگهداری میشوند.
قاچاق بزرگترین تهدید تنوع زیستی کشور
به گزارش تجارت فردا، رئیس سازمان محیط زیست اخیراً در یادداشتی که در کانال تلگرامیاش منتشر کرده از اینکه قاچاق گونههای حیات وحش به یکی از بزرگترین تهدیدها برای تنوع زیستی کشور بدل شده ابراز نگرانی کرده است. به نظر میرسد یادداشت تلگرامی خانم شینا انصاری در واکنش به ویدئوی اخیر قهرمان بوکس است. رئیس سازمان محیط زیست نوشته: تبلیغات در فضای مجازی با افزایش تقاضا و به دنبال آن افزایش عرضه و ترغیب مردم به نگهداری حیات وحش در منازل، این پدیده ناصواب را ترویج کرده است. تمامی گونههای جانوری وحشی موجود در طبیعت اعم از گونه بومی و غیربومی، در رسته حیوانات وحشی قرار دارند و «قاچاق حیات وحش» بعد از قاچاق سلاح و مواد مخدر یکی از پرسودترین انواع قاچاق در دنیا بهشمار میرود.
رئیس سازمان محیط زیست همچنین نوشته: قاچاقچیان حیات وحش به دلیل ناآگاهی مردم، این قبیل حیوانات را قاچاق میکنند و به فروش میرسانند. درباره گونههای بومی نیز، بهار و تابستان فصول پررونق سوداگران حیات وحش است. در طول این فصول، بیشتر آگهیهای آنلاین در شبکههای مجازی به چشم میخورد. قانون، فروش همه گونههای حیات وحش را در ایران غیرمجاز اعلام کرده است. حتی نگهداری، خریدوفروش، جابهجایی و نگهداری حیوانات حیات وحش و اجزای بدن مرده حیات وحش مانند تاکسیدرمی، شاخ، گوشت، پوست، سم و پنجه آنها هم غیرقانونی است. بررسیها بیانگر این است که ۲۵ درصد از گونههای آگهیشده برای فروش، در فهرست کنوانسیون بینالمللی تجارت گونههای جانوری و گیاهی وحشی در حال انقراض (سایتیس) بهعنوان گونههای ممنوعه در تجارت بینالمللی مشخص شدهاند.
ناآگاهی عمومی یکی از مهمترین عوامل قاچاق حیات وحش است. در کنار مقابله قانونی با متخلفان، باید سازوکارهای اطلاعرسانی و آموزشی جدیدی را برای افزایش دانش محیط زیستی در سطح عمومی تدوین و اجرا کنیم. این کار میتواند میزان تقاضا برای خرید گونههای حیات وحش را کاهش دهد و در نتیجه به کاهش «تولهکشیها» منجر شود. بهعنوان یک مثال عینی، نگهداری سنجاب ایرانی در منزل باعث کاهش جمعیت این گونه و در وسعت گستردهتر سبب نابودی جنگلهای زاگرس در کشورمان میشود. با کمال تاسف سودجویان گاهی برای زندهگیری سنجاب، اقدام به آتش زدن یا قطع درختان جنگلی میکنند، در حالی که سنجاب با جمعآوری دانهها به بقای جنگل و زادآوری درختان جنگلی کمک میکند. بدون تردید آگاهی جوامع محلی و مردم موجب میشود که هم از زندهگیری این موجودات از زیستگاهشان جلوگیری شود و هم مردم آگاهانه از خرید این جانوران و نگهداری آنها در خانه خودداری کنند.
ما در سازمان حفاظت محیط زیست بهعنوان متولی حفظ تنوع زیستی کشور سه اقدام اصلی را در پیش خواهیم گرفت: شینا انصاری نوشته: ما تلاش میکنیم در تعامل با سایر نهادهای نظارتی و انتظامی از سازوکارهای قانونی مقابله با این جرم آشکار و مجازات متخلفان استفاده کنیم. افزایش سطح همکاری میان سازمان حفاظت محیط زیست و ستاد مرکزی قاچاق کالا و ارز و استفاده از ظرفیتهای بینالمللی بخشی از این اقدامات خواهد بود. بهروزرسانی قوانین و مقررات مرتبط با قاچاق حیات وحش یکی دیگر از اقدامات بخش حقوقی سازمان خواهد بود که پس از مشورت با فعالان این حوزه و نهادهای پژوهشی و دانشگاهی نهایی میشود. اما یکی از مهمترین اقدامات برای تحقق «قلمروی امن» حیات وحش، اقدامات ایجابی و پویشهای اجتماعی است که باید از طریق ایجاد شبکه همکاری با سازمانهای مردمنهاد دنبال کنیم.
