مجلس میخواهد «صمت» بی وزیر بماند؟/مواضع دولتیها یکی از دلایل گستاخی آمریکا و اروپا /بهانه جدید برای انسداد فضای مجازی
به گزارش اقتصادنیوز امروز هم مانند دو سه روز اخیر، ماجرای توافق امارات و بحرین با اسرائیل مورد توجه روزنامههای ایران قرار دارد. از دیگر سوژههای مشترک نوسانات گسترده قیمت طلا و ارز در بازارهاست.
مطلب اصلی آفتابیزد به بازار خودرو اختصاص دارد. این روزنامه در این گزارش از این تیتر بهره بردهاست:« قیمت خودرو چگونه تعیین میشود؟» این روزنامه در گزارش عکس اصلی صفحه خود نیز به دعوای روزنامه اصولگرای جوان و ایران ارگان دولت پرداخته و از این تیتر استفاده کرده است: جدال بر سر تعطیلی پاستور!
ابتکار در تیتر نخست خود آورده است: صعود وریزش بازارها از پله تورم!
افکار نیز تیتر اول خود رابه وعدههای وزیر وشهرسازی اختصاص داده و به نقل از او نوشته است: حاشیهنشینی را سه ساله جمع میکنیم!
اطلاعات هم یکی از فرازهای اظهارات حسن روحانی رئیسجمهور را تیتر کرده است: روحانی: قیمت کالاها و ارزاق دربازار ناعادلانه است.
جامجم ارگان صداو سیما در تیتر اول خود آورده است: هزینه سفره هرخانوارحداقل ماهی 2 میلیون تومان!
جوان هم تیتراول خود رابه آخرین تحولات پرونده هستهای را بررسی کرده ونوشته است: پرده آخر برجام
رسالت اما به بحث ازدواج جوان پرداخته و مینویسد:بخت بسته ازدواج باز میشود!
همشهری ارگان شهرداری تهران هم به سوژه کروناو اقتصاد ایران پرداخته و نوشته است: وام کرونا دور از دسترس بنگاهها
وطن امروز هم بااشاره به تحولات اخیر در روابط بحرین وامارات با اسرائیل این جمله را برای تیتر نخست خود برگزید: متعلقه اسرائیل
در ادامه برخی از مطالب مهم روزنامههای امروز رامرور میکنیم:
آرمان ملی؛ مجلس میخواهد «صمت» بی وزیر بماند؟
آرمان در تیتر اول خود سوژه تعیین وزیر برای وزارت صمت را بررسی کرده است. در بخشی از این مطلب آمده است: بیبرنامهگی وزارت صمت آن هم در شرایط جنگ اقتصادی امروز آمریکا و متحدانش با ایران شرایط ویژهای را در اقتصاد کشور رقم زده است. ..وضعیت نامعلوم و بلاتکلیفی وزارت صمت در معرفی وزیر باعث شده تا بسیاری از فعالیتهای اقتصادی بهویژه در بخش صادرات با مشکل و حتی توقف همراه شود و این اتفاق یعنی خالی شدن بازارهای بینالمللی از کالاهای ایرانی و دادن فرصت برای سایر کشورها در گرفتن جای ایران. سالها طول میکشد تا بازارهای خارجی به محصولات کشوری اجازه ورود بدهند و آن را قبول کنند و تجار ایرانی در این راستا اقدامات زیادی انجام دادهاند تا بتوانند بازارهای باقی مانده از تحریمهای تجاری را حفظ کنند که با این وضعیت چندان امیدی به باقی ماندن این بازارها نیست و همین موضوع باعث شده تا فعالان اقتصادی در عرصههای مختلف به بلاتکلیفی وزارت صمت معترض شوند تا جایی که هیات رئیسه خانه صنعت، معدن و تجارت ایران طی بیانیهای نسبت به احتمال افزایش مشکلات تولیدکنندگان و نابسامانیها در صورت ادامه این روند هشدار داده و از رئیس جمهوری خواسته معرفی وزیر صمت را بهعنوان اولین دغدغه و اولویت کاری خود تلقی کند. در این بیانیه خطاب به رئیس جمهوری آمده: «چنانچه مستحضرید مهمترین وزارتخانه اقتصادی با بیش از 17 شرکت و سازمان زیر مجموعه که نقش تعیینکنندهای در سیاستگذاری و تنظیم مناسبات اقتصادی خرد و کلان کشور دارد بیش از چهار ماه است که بدون وزیر و با سرپرست اداره میشود. بهطور حتم ادامه این روند حاصلی جز معطلی و افزایش مشکلات تولیدکنندگان و نابسامانیها و بلاتکلیفی مدیران و کارشناسان وزارتخانه و اخلال در فعالیت های مهم وزارتخانه مذکور و فرصت سوزی به طور مستقیم و نیز اثر منفی ثانویه در کارکرد سایر وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و خصوصی ذیربط را در پی نخواهد داشت. جناب آقای رئیس جمهوری، لطفا عنایت بفرمایید که عدم معرفی وزیر صنعت، معدن و تجارت آن هم در بازه زمانی طولانی و این مقطع حساس، به هر دلیل که باشد توجیهناپذیر و حاوی پیام منفی و بسیار نگرانکننده برای فعالان اقتصادی است.» با این حال دولت گفته است که قرار است هفته آینده وزیر پیشنهادی صمت را برای گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی کند تا بلکه غائله وزارت صمت به پایان برسد.
