ظهور دوباره گشتاپو در آلمان
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، «سدا بسای ییلدیز» که برای کار و دور از خانه سفر میکرد در هتل خود یک فاکس دلخراش دریافت کرد. در این فاکس نوشته شده بود: «دخترت را ذبح خواهیم کرد.» خانم ییلدیز که یک وکیل مدافع آلمانی با تبار ترک است و متخصص پروندههای تروریستی اسلامگرایان است، به تهدیدات راست افراطی عادت کرده است.
اما این یکی، که در شبی در آگوست ۲۰۱۸ به دستش رسید، متفاوت بود. «کاترین بنهولد» در گزارش ۲۱ دسامبر برای نیویورک تایمز نوشت، این فاکس که با حرف اول گروه تروریستی سابق «نئونازی» امضا شده بود، شامل آدرس او هم بود؛ آدرسی که بهدلیل تهدیدات قبلی در دسترس عموم نبود. این فاکس از سوی هر کسی فرستاده شده باشد، نشان میدهد به پایگاه دادهای که مورد حفاظت دولت است دسترسی داشته است. خانم ییلدیز در مصاحبهای با نیویورک تایمز میگوید: «میدانستم که باید این یکی را جدی بگیرم. آنها آدرس مرا داشتند و میدانستند دخترم کجا زندگی میکند. برای اولین بار به پلیس زنگ زدم.»
این موجب احساس امنیت اندکی برای او شده بود. تحقیقات به زودی نشان داد که اطلاعات از کامپیوتر پلیس بازیابی شده است. افراطگرایی راست افراطی در آلمان، به شیوههای جدید و بسیار قدیمی، دوباره احیا شده است و موجب ترس و وحشت از کشوری میشود که با گذشته خونبارش برخوردی صادقانه دارد و به خاطر این برخورد به خود میبالد. در ماه جاری، یک تحقیق دوساله در پارلمان به این نتیجه رسید که شبکههای راست افراطی در سرویسهای امنیتی آلمان از جمله در نیروهای ویژه نخبهاش به شدت رخنه کردهاند. کارشناسان هشدار میدهند که توجهات بهطور فزایندهای به پلیس آلمان معطوف شده است؛ یک نیروی بسیار غیرمتمرکز و متفرق که نظارت کمتری بر آن نسبت به ارتش وجود دارد آن هم نیرویی که تاثیری فوری بر امنیت هر روزه شهروندان کشور دارد.
پس از جنگ جهانی دوم، بزرگترین دلمشغولی ایالات متحده، متحدانش و خود آلمانیها این بود که نیروهای پلیس آلمان دیگر هرگز «نظامی» و «سیاسی» نشوند تا چیزی مانند گشتاپوی اقتدارگرا دیگر هرگز در آن شکل نگیرد. پس از جنگ، حفظ نظم یا نظم بخشی از سوی پلیس در آلمان غربی مورد بازبینی اساسی قرار گرفت و به کادرها درمورد میراث شوم نظم بخشی در دوره نازیها آموزشهایی داده شد تا آگاه شوند که نیروی پلیس نازی که وظیفهاش حفظ نظم بود، مرتکب چه جنایاتی میشد. هدف این بود که پلیس با آگاهی از آن گذشته، عبرت گیرد و در آینده مرتکب چنان اقدامات دهشتناکی نشود. در دوران پس از جنگ، با پیش چشم داشتن جنایات پلیس (گشتاپو)، اجماع بر این بود که به کادرهای پلیس چگونه آموزش داده شود، چگونه آنها مطلع شوند و در نهایت دریابند که وظیفه نهاد حفظ نظم چیست. حفظ نظم با دهشت افکنی و وحشت آفرینی فرق دارد.