بازار قاچاق حیات وحش در ایران
محمد کشوری، کارشناس حیات وحش و کارشناس مرکز بازپروری حیات وحش پردیسان و ایمان ابراهیمی، حفاظتگر محیط زیست و پرندهنگر در گفتوگو با تجارت فردا به پرسشهایی در مورد وجود بازار قاچاق حیات وحش در ایران پاسخ دادهاند. آنها بر این باور هستند که این بازار برای سوداگران حیات وحش بسیار پرسود است.
ایران متاسفانه مثل خیلی از کشورهای دنیا بازار حیات وحش دارد. اگرچه نمیتوان بهطور مشخص گفت چه نوع بازاری و در کجا فعالیت میکند اما میتوان گفت این بازار از تنوع زیادی هم برخوردار است. صاحبان باغوحشها و باغهای پرنده در ایران از قطبهای بزرگ قاچاق حیات وحش هستند. بازارهای محلی از جمله بازار پرندهفروشان در شمال ایران نیز از محیطهایی است که قاچاق حیات وحش در آن صورت میگیرد.
بازارهایی بهعنوان بازار خرید و فروش حیوانات خانگی، یا اهلی، پرندگان زینتی و... در سطح شهرها هستند که این بازارها نیز از عمده بازارهای قاچاق حیات وحش هستند. همچنین پاساژهایی هم در سطح شهرها وجود دارد که کار قاچاق حیات وحش میکنند. البته نباید از فضای مجازی از جمله اینستاگرام که یک بازار بسیار بزرگ است، غافل شد. میتوان این گروهها را بررسی کرد. باغوحشدارها و باغ پرندگاندارها از جمله مهمترین این گروهها هستند. باید پرسید آیا همه حیواناتی که در باغوحشها، باغپرندهها، باغ خزندگان و... هستند، همه در اسارت تکثیر شدهاند؟
ما میدانیم شرط اول و مهم شکلگیری این باغها طبق یک استاندارد جهانی که ما هم ملزم به رعایت آن هستیم، این است که این حیوانات نباید از طبیعت صید شده باشند. یعنی هر گونهای که در طبیعت به هر دلیلی آسیب ببیند و به مراکز بازپروری حیات وحش سازمان حفاظت از محیط زیست آورده شود، اگر از سوی متخصصان سازمان محیط زیست و مراکز بازپروری این سازمان (که الان دیگر وجود ندارد) تشخیص داده شود که امکان بازگشت به طبیعت ندارد، با صلاحدید این سازمان به باغوحشی که استانداردهای لازم نگهداری آن گونه جانوری را دارد، سپرده میشود.
در کنار این روش، گونههایی که در باغوحشها متولد میشوند و بین باغوحشها انتقال داده میشوند، نیز مجاز است. این استاندارد فقط متعلق به ایران نیست بلکه در همه جای جهان این استاندارد جاری است. اگر استاندارد اتحادیه باغوحشداران اروپا را اجرا کنند، در نهایت آنها هم ممکن است گونهای را که یک باغوحش لازم دارد بدهند. این اتفاق برای باغوحش ارم افتاد. باغوحش ارم تهران بین بد و بدتر، باغوحش بدی است و قصد این نیست که از این باغوحش به خوبی یاد شود اما بخشی از استاندارد اروپا را اجرا کردند و یک پلنگ نروژی به آنها داده شد. اما اتفاقی که در ایران میافتد، استاندارد نیست.
باغوحشها، باغ پرندگان و باغ خزندگان در ایران تقریباً هیچ استانداردی را رعایت نمیکنند. چهبسا فاجعه هم به بار میآورند و برای تامین گونههای جانوری به صلاحشان است که با قاچاقچیان حیوانات وحشی و دلالان هماهنگ باشند تا قو و فلامینگو و پرندگان زینتی و مرغابیها و... بقیه گونههای مورد نیازشان را تامین کنند. اتفاق دیگری که در باغوحشها میافتد این است که اینها عشق شیر هستند.