این روزنامه در یکی دیگر از عناوین اصلی صفحه اول خود آورده است: «اصلاحطلبان و روحــانی برخلاف ادعاهایشان مخالف پیشرفت زنان هستند»، «هیچ زنی در دولت روحانی وزیر نشد»، «اصلاحطلبان فقط شعار حمایت از زنان میدهند و در عمل کاری برای آنها نمیکنند» و هزاران ادعایی که از سوی اصولگرایان مطرح میشود. بدون شک زنان نیمی از جمعیت رایدهنده در انتخاباتها هستند؛ بنابراین آرای آنها در تعیین رئیسجمهور از اهمیت زیادی برخوردار است. اکنون که فعالیتهای انتخاباتی 1400 و تعیین رئیسجمهور سیزدهم آغاز شده، یکی از برنامههای اصولگرایان جذب آرای زنان است. آنها با نادیده گرفتن رویکرد خودشان به زنان در تمام سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی درصدد هستند تا با ادعاهای نادرستی که دارند به ناامید کردن زنان برای رای دادن به کاندیداهایی بپردازند که از سوی اعتدالیون و اصلاحطلبان معرفی میشوند. نکته قابل تامل آنجاست که اصولگرایان بهویژه طیف سنتی آنها بهخوبی دلیل عدم معرفی وزیر زن از سوی دولتها را میدانند و بهطور حتم اگر روزی یک رئیسجمهور اقدام به معرفی یک خانم برای برعهده گرفتن وزارتخانهای کند، آنها در صف نخست مخالفت حضور پیدا میکنند اما اکنون نیاز به جلب آرا در انتخابات 1400 دارند و تصور میکنند با القای نادرست «بیاهمیت بودن زنان برای اصلاحطلبان و اعتدالیون» میتوانند کلید پاستور را دریافت کنند اما اصولگرایان پیش از این تخریبها، باید به مواردی اشاره کنند که اثبات شود خودشان زمانی که در قدرت قرار داشتند چه اندازه به تواناییهای زنان اعتقاد داشتند و آن را با حضور زنان در مجلس ششم و دولتهای ششم و هفتم مقایسه کنند.
کیهان؛ مواضع دولتیها یکی از دلایل گستاخی آمریکا و اروپا
کیهان تیتر نخست خود را به صلح امارات وبحرین با اسرائیل اختصاص داده ونوشته است:«سیرک سازش ترامپ رژیم جعلی اسرائیل را نجات نمیدهد»
این روزنامه در سرمقاله خود نیز تاکید کرده است: از روزی که رئیسجمهور بلافاصله پس از خروج آمریکا از برجام بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و اعلام کرد «مهلت کوتاه چند هفتهای» به کشورهای اروپایی میدهد تا انتخاب کنند بدون حضور آمریکا به تعهدات خود در برجام پایبند بمانند و یا ایران راه دیگری در پیش گیرد؛ بیش از 120 هفته میگذرد. در این مدت ایران یکطرفه به اکثر تعهدات خود پایبند ماند و تنها با چند گام کوتاه و ناچیز از برخی محدودیتهای برجامی عدول کرد. اما در آن سو اروپا به تعبیر وزیر خارجه کشورمان در 21 آبان 1398 «حتی به یک تعهد خود هم عمل نکرد.» مسلما یکی از دلایل گستاخی آمریکا برای خروج از برجام و آسودهخاطری کشورهای اروپایی در عدم پایبندی به تعهداتشان، بازنمایی اظهارات و اقدامات نسنجیده برخی دولتمردان برای مقامات غربی و شکلگیری این محاسبه غلط در ذهن آنان است که ایران به هر قیمت در برجام میماند. دولتمردان با این اقدام مشت خود را باز و دیپلماسیشان را خلع سلاح کردند. حالا در موقعیتی جدید ایالات متحده با خوانشی عجیب از قطعنامه 2231 ضمن ارائه نامهای رسمی به شورای امنیت سازمان ملل در 20 آگوست 2020(30 مرداد 1399) مدعی فعالسازی «مکانیسم ماشه» به منظور بازگشت قطعنامههای تحریمی سازمان ملل شده است. در این خصوص باید تأکید کرد که با وجود تحریمهای گسترده فعلی که توسط آمریکا و متحدانش اعمال میشود، بازگشت تحریمهای سازمان ملل عملا محدودیت تازهای برای فعالیتهای اقتصادی ایران ایجاد نخواهد کرد و چندان تأثیرگذار نخواهد بود.
