بیمارستانهایی که افتتاح میشوند اما برای مجهز کردن و تامین کادر درمان پول ندارند!
به گزارش اقتصادنیوز روزنامه هم میهن نوشت:طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، سال 79 آمار تختهای بیمارستانی در ایران بهازای هر هزار نفر 1/5بود و در سال 86 به 1/7 رسید. اما در دو سال بعد این عدد کاهش پیدا کرد و به 1/3 رسید.
در سال 89 آمارها به 1/7تخت بهازای هر هزار نفر افزایش یافت، اما از سال ۹۲ بار دیگر به عدد 1/5 سقوط کرد؛ وضعیتی که نشان میدهد ایران طی یکدهه از نظر سرانه تخت بیمارستانی هیچ پیشرفتی نداشته است.
با گذشت یکدهه دیگر، حالا تعداد تختهای بیمارستانی در کشور به 160 هزار رسیده، یعنی بهازای هر هزار نفر 1/8 تخت در کشور وجود دارد، این آمار نشان میدهد که در 10 سال سرانه تخت به جمعیت، تنها 0/3 افزایش یافته است.
بیمارستانهای جدید و تازهافتتاحشده بهدلایلی مثل کمبود تجهیزات پزشکی و نبود پزشک متخصص، نمیتوانند با تمام ظرفیت خدمات مورد نیاز بیماران را ارائه دهند. ازسویدیگر بیمارستانهای قدیمی هم بهدلیل فرسودگی تختهای بیمارستانی و تجهیزاتشان، با کاهش خدمترسانی مواجه شدهاند. بررسیها نشان میدهد همین حالا هم بیش از 50 هزار تخت بیمارستانی فرسوده در کشور وجود دارد. هرچند کوروش شمیمی، رئیس هیئتمدیره انجمن بیمارستانهای خصوصی کشور آمار تختهای فرسوده را بیشازاین عدد و حدود 50 درصد عنوان کرده است.
با وجود افزایش تختهای بیمارستانی در بخش دولتی اما دریافت خدمات در این مراکز جدید بهدلیل شلوغی بیش از حد بیماران و کمبود و حتی نبود پزشک، فرآیندی خستهکننده و طولانی شده است. هرچند برخی بیماران ترجیح میدهند این خدمات را از بخش خصوصی دریافت کنند.
آمارها نشان میدهد که 20 درصد بیماران در بخش خصوصی پذیرش میشوند و 80 درصد خدمات سرپایی هم در همین بخش ارائه میشود، اما گرانی هزینهها پاشنهآشیل مراجعه بسیاری از بیماران بهویژه بیماران نیازمند به بخش خصوصی است؛ همانهایی که یا قید ادامه درمان را میزنند یا رنج بیماریشان در انتظارهای طولانی دریافت نوبت از مراکز درمانی بخش دولتی چندین برابر است.
زن جوانی که برای درمان مادرش از ایلام به تهران سفر کرده و در یکی از بیمارستانهای بزرگ دولتی تهران حضور دارد، دراینباره به هممیهن میگوید: «بیمارستان دولتی داریم اما خدمات بهطور کامل انجام نمیشود یا اگر هم نوبت بدهند، آنقدر دیر نوبت میدهند که اصلاً نمیتوانیم امیدوار باشیم بیمارمان تا آن زمان دوام بیاورد. عمده پزشکان متخصص هم بهدلیل نبود تجهیزات تمایلی ندارند در شهر بمانند. این وضعیت حتی در شهرهای کوچکتر هم دیده میشود و حتی وخیمتر است، چون جمعیت کم است، بیمارستانی هم ساخته نمیشود. در این میان درمانگاههای کوچک و بخشهای اورژانس از کمترین امکانات برخوردار هستند. هزینه بخش خصوصی آنقدر بالاست که ما از پس تامین آن برنمیآییم. اینکه چند روز در تهران سختی بکشیم، ارزش بیشتری دارد تا اینکه چندینماه منتظر رسیدن نوبت در شهر خودمان بمانیم.»