هر شیر سالانه تعداد زیادی توله زادآوری میکند. این تولهها بین باغوحشها به صورت استاندارد بینالمللی نمیچرخند و متاسفانه این تولهها به نوع دیگری دارند قاچاق میشوند. بعضاً از کشور خارج میشوند. به کشورهای اطراف میروند و بعضی از این گونهها را هم سلبریتیها و آدمهای متمکن و افرادی که مشکلات روحی-روانی دارند یا به هر دلیل دیگری علاقهمند نگهداری گونه جانوری خاص هستند، میخرند. ببر، شیر و گونههای بسیاری اکنون در ایران متولد میشوند و وارد بازار قاچاق حیات وحش میشوند و از سوی دلالان حیات وحش در دسترس این افراد قرار میگیرند و با قیمتهای زیاد فروخته میشوند.
بازار دیگری که در ایران وجود دارد بازار محلی است. فصل پاییز تعداد زیادی پرنده مهاجر وجود دارد که زمستان گذران خود را در ایران میگذرانند. در تالاب انزلی، میانکاله، سرخرود و... این پرندگان را میتوان دید. اما در ایران نوعی نسلکشی در حال اتفاق است. از چند هزار پرنده تا گاهی کشتار میلیونی شنیده میشود که البته این اعداد قابل تایید و تکذیب نیستند چون تحقیق دقیقی روی آن انجام نشده است. با چشم خودمان داریم میبینیم که یک نسلکشی پرندگان در شمال ایران چه با اسلحه، چه با دامهای کرس، دوما و... در حال وقوع است. این صید صرفاً شامل خوتکا، مرغابی یا پرندهای نیست که قرار است جایگزین مرغ در فسنجان باشد.
پرندگان دیگری مثل قو و فلامینگو و پرندگان دیگر صید میشود و سالانه تعداد زیادی از این پرندگان روی میز بازارهای محلی چه زنده و چه مرده یافته میشود. بعضی مواقع هم سریع به گروههای قاچاقچی انتقال داده میشوند. در حین این فاجعه پرندگانی را با بال یا پای شکسته نمایش میدهند که خریدار مطمئن باشد این گوشت تازه است و پرنده مرده نیست. وقتی راجع به این مدل صحبت میکنیم ممکن است این تصور باشد که داریم راجع به یک بازار کوچک صحبت میکنیم اما اینطور نیست. آمار قتل عام و صید و شکار حیات وحش در بازارهای محلی بسیار بالاست.
بازار سوم، بازارهای فروش حیوانات خانگی است. در اتوبان آزادگان تهران بازار خلیج را میتوان مشاهده کرد که چطور روزانه چند هزار حیوان در حال فروش است. انواع پستانداران مثل سنجاب، انواع پرندگان مثل سهره، بلبل، شانهبهسر، کبک، مینا و... را آنجا میفروشند. این بازار علنی است و هر گونه در فصل خودش به وفور یافت میشود و هیچ کنترل و بازدارندگی در آن وجود ندارد. این بازار ظاهراً در کنار حیوانات اهلی مثل مرغ و خروس و حیوانات زینتی وجود دارد. بنابراین حیات وحش به صورت غیرقانونی در یک بازار علنی در حال خرید و فروش است. اما غمانگیزتر از آن پشت این بازار و غرفههای ظاهراً قانونی آن یک بازار مکارهای دیگر وجود دارد. افرادی هستند که هر حیوانی بخواهید با هر قیمتی برای شما تهیه میکنند. در خود بازار خلیج در اتوبان آزادگان که ظاهراً یک مرکز قانونی تحت نظارت شهرداری تهران و سازمان حفاظت از محیط زیست است، عملاً یک مرکز قاچاق حیات وحش در سطح دیگری است.