ایران؛ پیام سرعت عجیب نمایندگان برای تصویب طرح نظارت بر انتخابات
ایران تیتر نخست خود را به طرح اصلاح قانون انتخابات در مجلس اختصاص داده است. در بخشی از این مطلب آمده ست:
دولت میگوید مجلســــــیها بایــــــد به جــــــــای طرحنویسیهای سریع خود، لایحه جامع انتخابات را که از یک سال و نیم قبل در بهارستان مسکوت مانده روی میز بگذارند؛ این توصیهای است که رئیس دفتر رئیس جمهوری و معاون پارلمانی دولت در گفت و گو با «ایران» مطرح کردهاند. در مجلس اما چیزی که مشهود است، شتاب و عجله برای تصویب طرحهای انتخاباتی تا موعد آذرماه است. عجلهای با یک پیام مشخص؛ مجلسنشینان میخواهند انتخابات بعدی را با یک قانون جدید اجرا کنند. طرح پیشنهادی قانون آنها اما تا همین جا مورد انتقادات زیادی بوده. نه فقط اصلاحطلبان و حامیان دولت، بلکه حتی اصولگرایان طرفدار مجلس یازدهم هم گفتهاند طرحهای انتخاباتی اخیر نه کارشناسی است و نه دقیق. نمونه برجسته این موضع در مقالات انتقادی دو هفته قبل خبرگزاری «تسنیم» و روزنامه «کیهان» منتشر شد. با این همه در روزهای اخیر باز هم رئیس و نایب رئیس کمیسیون شوراهای مجلس گفتهاند که بر بررسی و تصویب سریع این طرحها خصوصاً طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری اصرار دارند. در سخنان اخیر محمدصالح جوکار و محمدحسن آصفری یک مسأله دیگر هم مورد تأکید بود؛ حضور نمایندگان دولت و وزارت کشور در جلسات بررسی این طرحها در کمیسیون. اتفاقی که این سؤال را ایجاد میکرد؛ آیا دولت از موضع اصرار بر لایحه جامع انتخابات عقب نشست و همراه طرحهای سهگانه مجلس شده؟ محمود واعظی و حسینعلی امیری در گفتوگو با «ایران» تأکید میکنند که پاسخ این سؤال منفی است و همچنان دولت لایحه جامع انتخابات را برای اصلاحات این حوزه، از همه لحاظ دارای اولویت میداند.