به نوشته گزارشگر نیویورک تایمز، با این حال، آلمان با افشاگریهای افسران پلیس در گوشه و کنار کشور که گروههایی با ایدئولوژی مشترک راست افراطی تشکیل میشوند در محاصره قرار گرفته است. البته نه تنها پلیس گزارشهایی در این رابطه میدهد، بلکه نکته این است که برخی نیروهای پلیس هم در این گروهها حضور دارند. «هربرت روئل»، وزیر کشور «نورث راین وستفالیا»، پرجمعیتترین ایالت آلمان جایی که ۲۰۳ افسر پلیس در ارتباط با اقدامات راست افراطی در حال بازجویی هستند، میگوید: «همیشه امیدوار بودم که این موارد فردی باشد؛ اما اکنون پروندههای بسیاری از این دست وجود دارد.» برای این مقام آلمانی، زنگ خطر در ماه سپتامبر به صدا در آمد زمانی که ۳۱ افسر در ایالت تحت کنترل وی در تبلیغات خشونتآمیز «نئونازی ها» دست داشتند. او هفته گذشته در مصاحبهای گفت: «تقریبا یک واحد کامل از افسران بودند و ما این را اتفاقی فهمیدیم. این باعث زمینگیری من شد. شوکه شدم. این اقدامی پیش پا افتاده نیست.»
وی گفت: «ما با افراطگرایی راست افراطی مشکل داریم. من نمیدانم که آنها چقدر و چگونه به درون نهادها نفوذ کردهاند. اما اگر با آن مقابله نکنیم، رشد میکند.» این پدیده ماه به ماه رشد کرده است. آن ۳۱ افسر در ایالت تحت کنترل روئل در ماه سپتامبر بهدلیل به اشتراک گذاشتن تصاویری از هیتلر و شلیک به یک سیاهپوست تعلیق شدند. در ماه اکتبر، یک گروه «چت نژادپرست» با ۲۵ افسر در پلیس برلین کشف و شناسایی شد؛ البته پس از اینکه یک افسر که از دست مافوق خود سرخورده شده بود و معتقد بود که او کاری انجام نمیدهد «گاف داد». در اقدامی دیگر، ۶ کادریِ دیگر از آکادمی پلیس برلین اخراج شدند آن هم پس از آنکه هولوکاست را نادیده گرفته و تصاویری از «سواستیکا» [علامت صلیب شکسته] را در یک گروه چت که ۲۶ عضو داشت به اشتراک گذاشتند. در ماه نوامبر، پس از کشف تصاویر مهمات و تجهیزاتی که برای ایجاد سواستیکا در چت واتساپ کشف شد، به یک ایستگاه پلیس در شهر غربی «اسن» حمله شد. همین هفته گذشته، یک چت خشونتآمیز راست افراطی با چهار افسر پلیس در شهرهای شمالی «کیل» و «نئومونستر» کشف شد. مهمات و یادگاریهای نازیها در حمله به خانههای دو افسر پیدا شد.
بیشتر تمرکز بر ایالت «هس» بود که محل زندگی خانم ییلدیز است که در فرانکفورت زندگی میکند. این ایالت همچنین مرکز تعدادی دیگر از اهداف برجسته تهدیدهای نئونازیها بوده است. خانم ییلدیز از نزدیک با تبعیض در آلمان آشنا است. وقتی که فقط ۱۰ ساله بود، پدر و مادرش که کارگران میهمان از ترکیه بودند، ییلدیزِ جوان را وقتی میخواستند بیمه ماشین بخرد با خود برای ترجمه همراه میبردند. فروشنده حاضر به فروش به آنها نبود. فروشنده به آنها میگفت: «ما خارجی نمیخواهیم.» این وکیل ترک- آلمانی به یاد میآورد: «بنابراین تصمیم گرفتم بدانم که حق و حقوق من در آلمان چیست.» به کتابخانه رفت و نهادی را برای تنظیم شکایت یافت و برای والدینش بیمهای را که میخواستند خرید. پس از آن بود که فهمید میخواهد با زندگیاش چه کند و در آینده چه کاره شود. او زمانی به یک وکیل برجسته تبدیل شد که وکالت خانواده یک گل فروش ترک را بر عهده گرفت که در غرفه گلفروشی کنار خیابان مورد اصابت گلوله قرار گرفت. این مرد اولین قربانی «ناسیونال سوسیالیست زیرزمینی» بود که به «N.S.U» معروف بود، یک گروه تروریستی نئونازی که در فاصله ۲۰۰۰ و ۲۰۰۷، ۱۰ نفر را کشته بود که ۹ نفر از آنها مهاجر بودند.