بازار دیگر فضای مجازی است. اینستاگرام جایی است که به راحتی خرید و فروش انواع حیوان وحشی در آن رخ میدهد. در گذشته سایت دیوار نیز محلی برای چنین خرید و فروشی بود. خوشبختانه با لابیهایی که با سایت دیوار شد، بساط خرید و فروش حیات وحش در دیوار تقریباً جمع شده است. تا جایی که میدانیم اکنون در دیوار لااقل در سطحی که گذشته بود امروز دیگر نیست. اما فضای مجازی متاسفانه بازاری بسیار بزرگ با مخاطبان بسیار زیاد است. مخاطبان این بازار علاقهمندان ناآگاه این حیوانات هستند. این افراد حیات وحش را دوست دارند، اکوسیستم و طبیعت و محیط زیست را دوست دارد اما چون توجیه نیستند و فرهنگسازی درستی انجام نشده است، وارد خرید از این بازار میشوند. این افراد به این خاطر که به بازار دلالها و قاچاقچیان حرفهای حیات وحش متصل نیستند، بهترین جا برایشان فضای مجازی است.
چهارمین بازار دنیا؛ فعال در ایران
بازار قاچاق حیات وحش در دنیا چهارمین بازار پردرآمد با گردش مالی بسیار بالا محسوب میشود. ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. در ایران هم این اتفاق به عناوین مختلف میافتد. اینکه دقیقاً بازار قاچاق حیات وحش چقدر گردش مالی دارد با برآوردهای ما قابل تخمین نیست. سازمان محیط زیست کشور ارگانی است که موظف است با شیوههای مختلف پاسخ این سوال را که حجم بازار قاچاق حیات وحش در ایران چقدر است، بداند. اما سازمان محیط زیست ایران به نظر نمیرسد چنین دادهای داشته باشد.
اگر بخواهیم راجع به گروه باغوحشها و باغ پرندگان و خزندگان صحبت کنیم، باید گفت که انواع پرندگان زینتی از جمله طوطیها از خارج ایران وارد میشود که قیمتهای بسیار گرانی دارند و در حجم زیاد هم وارد میشوند. گونههایی مانند شیرها نیز در باغوحشهای کشور به دنیا میآیند و قیمتی چندصدمیلیونی دارند. با بررسی تعداد باغوحشها و تعداد شیرها و تعداد زادوولدها و قیمت چند صدمیلیونی آن میتوان متوجه شد که معامله بزرگی در جریان است.
وقتی راجع به بازار محلی صحبت میکنیم در ظاهر بازار خیلی کوچکی است اما ما میدانیم که سالانه نزدیک به ۵۰۰ هزار و گاهی تا یک میلیون پرنده در مناطقی مثل فریدونکنار، شکار میشوند. شاید نتوان عدد دقیقی برای این بازار پیدا کرد اما کسانی هستند که به صورت تخمینی میتوانند تایید کنند که ارزانترین قیمت برای هر جفت پرنده 250 هزار تومان برای پرندههایی مثل خوتکا و مرغابی و... در نظر گرفته میشود. این قیمت نشان میدهد چه بازار بزرگی را شامل میشود.
پرندگان دیگری مثل قو و فلامینگو در این بازار هم به فروش میرسد که قیمتهای چنددهمیلیونی تا چندصدمیلیونی دارند. اگر عدد ۵۰۰ هزار پرنده را در میانگین قیمتهای تخمینی یک گروه تحقیقاتی ضرب کنیم، آنچه به دست میآید واقعاً وسوسهکننده است و ضرورت دارد که نهادهای متولی و نظارتی، قضایی و انتظامی وارد کنترل دقیقتر شوند و جلوی فاجعه را بگیرند.
در کنار این بازار قاچاق گونههای شکاری مانند هوبره، شاهینها، بحری و بالابانها را در ایران داریم. از سوی دیگر ببر، شیر، میمون رزوس، کاسکو و انواع طوطیها و پرندگان زینتی دارد از بازارهای مختلف وارد کشور ما میشود. سنجاب، انواع خزندگان و پرندگان شکاری در بازار خرید و فروش حیات وحش در ایران وجود دارند که بعضی از اینها به کشورهای همسایه قاچاق میشود.