اعتماد؛ بهانه جدید برای انسداد فضای مجازی
اعتماد در مطلب اصلی صفحه اول خود به بررسی طرح 40 نماینده مجلس یازدهم با محوریت ساماندهی فضای مجازی پرداخت. در بخشی از این گزارش تاکید شده است:نمایندگان مجلس یازدهم، نیامده دست گذاشتند روی فضای مجازی و ایجاد محدودیت برای این فضا. ۴۰ نفر از نمایندگان اصولگرای مجلس یازدهم، تنها ۲ ماه و ۱۹ روز بعد از حضورشان در «بهارستان» طرحی با عنوان «ساماندهی فضای مجازی» را اعلام وصول کردند تا در صحن علنی مجلس بررسی شود؛ طرحی که حتی هنوز به کمیسیون نرسیده، برخی ناظران و حتی بعضی از نمایندگان به آن عنوان «انسداد پیامرسانهای خارجی» دادهاند و ظاهرا قرار است قوانین سفت و سختی را پیشروی کاربران فضای مجازی بگذارد؛ قوانینی که میتواند عملا دست کاربران فضای مجازی را از این جهان امروز و عصر ارتباطات کوتاه کرده یا در صورت استفاده از شبکههای اجتماعی خارجی، مشکلاتی حقوقی برای آنها به وجود بیاورد. نمایندگان مجلس با این طرح به دنبال آن هستند تا فعالیت شبکههای اجتماعی را منوط به تایید هیاتی ساماندهی و نظارت کرده و به دنبال احراز هویت کاربران اینترنت هستند. براساس طرح ارایه شده، در این «ساماندهی»، استفاده از فیلترشکن جرم است و برای آن مجازات حبس و جزای نقدی درنظر گرفته شده است. همچنین مدیریت درگاههای ورود و خروج پهنای باند ارتباطی با خارج از کشور به ستادکل نیروهای مسلح سپرده شده و بر همین اساس «حدود و ثغور وظایف با پیشنهاد ستادکل نیروهای مسلح و با تصویب مقام معظم رهبری مشخص خواهد شد.» بنابر آنچه در این طرح ۲۰ مادهای آمده، دسترسی به دادههای کاربران فضای مجازی، اگر پای جرایم «جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی، محاربه و افساد فیالارض و شروع به انجام این جرایم یا معاونت در آنها» آزاد است. همچنین در راستای آنچه این نمایندگان ساماندهی فضای مجازی خواندهاند، درج و انتشار اسناد و دادههای دارای سطوح محرمانگی در پیامرسانهای داخلی و خارجی ممنوع است و تشخیص محرمانه بودن این دادهها با وزارت اطلاعات و ستادکل نیروهای مسلح است. نکته دیگری که در این طرح آمده، این است که عملکرد پیامرسانهای داخلی و خارجی باید به تایید هیات نظارتی برسد که متشکل است از رییس مرکز فضای مجازی، نمایندههای وزارتخانههای ارتباطات، ارشاد، اطلاعات، دادستانی کل کشور، کمیسیون فرهنگی، صدا وسیما، اطلاعات سپاه، سازمان تبلیغات، نیروی انتظامی و سازمان پدافند غیرعامل. اما مجموعه نکات مطرح شده در این طرح بلافاصله با واکنش کاربران فضای مجازی که مهمترین تاثیر را از تصویب آن میگرفتند، روبهرو شد. کاربرانی که نگران بودند با تصویب این طرح دسترسیشان به پیامرسانها و شبکههای اجتماعی قطع شده و بیم آن داشتند که ایران در زمینه فضای مجازی به کرهشمالی تبدیل شود. بر همین اساس هم حمیده زرآبادی در گفتوگویی با «اعتماد» هشدار داد که انسداد فضای مجازی باقیمانده اعتماد عمومی را هم از بین خواهد برد. رییس کمیته ارتباطات کمیسیون صنایع و معادن مجلس دهم طرح مجلس یازدهمیها را غیرکارشناسی میداند و معتقد است که اعتماد و آزادیهای عمومی را از بین میبرد و در عین حال تاکید دارد که فناوری بنبست ندارد و آنطور که تجربه نشان داده فضای مجازی یا در کل فناوری و تکنولوژیهای جدید هیچگاه مسدود و محدود نمیشوند و هر اتفاقی که بیفتد، درنهایت جایگزینی برای آن وجود دارد؛ کسی که بخواهد استفاده کند، استفاده میکند، حتی اگر قانونهای سختگیرانهتر از این هم وجود داشته باشد.
این روزنامه در سرمقاله خود با عنوان« اعراب را به دامن صهیونیستها نرانیم» به قلم محمد شریعتی دهاقان از دیپلماتهای سابق کشور نسبت به برخی از روندهای دیپلماتیک انتقادهایی مطرح کرد.
دنیای اقتصاد؛ گام سوم سیاستگذار برای «تعادلبخشی به بازار ارز» برداشته شد
دنیای اقتصاد درگزارش اصلی صفحه اول خود با عنوان« حذف مانع بازگشت دلارها» به نوسانات اخیر بازار ارز پرداخته و مینویسد: مهمترین مانع بازگشت دلارهای صادراتی به کشور برداشته شد. سیاستگذار پولی در هفته جاری سه تصمیم مهم، در جهت تعادلبخشی به بازار ارز انتخاب کرد: «حذف رانت ارزی با نزدیک کردن قیمت صرافی به بازار»، «حذف سقف قیمتی در معاملات سامانه نیما» و در گام آخر «صدور مجوز عرضه دلار صادرکنندگان به صرافیها». عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد: پتروشیمیها، فولادیها و معدنیها میتوانند ارز حاصل از صادرات خود را مستقیما به صرافیهای مجاز برای واردات کالاهای دارای تخصیص ارز بفروشند. پیش از این تصمیم، وجود محدودیتها در فروش آزادانه ارز، باعث شده بود که صادرکنندگان تمایل کمتری برای بازگرداندن ارز داشته باشند. اگرچه سیاستگذار با رویکرد قهری سعی در قانع کردن صادرکنندگان برای بازگشت ارز داشت، اما تغییر تاکتیک بازارساز با رویکردی تشویقی میتواند انگیزه بازگشت دلارها را در صادرکنندگان تقویت کند. از نگاه کارشناسان، این تصمیم جایگاه بورسی این سه گروه اقتصادی را نیز در روز ابتدایی هفته آینده بهبود خواهد بخشید.