تنها مرکز درمانی دولتی در نوشهر هم به تاکید مسئولانش با کمبود امکانات، تجهیزات و نیروی پزشکی متخصص درمانی مواجه است. دراینباره رحیم سیدپور، مدیرشبکه بهداشت و درمان شهرستان نوشهر گفته: «امکانات و تجهیزات موجود تنها بیمارستان دولتی نوشهر پاسخگوی نیاز مسافران و گردشگران نبوده و ضرورت دارد مسئولان سطوح کلان بهویژه وزیر بهداشت و درمان و حتی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی مازندران توجه ویژهای به تقویت امکانات و تجهیزات به بیمارستانهای خطه غربی مازندران ازجمله نوشهر داشته باشند.»
نبود پزشک و پرستار در مراکز درمانی تازهاحداثشده را علی جعفریان، رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی تهران هم تایید میکند. او گفته بود: «همین حالا بررسی کنید و ببینید بیمارستانهایی که طی 2 سال گذشته افتتاح شدهاند، چقدر فعالند. باید بررسی شود که بخشهای غیرفعال در چه وضعیتی قرار دارند. برای اولینبار در تاریخ، دانشگاه علوم پزشکی تهران آگهی داد که هر پرستاری مراجعه کند، بهصورت مستقیم استخدام خواهد شد، اما حتی نتیجه آن هم استخدام بسیار ناچیز پرستاران بود. هماکنون در یکی از کلانبیمارستانهای افتتاح شده در تهران بخشی وجود دارد که رزیدنت و اتند دارد، اما پرستار ندارد و بخش تعطیل شده. اتاق عمل داریم و کادر پزشکی هم هست اما پرستار وجود ندارد، وضعیتی که در بسیاری از بیمارستانهای کشور برقرار است و ارائه خدمات امکانپذیر نیست.»
فقط افتتاح و مراسم
در برابر چنین شرایطی که بیماران با وجود افتتاح بیمارستانها، سطح دسترسی به خدمات درمانی برایشان افزایش نیافته و آیا این وضعیت را نباید تنها یک نمایش تبلیغاتی از سوی دولتها و متولیان نظام سلامت تصور کرد؟ محمدرضا واعظ مهدوی، نظریهپرداز اقتصاد سلامت پاسخ میدهد و به نکات جالبی اشاره میکند. او در توضیح این پرسش که آیا مراکز درمانی تازهافتتاحشده، اکنون کارایی لازم را ندارند و چه دلیلی برای افتتاح آنهاست؟ به هممیهن میگوید: «بهطورکلی ما یک سوءبرداشت و سوءتفاهمی در سیاستگذاری و حکمرانی کشور داریم، یعنی کوچکسازی دولت که بهعنوان یک راهبرد مطرح شده و بهصورت مرتب تکرار میشود. سوال اینجاست که با کوچکسازی دولت، بیمارستانهای جدید و مراکز بهداشتی و درمانی و حتی مدارس که مورد بهرهبرداری قرار میگیرند، چطور میتوانند منجر به رفع نیازهای مردم شوند. اگر قرار است تعداد پرسنل دولت کاهش پیدا کند، بیمارستانهای جدید در مناطق فاقد خدمت در چه وضعیتی قرار میگیرند؟»
او با بیان اینکه تمام این مراکز نیازمند تامین نیروی انسانی و تجهیزات پزشکی است، ادامه میدهد: «کوچکسازی دولت در برنامه هفتم هم تکرار شده و بهنوعی بیمسئولیتی است و در بطن آن منجر به بیتفاوتی بخش دولتی برای ارائه خدمت در بخشهای مختلف ازجمله بهداشت و درمان خواهد شد. همه دولتهای مدرن در دنیا در حوزه اجتماعی مسئولیت دارند، خدمات ارائه میدهند و در برابر مردم پاسخگو هستند. قطعاً نتیجه چنین فرآیندی ساخت بیمارستان و فعالنشدن بخشهای آن بهدلیل کمبود و نبود نیروی انسانی است چون مجوزهای استخدامی صادر نمیشود.»