خریداران و فروشندگان که هستند؟
بخشی از خریداران بازار پرندگان مهاجر، بومیان شهرهای شمالی هستند. شکارچیان پرندگان شکارشده را بهعنوان پروتئین به مردم شهرها و رستورانداران و مسافران و گردشگران میفروشند. تعدادی از پرندگان هم خوراکی نیستند و مشتریان پروپاقرصتری دارند. بنابراین دلالان پرندگان بزرگجثه و قیمتی را هم میخرند و به دارندگان باغهای پرنده میدهند. بنابراین بخشی از این افراد، مردم محلی هستند که به دلیل وسع پایین مالی و البته پیشینه سنتی صیادی و شکار پرندگان در آن اقلیم فروشنده و بخشی دیگر از مردم خریدار هستند. البته این مردم در گذشته به صورت محدود از این پرندگان استفاده میکردند. اما اکنون آن سنت به شکل تخریبی، وضعیت بدی پیدا کرده است و افزایش جمعیت، اکوتوریسم، گردشگری و... شمال ایران را برای پرندگان مهاجر به کشتارگاه تبدیل کرده و بازار پرروغنی برای شکارچیان، دلالان و صاحبان باغهای پرندگان و سودجوها درست کرده است. در این میان مردم مسافر هم از روی ناآگاهی به این بازار مکاره خطرناک دامن میزنند. در یک تعریف دیگر میتوان گفت ظاهراً افرادی که در بازار پرندگان حضور دارند، حیواندوست هستند اما همه آنها سودجویانی هستند که با کشتار بیرحمانه حیوانات سفرههای خود را پروار میکنند.
اگر بخواهیم بگوییم این افراد که در بازار قاچاق حیات وحش ایران به صورت خریدار یا فروشنده حضور دارند از چه طبقهای هستند، باید گفت؛ چه آنکس که پرنده را به نیت خوردن میخرد و به خانه میآورد و چه آنکه میخواهد در خانهاش یک جغد نگه دارد، همه اینها قشری از علاقهمندان ناآگاه یا افراد ناآگاه هستند که باید آگاه شوند. گروه دوم و عمده افراد سودجو و دلالان سودجو هستند. گروه سوم کسانی هستند که مشکلات روحی-روانی دارند. بعضی از سلبریتیها و ثروتمندان شیر و ببر در خانه دارند که جزو دسته آخر محسوب میشوند. برخی از افرادی که این نوع حیوانات را نگهداری میکنند نوعی اختلال روانی دارند. احساس میکنند زندگی با یک شیر برای آنها اقتدار میآورد و با نمایش این حیوانات دنبال دیده شدن بیشتر هستند. همه این افراد قابل مدیریت هستند.
پیوستگی بازارهای قاچاق ایران با جهان
بازار قاچاق حیات وحش در ایران نیز با بازارهای جهانی پیوستگی خاص خودش را دارد. ارتباط با دنیا وجود دارد و قطعاً هم برای خرید و هم برای تامین گونههای خاص جانوری که بهعنوان قاچاق وارد کشور ما میشود و هم برای فروش بسیاری از گونههایی که در کشور ما وجود دارد، ناگزیر هستیم که به این بازارهای جهانی متصل شویم. وقتی راجع به بازار شاهین، بالابان، بحری و دیگر گونهها صحبت میکنیم، یعنی با مافیای قاچاق خاص خودشان طرف هستیم. در حقیقت قاچاق حیوانات یک تخصص ویژه است. قاچاقچیان پرندگان و دیگر گونهها حتی از دانش کافی برخوردار هستند. مثلاً فرد قاچاقچی باید بداند اندام فلان پرنده باید دقیقاً چند سانتیمتر باشد تا مثلاً آن پرنده هدف را به دست آورده باشد که در بازار به قیمت اصلی بفروشد. بنابراین این کار هم تخصص خاص خودش را دارد. هم خریدار و هم فروشنده حیات وحش خودشان آموزشدیده هستند و اینها گاهی در یک جریان مافیای خاص حضور دارند.
بازار پرندگان زینتی در ایران، بخشی از یک بازار منحصربهفرد جهانی است. گونهای مانند کاسکو که البته در ایران به این نام شناخته میشود، همان طوطی خاکستری آفریقایی است. وقتی راجع به آرا، توکام و دیگر گونههای زینتی صحبت میکنیم، میدانیم که هیچکدام از این گونهها در کشور ما تکثیر نمیشوند. اما میدانیم در بازار فروش این پرندگان فروشنده به دروغ میگوید این پرنده تکثیر خود ماست. معلوم است که چنین چیزی صحت ندارد. چون تعداد این پرندگان برای اینکه بهصرفه باشد باید از یک عددی فراتر برود ولی چنین چیزی برای چنین پرندگانی در ایران ممکن نیست.