شرق؛ ترامپ در سه مورد گند زده است!
اقتصادنیوز: عمادالدین باقی فعال حقوق بشر و نویسنده در یادداشتی در روزنامه شرق به یک پرونده قضایی و حکم صادره در این زمینه پرداخت.
به گزارش اقتصادنیوز او در این یادداشت نوشت: بهعنوان کسی که از تبلیغ و کارزار در جایی که ضرر و خطری را متوجه زندگی دیگران کند، پرهیز دارد و به راههای حقوقی، قانونی، مذاکراتی و اطلاعرسانی به دستاندرکاران و آگاهسازی برای رفع مشکل دل بسته است، چنان خسته شدهام که ناگزیر از توسل به ریزش این کلمات بر کاغذ برای تسلای خویشم. صبح چهارشنبه 26 اردیبهشت 99 انسان خانوادهداری بر دار شد. هرچند هفتهها بود که همسرم فاطمه کمالی که بیهیاهو و نمایش، سالهاست برای یاری به همنوعان میکوشد و چند کنشکر بسیار کوشا و بیادعا، هر روز درگیر این پرونده بودند، اما دو روز گذشته هر لحظهاش به سالی بود. سالهاست پروندههای بسیاری که با آنها درگیریم و صدایی ندارند، بر گرده وجدانمان سنگینی میکنند؛ فراوان هستند از این دست که صدایشان به گوش کسی نمیرسد و دهها نمونهاش را در این سالها دیدهایم. در مورد مردی که امروز بر دار شد، نه به اظهارات خود متهم که تلفنی از زندان هر روز در تماس بود و نه به اظهارات خانوادهاش، نه مسئولان زندان و نه همه کسانی که او را به درستی میشناختند، بلکه از دادنامهاش میگویم، از آنچه که در خود رأی دادگاه روایت شده و انکار مقبولی هم نشده است. در یکی از نامهها به مسئولی که موجب گشایش اندک و موقتی در پرونده شد، نوشتم: لُب ماجرا چنان که در رأی دادگاه هم به وضوح آمده، این است که او به اتفاق همسرش و خواهر و شوهرخواهرش در دلیجان به بازار رفته بودند، فردی مزاحم ناموس آنها میشود و سماجت داشته که شماره تلفن بدهد و بگیرد. جواد به او تذکر میدهد که اینها ناموس ما هستند و مزاحم نشود؛ اما آن مرحوم باز هم کار خود را تا پای ماشین آنها تکرار میکند. جواد همسر، خواهر و شوهرخواهرش را داخل ماشین میفرستد و برمیگردد که فرد مزاحم را توبیخ کند. مقتول چاقو میکشد، جواد (متهم پرونده) هم یک لحظه چاقوی او را در دستش میپیچاند، باهم روی زمین میافتند و نوک چاقو به بدن خود مقتول فرومیرود. جواد که تصور نمیکرده زخمی جدی به وجود آمده باشد، با جداکردن مردم آنجا را ترک میکند؛ اما آن مرد به بیمارستان منتقل میشود (در دلیجان) و شش ساعت بعد فوت میکند. یک بیمارستان در دلیجان که بهواقع شهری کوچک است، مرتکب خطای پزشکی میشود و نمونههای دیگر را در همه شهرهای بزرگ و بیمارستانهای مجهز خبر داریم.
