بازخوانی گفتگوی اختصاصی روزنامه دنیای اقتصاد با مریم میرزاخانی پس از کسب جایزه فیلدز
کنگره جهانی ریاضیات بزرگترین گردهمایی ریاضیدانان است که هر چهار سال یکبار در شهری در دنیا برگزار میشود. مطمئنا این دوره برای اکثر ایرانیها یکی از به یاد ماندنیترین آنها و برای ما که در متن جریانات آن بودیم احتمالا خاطرهانگیزترین آنها خواهد بود.
مراسم از روز یکشنبه ۲۱ مرداد در شهر سئول شروع شد. سئول شهری بزرگ و منظم است که بیش از ۹ میلیون نفر در آن زندگی میکنند. کنگره در ساختمانی بزرگ در محله معروف «گنگنام» برگزار شد. جالب است بدانید ضلع بالایی محل برگزاری، خیابان تهرانِ سئول است. خیابانی مجلل و گرانقیمت که دفتر بسیاری از شرکتهای معروف دنیا در آن قرار دارد.
برنامه کنگره دو هفته بود و بیش از 2هزار ریاضیدان از سراسر دنیا گرد هم آمدند تا هم درباره آخرین دستاوردهایشان در رشتههای مختلف ریاضی صحبت کنند و هم جوایزی به برترین ریاضیدانان بدهند. در بین جوایز متعدد، مهمترین آنها جایزه فیلدز است که مدتها است مرسوم شده به چهار ریاضیدان برتر تعلق می گیرد. هرچند از مدتها پیش در بین محافل ریاضی احتمال جایزه گرفتن مریم میرزاخانی مطرح بود با این حال اکثر افراد با شنیدن این خبر شگفتزده شدند. شاید سهم مهمی از این شگفتزدگی، ناشی از فیلدز گرفتن اولین ریاضیدان زن در تاریخ این جایزه بود.
جالب بود که در مراسم امسال، هم رئیس انجمن جهانی ریاضیات (IMU) و هم رئیسجمهور کشور میزبان هر دو زن بودند، تا آنجا که رئیسجمهور کره در سخنانی پس از اهدای جوایز به خانم میرزاخانی تبریک ویژه گفت و نسبت به پیشرفت زنان در جامعه اظهار امیدواری کرد. دو روز بعد از مراسم فرصتی یافتیم تا با خانم میرزاخانی گپی دوستانه بزنیم. درباره شروع علاقهاش به ریاضیات از دوره المپیاد گفت و اینکه در دنیای ریاضی ترجیح میدهد روی مسائلی فکر کند که صورت سادهای داشته باشند و در عین حال به موضوعات مختلفی ربط پیدا کنند. از سختیهای کار کردن با داشتن یک دختر سه ساله گفت و اینکه همیشه ترجیح میدهد در یک محیط آرام به کار خود بپردازد.
از نکاتی که بین صحبتهایش میگفت مشخص است دو عامل در موفقیتش بسیار تاثیرگذار بودهاند. اولین آن پشتکار است که نمونه آن سالهای سال فکر کردن روی تنها یک مساله است و دیگری علاقه، که اکنون هم با شور و حرارت نسبت به کارش و مطالبی که دوست دارد یاد بگیرد حرف میزند. از دوره کارشناسی در دانشگاه شریف و از استادانش گفت و تاثیری که آن دوره به شکل غیر مستقیم روی کارهای علمیاش داشته است. در ادامه قسمتی از این گفتوگو را میخوانید.
از چه زمانی تصمیم گرفتید بهطور جدی به ریاضی بپردازید؟
از زمان المپیاد ریاضی، البته وقتی وارد تیم المپیاد ریاضی شدم نمیخواستم ریاضی بخوانم، فکر میکردم که مهندس شوم ولی بعد با کلاسهایی در دانشگاه شریف و برخوردهایی که با بچههای سالهای بالاتر از خودمان داشتیم نه تنها من که بقیه بچههایی که همدوره بودیم هم تصمیم گرفتیم ریاضی بخوانیم.
از کی فهمیدید استعداد بالایی در ریاضی دارید؟
در المپیاد ریاضی. من در مصاحبههای دیگر هم این حرف را زدهام. بهطور کلی علوم دیگر را هم دوست داشتم، مثلا با دوستانم آزمایشهای علمی انجام میدادیم. ولی به ریاضی بهطور خاص در دوره المپیاد ریاضی و کامپیوتر علاقهمند شدم. یک مقداری هم واقعا در زمان جوانی و نوجوانی، ذهن انسان طور دیگری فکر میکند. انسان وقتی به 20 سال پیش نگاه میکند و میبیند که چه فاکتورهایی برایش مهم بودهاند، خودش هم تعجب میکند و میگوید مگر من اینطوری فکر میکردم. چیزهای هیجانانگیز برای جوانها مهم است. مثلا برایشان رقابت مهم است، اینکه هیچ دختری در تیم المپیاد نبوده انگیزهبخش است.
آیا میتوانید یکی از کارهای ریاضی خود مثلا همین کاری که به خاطر آن فیلدز گرفتید را به زبان ساده توضیح دهید؟
نه. خیلی کار سختی است. یک مصاحبهای من با مجله کوانتا کردهام که Simons Foundation آن را روی سایتش منتشر کرده و در آنجا کار من برای شخص غیرمتخصص توضیح داده شده است. خودتان هم حتما میدانید که بیان مطالب پیشرفته به زبان ساده چقدر سخت است. ولی در این مصاحبه کسی که با من حرف زده، خودش دکترای ریاضی دارد و رشتهاش هم نسبتا به من نزدیک است و کارش هم الان نوشتن مطالب علمی به زبان ساده و ساده کردن مطالب برای عموم است و این کاری است که آدم متخصص خودش را میخواهد و واقعا سخت است، ولی زمینه کاریام در واقع میشود نظریه رویههای ریمانی، نظریه ارگودیک و سیستمهای دینامیکی.