بعضی از این پرندگان را در قوطیهای نوشابه به صورت قاچاق وارد کشور میکنند. در مرزها غالباً رشوه میدهند و حیوانات قاچاق را وارد میکنند. در بسیاری مواقع هم از مبادی قاچاق وارد میشود که هیچ نظارتی روی آن نیست. بنابراین قاچاق پرندههای زینتی نوعی قاچاق عمده متصل به مافیای جهانی و بینالمللی است. وقتی میخواهند شیرها و ببرهایی را که در باغوحشهای ایران به دنیا آمدهاند بفروشند، در سطح منطقهای و بینالمللی با همین مافیای قاچاق حیات وحش در ارتباط هستند. بنابراین قاچاق حیات وحش در ایران نیز تحت تاثیر قاچاق حیات وحش جهانی است و بعضاً قیمت آن نیز تحت تاثیر قیمتهای جهانی تعیین میشود. در بسیاری موارد دیگر ما با مافیای بینالمللی در سطح اروپا و آمریکا نیز کار میکنیم. این رابطه حتی با قاچاقچیان در سطح آفریقا نیز وجود دارد.
قاچاق پرندگان زینتی عمدتاً از مبادی قاچاق آفریقا و اروپا وارد ایران و خاورمیانه میشود. واقعیت این است که در ایران نیز قاچاقچیان به افرادی در بازارهای جهانی متصل هستند و با آنها فعالیت میکنند. چهبسا افرادی هستند که در باغهای پرندگان ایران فعالیت میکنند و افراد شناختهشده و متشخصی هستند اما تحت عنوانهای مختلفی نیز لابیهایی با سازمان محیط زیست کشور دارند و از طریق نهادهای متولی و نظارتی حتی به واسطه ارتباطاتی که دارند، این بازارها را اداره میکنند و سود خود را میبرند.
قوانین بازدارنده نیست
اینکه چرا شخصیتهای معروف، بازیگران، ورزشکاران و برخی افراد جامعه علاقهمند نگهداری پستانداران و پرندگان هستند، امری بسیار عادی و طبیعی در تمام دنیاست. اما منطق درست این است که باید با این افراد به شکل قانونی برخورد شود. اما باید در نظر گرفت آیا قوانین در این زمینه بازدارنده هستند؟ پاسخ منفی است. چرا که اینقدر هزینه و جریمه شکار، قاچاق و ایجاد بازار خرید و فروش حیات وحش در ایران ناچیز است که تمامی فعالان آن حاضر هستند تمام هزینه را پرداخت کنند ولی کار خود را رها نکنند. چون در این بازار پول زیادی جابهجا میشود.
خریداران که بعضاً چهرههای شناختهشده هستند از ثروت کافی برخوردارند و هزینه و جریمه اندک را میپردازند. باید برخورد با این افراد کاملاً منطبق بر قوانین باشد اما قوانین فعلی قوانین مفید و بازدارندهای نیست چرا که اگر قرار بود این قوانین کارآمد باشد تا حالا نتیجه داده بود. فرد شکارچی یا قاچاقچی به اندازه کافی شکار یا قاچاق میکند؛ وقتی یک مورد پیش میآید که گیر میافتد، مثلاً ۱۰۰ میلیون تومان جریمه پرداخت میکند و پرونده خاتمه پیدا میکند.
بنابراین قوانین کارآمد اگر از ابتدا تصویب شده باشد، سازمان محیط زیست توانایی آن را دارد که با شخص متخلف علناً برخورد قانونی کند. اما این سازمان امروزی که ما شاهد هستیم، در هیچ موضع قدرتی نیست و هیچ توانایی برای اعاده حیثیت حرفهای ندارد. برای انجام فعالیتهای سازمان محیط زیست باید به نهادهای دیگر متوسل شوند که ممکن است همکاری صورت گیرد یا صورت نگیرد. اما اگر سازمان محیط زیست این قدرت را داشته باشد که بتواند شخص متخلف را به دادگاه بکشاند و بر اساس مستندات دادگاه او را محاکمه و مجازات کند، ممکن است اندکی از فشار بر روی حیات وحش کم شود. این نوعی فرهنگسازی است که جامعه متوجه شود این بخش از طبیعت هم متولی دارد و نمیتوانید به آسانی شیر در خانه خود نگهداری کنید یا بازار قاچاق حیات وحش مانند پرندگان راه بیندازید.