برای من که آنچه اصالت دارد و ارزش هست، جان انسانهاست با هر روحیه و گرایشی و معتقدم جان انسان متعلق به خداوند است، واقعا در جایی که میبینم کسی که دارد اعدام میشود، انسان شریفی است و همه مسئولان زندان هم درستکاری او را تأیید میکنند، خانوادهاش، خانوادهای متدین است و خودش هم به دفاع از ناموس برخاسته، چون مطلقا هیچگونه سابقه و آشنایی و برخوردی با مرحوم تا قبل از آن حادثه هم نداشته که تصور دیگری به وجود آید... واقعا دلم به درد میآید که شاهد مرگ چنین فردی به اسم قاتل باشیم.پس از شش سال اقدام به تهیه نسخه کامل پرونده پزشکی مقتول در بیمارستان امام صادق(ع) دلیجان شد و دکتر مجد، وکیل تبرعی جواد، پرونده را به ضمیمه شکایت وکیل به دایره رسیدگیهای انتظامی سازمان نظام پزشکی کشور ارائه کرد. سازمان نظام پزشکی بر اساس شکایت واصله، پرونده را به متخصصان پزشکی ارجاع داده و پس از بررسیهای فنی، نظر کارشناسی آنان بر وقوع خطای حتمی پزشکی منجر به فوت قرار گرفت، ولی نظر به قوانین دایره رسیدگیهای انتظامی نظام پزشکی اگر بیش از یک سال از پرونده گذشته باشد، نیازمند استعلام یک مرجع قضائی است که بهدستآوردن همین یک نامه خودش حکایتی از دوندگیها دارد. این موضوع به اطلاع برخی مقامات مختلف قضائی رسانده شد.متأسفانه چیزی نیست که پنهان باشد، وقتی اعاده دادرسی خواسته میشود و پرونده به دیوان عالی کشور میرود، قضات شعبه پرونده را میخوانند، ولی حکم اعدام را تأیید میکنند.
درحالیکه شعبه قبلی دیوان (شعبه 32) صراحتا نوشته است در این پرونده تشریفات دادرسی رعایت نشده و همچنین تصریح کرده که تحقیقات کافی انجام نشده است، اما شعبه بعدی دیوان حتی به نظر شعبه دیگر عنایت نمیکند. قاعده «درء» هم جاری نمیکند.در برخی از پروندههای جنایی، شبهاتی جدی وجود دارد که چندان مورد توجه نیست و اگر توجه میشد، نمونههای فراوانی را با اسناد و مدارک ارائه میکردیم. اگر امکان نقد آرای محاکم وجود داشت و این موارد را در مطبوعات میگفتیم و مینوشتیم، شاید جلوگیری میشد. نمیتوانید تصور کنید لحظههای جانکاهی را که بر یک خانواده میگذرد.
دو شبانهروز بود که همپای خانواده نتوانستیم چشم روی هم بگذاریم، لحظه به لحظه مضطرب، نگران و منتظر که جان انسانی دارد گرفته میشود، به چشم میبینی، اما کاری از دستت برنمیآید، در زندان اراک انسانی از دست میرود و دختر ۱۰سالهاش یتیم میشود؛ دختری که مادرش نیز بر اثر شنیدن خبر حکم اعدام برای شوهرش در عروسی برادرش جان خود را از دست داد و قبلا از طرف مادر نیز یتیم شده بود. در روایتی از امام علی(ع) آمده است: «اگر هزاران نفر گناهکار بیکیفر بمانند، بهتر از آن است که یک نفر بیگناه برخلاف حق به کیفر برسد».این دلنوشته را هم به جایی نسبت ندهید لطفا.
شرق با حمیدرضا جلاییپور استاد جامعهشناسی درباره انتخابات آمریکا گفتوگویی داشته است. در بخشی از این گفتو گو آمده است: نکات مهمی را مطرح کردید و از انتخابات آمریکا ما را بردید در بحث پایه علل «بیثباتی دموکراسیها» حتی در کشورهای مهد مدرنیته. سعی میکنم هر دو را مختصر توضیح دهم. هر دو عامل «نوع نمایش کاندیداها» و «ترس مردم» در انتخابات آتی آمریکا مهماند؛ ولی هر دو عامل در «زمینه» انتخاباتی عمل میکنند و زمینه انتخابات و ازجمله انتخابات آمریکا را نباید تکعاملی دید. این دو عامل را باید در کانتکست جامعه دید. درست است که در انتخابات قبلی هم ترامپ و هم هیلاری «نمایش» دادند؛ ولی نمایش ملیگرایی پوپولیستی ترامپ جذابتر بود؛ ولی هیلاری در انتخابات قبلی به بیتوجهی به عدالت اجتماعی در جامعه آمریکا باخت. اگر برنی سندرز کاندیدای حزب دموکرات بود و با برنامه عدالتطلبانه و پیشرویای که داشت، از ترامپ میبرد. حتی در انتخابات قبلی هم هیلاری از لحاظ میزان آرا سه میلیون رأی بیشتر از ترامپ آورد؛ ولی با رأی الکترال به ترامپ باخت. در انتخابات پیشرو ترامپ زیاد نمیتواند «نمایش» ملیگرایی بدهد؛ چون در چهار سال گذشته مردم کارهای نژادیاش را دیدند؛ ولی او میخواهد از «ترس» آمریکاییها درباره امنیت آمریکا و منافع ملی آمریکا در رقابت با چین استفاده کند. حالا باید ببینیم در این 40 روز میتواند یا نه؟ من شک دارم بتواند.
