حمله تند روزنامه حامی رئیسی به شهردارتهران
به گزارش اقتصادنیوز این روزنامه نوشت:مردم در فصل سرما با وعدههای بدون عمل برخی مدیران شهری یخ زدند. صفهای طولانی اتوبوس و ازدحام جمعیت برای مترو خلاف آن چیزی است که وعدهاش را داده بودند. عمده مشکلات از آنجا نشئت میگیرد که آقایان مسئول از بطن جامعه دور هستند. آنها که از بدو ورودشان به ساختمان شهرداری بارها و بارها در خصوص افزایش ناوگان حملونقل عمومی میگفتند، کدامشان تا به امروز در ایستگاههای مترو حاضر شدهاند مشکلات را از نزدیک ببینند؟
آیا آنها، یک روز، ساعت ۱۷:۱۵ سری به ایستگاه متروی میرزایشیرازی زدهاند تا ببینند مسافران سمت آزادگان باید حداقل ردشدن چهار یا پنج قطار را تماشا کنند و بازهم منتظر بمانند تا به زور، خودشان را لابهلای جمعیت جای دهند؟ آن هم با انواع و اقسام توهینها، چراکه هیچ ظرفیتی برای سوارشدن حتی یک مسافر هم نیست، اما چاره آن کسی که حتی بعد از سوارشدن به مترو، هنوز سه ساعت راه تا خانه دارد، چیست؟ او چند ساعت دیگر باید منتظر قطار خلوت بماند تا سوار شود؟
آنها که در مدیریت شهری، مسئولیت قبول کردهاند حتی یک بار برای نمونه در ایستگاه فردوسی یا امام خمینی (ره) یا آرژانتین به انتظار اتوبوس نشستهاند تا ببینند 1.5 ساعت انتظار برای رسیدن اتوبوس چه وضعیتی دارد؟ اگر از گرمازدگی تابستان بگذریم، مسافران حتماً زیر سرمای استخوانسوز مچاله خواهند شد، اما کاش فقط سرما باشد. این سرما نه تنها اعصاب آنها را به هم میریزد که قرار است دیر به محل کار خود برسند بلکه احتمال انواع و اقسام بیماریها را نیز تشدید میکند. حال بماند که تمام مسافران این خطها، فقط افراد شاغل نیستند و بسیاری از بازنشستگان و از کارافتادگان نیز در آنجا حضور دارند و ناچارند شهر را زیرپا بگذارند تا از محلی که اندکی قیمتش با جیب آنها همخوانی دارد، خرید کنند.
حرف زدن راحت است، شاید اصلاً برخی مدیران شهری متوجه این ایرادات نباشند، بنابراین کافی است آنها 1.5ساعت در یک ایستگاه اتوبوس به انتظار بنشینند تا معنای سرمای استخوانسوز و انتظار اعصاب خردکن را درک کنند. هر چند بعید است رنج چنین کاری را به جان بخرند! البته معضل کمبود اتوبوس و قطار مترو، تنها مختص میدان آرژانتین، میدان امام خمینی (ره) یا متروی میرزای شیرازی نیست. افرادی که به دلیل شرایط مالی ناچار به استفاده از خطوط مترو و اتوبوس هستند، جیب آنها اگر یاری میکرد، توهین سوارشدن هر روزه به مترو و اتوبوس را به جان نمیخریدند و مانند خیلیها از وسیله نقلیه شخصی خود استفاده میکردند.
حال پاسخ این پرسش برای مردم بسیار مهم است که کدام یک از مسئولان حاضر خواهد شد، حتی یک هفته، نه بیشتر از وسایل حملونقل عمومی برای تردد استفاده کند؟ بعید است حتی یک نفر از آنها هم حاضر شود ساعتها وقت خود را در ازدحام جمعیت و انتظار اتوبوس و مترو هدر دهد. اگر غیر از این بود، مردم امروز و هر روز در تکتک اتوبوسها و ایستگاههای مترو این مشکلات را با پوست و گوشت خود لمس نمیکردند.
ضربالمثل «سواره از حال پیاده خبر ندارد» شاید این روزها به وضوح در صفهای اتوبوس و مترو مصداق داشته باشد، البته حتی این ضربالمثل هم نمیتواند واقعیت فاصله بین مردم و مدیران شهری را به درستی به تصویر بکشد.