متاسفانه ما شاهد هستیم که بازیگر بسیار شناختهشدهای جغدی وحشی بر شانه خود دارد و در تبلیغات حاضر میشود. وقتی افراد شناختهشده مانند آن بوکسور معروف یا آن بازیگر یا هر فردی که در این حوزه خطا کرده دادگاهی شوند، حساب کار دست متخلفان اصلی میآید.
تقریباً هیچ داده رسمی و متقنی از گردش مالی قاچاق حیات وحش وجود ندارد چراکه در وهله اول خود قاچاق، در شمار اقتصاد سیاه قرار میگیرد و در وهله بعدی، حتی در صنعت حیوانات خانگی نیز آمارها، متقن نیستند.
نوع و دامنه جغرافیایی قاچاق حیات وحش همچنان بسیار زیاد است.
تحلیلهای موجود نشان میدهد که مقیاس کلی قاچاق حیات وحش همچنان قابل توجه است. تجارت غیرقانونی در ۱۶۲ کشور و منطقه در طول سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱ نشان میدهد که تقریباً چهار هزار گونه گیاهی و جانوری که ۳۲۵۰ مورد از آنها در ضمایم CITES (کنوانسیون تجارت بینالمللی گونههای در معرض خطر انقراض) فهرست شدهاند، به شکل قاچاق خرید و فروش میشوند.
این کشفیات شامل ۱۳ میلیون مورد گزارششده با بیش از 16 هزار تن است.
این تجارت غیرقانونی به طیف گستردهای از بخشهای مصرف نهایی از جمله غذا، دارو، نگهداری حیوانات و گیاهان زنده و کالاهای «لوکس» مربوط است. البته سطوح واقعی قاچاق حیات وحش بسیار بیشتر از کشفیات ثبتشده است.
برای اولینبار در سال ۲۰۲۴، UNODC شاخصی را برای تخمین قاچاق گونههای محافظتشده گیاهی و جانوری تحت چهارچوب اهداف توسعه پایدار (SDGs) ایجاد کرده است. تخمین اولیه از روند این شاخص برای سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ نشان میدهد که در سطح جهانی، تجارت غیرقانونی حیات وحش کشفشده بهعنوان نسبتی از کل تجارت حیات وحش (قانونی و غیرقانونی) از سال ۲۰۱۷ به بعد افزایش یافته است.
در طول همهگیری کووید 19 در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ میزان قاچاق حیات وحش به بالاترین سطح خود رسیده است، چراکه در این بازه زمانی کشفیات حیات وحش حدود 4/1 تا 9/1 درصد از تجارت جهانی حیات وحش را تشکیل میداد. برای درک بهتر این عدد خوب است بدانیم این عدد در طول چهار سال قبل بین 5/0 تا 1/1 درصد متغیر بوده است.
در طول دهه گذشته، شکار غیرقانونی فیل و کرگدن، برای ارائه کالاهایی مانند عاج فیل و شاخ کرگدن بهطور پیوسته کاهش یافته است. با این حال، عاج فیل و شاخ کرگدن همچنان در بازارهای سیاه موجود است.
افزایش چشمگیر تقاضا برای پولکپوست تا سال ۲۰۱۹ و کاهش ناگهانی آن در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، به دلیل آن بوده که پولکهای پولکپوستها حداقل از قرن پنجم میلادی بهعنوان درمانی برای طیف وسیعی از بیماریها در دارونامه طب سنتی چینی (TCM) معرفی شدهاند. همچنین در طب سنتی ویتنام و بخشهایی از آفریقا نیز مورد استفاده قرار میگیرند. در سوی دیگر، از سال ۱۹۹۶ تلاش مداومی برای ترویج طب سنتی چینی در سطح بینالمللی صورت گرفت و همین به افزایش قاچاق غیرقانونی این گونه منجر شد. البته چین در سال ۲۰۲۰ پولکهای پولکپوستها را از دارونامه رسمی خود حذف کرد.
پژوهشها نشان میدهد که در سال ۲۰۱۸ در ویتنام حدود چهار درصد از جمعیت بزرگسال شهری یک شهر بزرگ، پولک پولکپوستها را مصرف میکنند. با این حال، با توجه به تنوع گسترده پولکها، احتمالاً مدت درمان متفاوت است و بنابراین تخمین بازار بالقوه نیز دشوار است.