درست فرمودید که بایدن نسبت به ترامپ خوب نمیتواند «نمایش» بدهد ولی سه عامل هست که به کمک بایدن آمده است. عامل اول اینکه ترامپ در این دوره در ایجاد تنشهای نژادی در سرزمین مهاجران یا آمریکا «گند» زده و تیپ آمریکایی که مفتخر به رواداری بود، شاهد ناآرامی قومی است. عامل دوم اینکه ترامپ در مدیریت بحران کرونا «گند» زده است؛ بهطوریکه آمریکا بهعنوان یک کشور ابرقدرت که پنج درصد جمعیت دنیا را دارد، ولی یکچهارم تلفات ناشی از کرونا در دنیا متعلق به آمریکاست! بنابراین این دو نوع خرابکاری به نفع «بایدن عاقل، پیرمرد و میانهرو» شده است. عامل سوم اینکه بایدن بهعنوان یک سیاستمدار کهنهکار و میانهرو حزب دموکرات تقریبا برنامه ضدنژادی و عدالت اجتماعی سندرز را قبول کرده و یک معاون اول دورگه آفریقایی- هندیتبار انتخاب کرده و این باعث جذابیت بایدن بیجذابیت شده است. بنابراین با توجه به این سه عامل، بایدن احتمال دارد هم رأی گروههای بزرگ قومی را بیاورد و هم رأی میانهروهای سفید آمریکایی را. به هر تقدیر باید در روزهای آینده ببینیم عامل «ترس مردم از امنیت آمریکا» به ترامپ کمک میکند یا سه عاملی که گفتم به بایدن کمک میکند. من حدس میزنم شانس بیشتر با بایدن باشد. جنابعالی به خوردن کفگیر دموکراسی به تَه دیگ اشاره کردید. واقعا وقتی در کشور آمریکا شخصیت نامتعادلی مثل ترامپ چهار سال رئیسجمهور میشود، میشود گفت دموکراسی ضربه خورده؛ من با شما موافقم. اما چرا؟ اتفاقا 170 سال است که نقاط ضعف دموکراسی شناخته شده و تحقیقات تجربی این را نشان میدهد. من به دو نقطهضعف دموکراسیها اشاره میکنم. اگر در کشورها احقاق حقوق شهروندی نهادینه نشود، اگر مشارکت جمعی و داوطلبانه مردم در جامعه تقویت نشود و به عبارت دیگر اگر جامعه مدنی در جامعه زنده و پویا نباشد، میتواند در ذیل حکمرانیهای دموکراتیک به قول توکویل به جای استبداد قدیم شاهان «استبداد اکثریت مدرن» شکل بگیرد و کسانی که به نام مردم رأی آوردند، پدر مردم و اقلیت را به نام مردم دربیاورند. عامل دوم اینکه در هر دموکراسی اگر شکاف طبقاتی زیاد باشد و این شکاف به احساس جمعی تبدیل شود، اگر نیروی کار بیکار و در وضعیت تبعیض باشد، ممکن است در آن کشور ما به جای دموکراسی، پوپولیسم و مردمانگیزی داشته باشیم؛ یعنی شرایط برای ظهور شارلاتانهایی که برای فقرا شعار میدهند، زیاد میشود. ما این پدیده را در دهه گذشته در برزیل، هند، هلند و آمریکا دیدیم ولی پوپولیسم را در شمال اروپا کمتر دیدیم. چون در کشورهای شمال اروپا شکاف طبقاتی و نارضایتی گروههای بزرگ کمتر است. بنابراین من سخن شما را اینگونه بیان میکنم: درست است که اگر اوضاع جامعه مدنی و اقشار و گروههای بزرگ اجتماعی در جامعهای بد شود، کفگیر دموکراسی به ته دیگ میخورد و آش ترامپیسم درست میشود.