نیروهای پلیس در سراسر آلمان تقصیر را به گردن مهاجران انداخته و آنها را مقصر دانستند و نتوانستند بفهمند که عاملان، نئونازیهای تحت تعقیب بودند؛ درحالیکه به مخبران سرویس اطلاعاتی پول داده میشد تا به پنهان کردن رهبران این گروه کمک کنند. ظرف چند روز پس از آنکه این مساله علنی شد، پروندههای این مخبران از سوی سرویسهای اطلاعاتی تکه پاره شده و از میان رفت. پس از محاکمهای ۵ ساله که در جولای ۲۰۱۸ به پایان رسید، خانم ییلدیز موفق شد غرامتی جزئی برای موکلش دریافت کند؛ اما نه چیزی را که میخواست؛ آنچه او میخواست «پاسخگویی» بود که محقق نشد. این وکیل میگوید:«آن شبکه چقدر بزرگ بود و نهادهای دولتی از آن چه میدانستند؟ پس از ۴۳۸ روز رفت و آمد در دادگاه، ما هنوز چیزی نمیدانیم.» سه هفته پس از اتمام محاکمه، او اولین تهدید را از طریق فاکس دریافت کرد. آنها از آن زمان دست از کار نکشیدند. خانم ییلدیز نمایانگر نوعی تغییر در آلمان است که راست افراطی از آن بیزار است.
اما او در این راه تنها نیست. کامپیوترهای پلیس در «هس» در مورد یک کمدین ترک- آلمانی که نامش «ادلب بایدار» است فراخوان دادهاند. همچنین در مورد یک سیاستمدار چپگرا به نام «جنی ویسلر» هم فراخوان دادهاند که هر دو تهدیدهایی دریافت کردهاند. این فراخوان به این معناست که از نیروهای پلیس خواسته شده است تا هر جا آنها را دیدند از آنها مراقبت کنند تا مبادا اتفاقی برای آنها بیفتد. رئیس پلیس این ایالت چند ماه برای گزارش دادن این مساله کوتاهی کرد. او هم در ماه جولای استعفا داد. بیشتر تهدیدها، از جمله تهدیدات خانم ییلدیز، به شکل ایمیل میآید که امضای «NSU ۲۰» بر زیر آن دیده میشود. در نهایت، دولت ایالتی ۷۷ مورد از افراطگرایی راست افراطی را در میان نیروهای پلیس خود از سال ۲۰۱۵ به این سو کشف کرده است. تابستان گذشته دولت ایالتی یک بازرس ویژه را نام برد که تیمش فقط روی تهدیدهای ایمیل متمرکز است. در ۱۱ نوامبر بود که خانم ییلدیز آخرین تهدید ایمیلی را دریافت کرد. وقتی ایمیل را باز کرد، نوشته شده بود: «هایل هیتلر» و در آخر آن هم نوشته شده بود: «سلام ما را به دخترت برسان.» وقتی او این پیام را به پلیس گزارش داد، ارزیابی آنها این بود که او و دخترش در خطری ملموس قرار ندارند. اما ییلدیز میگوید: «اما نمیتوانم به آنها اعتماد کنم. این یک عامل عدم امنیت است. به چه کسی میتوانم اعتماد کنم؟ در صورتی که نتوانم به پلیس اعتماد کنم، به چه کسی میتوانم اعتماد کنم؟»