ببینید در انتخابات اخیر تا حالا ترامپ از چه خورد؟ از کرونا. حالا چرا؟ چون اولا مدیریت کلان مبارزه با کرونا در کاخ سفید کارشناسی نبود و پوپولیستی بود و ثانیا سیستم درمانی آمریکا خصوصی و طبقاتی است و درست کار نکرد و بیشتر سیاهها تلفات دادند. سندرز بهدرستی سیاستهای عدالت اجتماعی، رفع تبعیض نژادی و صلح دستهجمعی جهانی را مورد خطاب قرار داده و بایدن هم از او کپی زده بنابراین به نظر من انتخابات آینده آمریکا رقابت بین تقویت دموکراسی با پوپولیسم مردمانگیز و مخرب ترامپ است.
جمهوری اسلامی؛ مسئولان آمار انتخابات کرج را جدی بگیرند
اقتصادنیوز: جمهوری اسلامی در یادداشت صفحه اول خود با اشاره به نرخ مشارکت مردم کرج در انتخابات مجلس نسبت به انفعال مردم هشدارداد. به گزارش اقتصادنیوز در بخشی از این یادداشت آمده است:...درست است که بعضی روشهای نادرست، برخوردهای غلط و کوتاهیهای نابخشودنی در اجرای عدالت موجب شد پشتوانه مردمی این نظام دچار خدشه گردد، ولی اگر به سرمایه اصلی مردمیماندن نظام که قانون اساسی آنست توجه و عمل شود، این پشتوانه به جایگاه واقعی خود باز خواهد گشت و حتی تقویت هم خواهد شد.اقداماتی که در چند انتخابات اخیر صورت گرفته، تحرکاتی که در مجلس یازدهم تحت عنوان اصلاح موادی از قانون انتخابات ریاست جمهوری شروع شده و مواضعی که عدهای از عناصر محدودنگر و انحصارطلب در زمینه تضییع حقوق مردم اعلام میکنند، متاسفانه تماماً در جهت تضعیف پشتوانه مردمی نظام هستند. تاسف بالاتر اینست که عاملان اصلی این اقدامات و تحرکات و صاحبان این مواضع، خود را انقلابی و حامی مردم معرفی میکنند و با چنین شعارهای زیبائی درحال سلب کردن حقوق قانونی و شرعی مردمی هستند که صاحبان اصلی انقلابند.
در ادامه یادداشت آمده است: نگاهی اجمالی به آمار مشارکت مردم در مرحله دوم انتخابات مجلس که جمعه گذشته در 10 حوزه انتخابیه برگزار شد نشان میدهد نگرانی از تحرکاتی که به تضعیف پشتوانه مردمی نظام میانجامد، یک نگرانی واقعی است. برای نمونه، در شهرستانهای کرج، فردیس و اشتهارد که تعداد واجدین شرایط رای دادن در آنها بیش از یک میلیون و هفتصد و پنجاه هزار نفر است، کسی که به عنوان نماینده این شهرستانها به مجلس یازدهم راه یافته، طبق آمار اعلامشده رسمی فقط 27000 رای داشته است. نمونه دیگر مربوط به کرمانشاه است که نماینده وارد شده به مجلس یازدهم فقط 966/21 رای با خود آورده است. اینها دو شهر بزرگ از حوزههای انتخابیهای هستند که انتخابات مرحله دوم در آنها برگزار شده است. در حوزههای انتخابیه دیگر، آمارهای رسمی اعلام شده نشان میدهند افرادی با کمتر از 10 هزار رای وارد مجلس یازدهم شدهاند.
درست است که شرایط کرونائی و مرحله دوم بودن انتخابات دو عامل کاهش آراء بودند ولی تاثیر این دو عامل را حداکثر میتوان تا 10 درصد درنظر گرفت. بنابراین، باید بپذیریم که اینهمه ریزش را باید یک خطر برای پشتوانه مردمی نظام جمهوری اسلامی دانست که از نوع تعامل مسئولان با مردم و بیتوجهی به نقش مردم در تعیین سرنوشت خود و کشور ناشی میشود. در انتخابات مجلس یازدهم بهویژه در مرحله دوم، تقریباً رقابت واقعی که رقابت بین افکار و گرایشهای سیاسی متفاوت است وجود نداشت. وزیر کشور در آستانه انتخابات مرحله دوم گفته بود این انتخابات که در شرایط کرونائی برگزار میشود الگوئی برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 خواهد بود. این آقای وزیر و سایر مسئولین انتخابات باید بدانند که آنچه مانع مشارکت مردم در انتخابات است، کرونا نیست، بدتر از کرونا محدود کردن حق انتخاب مردم است. در هر انتخاباتی که رقابت واقعی وجود داشته باشد، مردم برای حضور در پای صندوقهای رای، انگیزه خواهند داشت حتی در شرایط کرونائی. مردم، خواهان تقویت نظام هستند، مشکل در رفتار مسئولان است.