بهعنوان یک مادر، چطور بین کار سنگین ریاضی و مادر بودن توازن برقرار میکنید؟
خیلی سخت است. البته شدنی است و ارزش انجام دادنش را دارد. خواه ناخواه میزان کار را کم میکند. یعنی اگر کسی فکر کند که هم میتوانم یک خانواده خیلی خوب و با ارتباط قوی داشته باشم، هم کارم به همان سرعت قبل پیش برود این طور نیست، باید به هر حال هزینه بکند. البته برای پدر هم سخت است و این کمی بستگی دارد که پدر و مادر چقدر تقسیم کار بکنند، چهقدر برای بچهشان وقت بگذارند.
دوست دارید بچه تان ریاضیدان شود؟
برایم فرقی نمیکند. امیدوارم که او و کلا همه بچهها، ریاضی را جدی بگیرند. دوست ندارم مثل افرادی شود که تا صحبت از ریاضیات میشود میگویند من از ریاضی هیچ چیز نمیدانم، یعنی اصلا به خود امکان نمیدهند که به آن فکر کنند، البته در ایران خیلی اینطور نیست ولی در آمریکا زیاد پیش میآید. ریاضی به درست فکر کردن کمک میکند. حتی یک پزشک یا کسی که کار دیگری هم میکند، اگر ریاضیاش قوی باشد، میتواند جلو باشد.
در طول روز چه قدر کار میکنید؟
خیلی بستگی دارد به روز و زمان و....
مثلا در زمان اوج کارتان؟
خیلی متغیر است.البته کسی که بچه کوچک دارد، از 9صبح وقت دارد تا پنج بعد از ظهر. بعدش دیگر وقت ندارد. میتوانی مثلا بروی در پارک و بهطور کلی فکر بکنی، ولی اینکه بنشینی و کار جدی بکنی نمیشود.
قبل از اینکه بچه داشته باشید چه طور؟
قبلش شاید بیشتر بود. ولی اصولا کار ریاضی بهصورت خطی جلو نمیرود. گاهی مثلا قرار است یک مقاله را تمام کنید، یا مثلا باید آخرین نسخهاش را آماده کنید، خب باید بیشتر کار کنید، ولی در سایر مواقع اینطور نیست که اگر بیشتر کار کنید بهتر باشد. مهم این است که انگیزهتان را حفظ کنید و به آن مسألهای که فکر میکنید، در یک مدت طولانی فکر کنید. میزان پیشرفت ممکن است بعضی روزها زیاد و بعضی روزها کم باشد. علاوه بر این کارهایی از قبیل جلسات دانشگاه و صحبت با دانشجویان دکترا نیز هست که به هر حال وقت میگیرد. هرچهقدر انسان جوانتر باشد، ذهنش بازتر است برای فکر کردن. دلیلش این است که مشغله خارجی کمتری دارد، با گذشت زمان مشغلهها و نگرانیهای انسان بیشتر میشود، به همین دلیل از زمانی که جوان هستید و ذهنتان باز است، بهترین استفاده را بکنید.
شما به غیر از فعالیت ریاضی و بودن با خانواده، چه علایق و فعالیتهای دیگری دارید؟
در حال حاضر، همین دو تا را اگر بتوانم انجام دهم، خیلی خوشحالم. (خنده)
سابق چه طور؟
قبلا خواندن رمان و کتاب را خیلی دوست داشتم.
شما دو سال عضو تیم المپیاد ریاضی بودهاید، میخواهم بدانم چهقدر از موفقیت خود در ریاضی را تحت تأثیر فعالیت در دوران المپیاد ریاضی میدانید؟
خیلیاش را. چون اگر المپیاد نبود، اصلا ریاضی نمیخواندم.
از نظر علمی چطور؟
از نظر علمی هم خیلی از افرادی که بعدا در زندگیام تأثیر گذاشتند و خیلی از بهترین دوستانم را در دوره المپیاد ریاضی پیدا کردم که بعدها در خیلی از قسمتهای مختلف ریاضی به من کمک کردند.
آیا هنوز هم به شهودها و ایدههای آن زمان باز میگردید؟
نه، الآن دیگر اگر شما آن شش سؤال المپیاد ریاضی را به من بدهید، فکر نمیکنم بتوانم یکیش را هم حل کنم. حتی الآن اگر سوالهای کتاب نظریه اعدادی را که با رؤیا بهشتی نوشتیم از من بپرسند، من لزوما نمیتوانم حل کنم. چون اصلا مدل فکری آدم عوض میشود. تفاوتش مثل تفاوت کسی است که در طول زندگیاش ورزش میکند ولی یک زمانی هم تمرین میکند برای اینکه مسابقه بدهد. در آن دورهای که تمرین میکند، آمادگیاش برای مسابقه بهتر است، ولی ریاضیدان بودن مثل این است که بخواهید در طول عمرتان ورزش کنید. اینکه در 18 سالگی ورزش کنید خیلی فرق میکند با اینکه همیشه ورزش کنید.
روزبه فرهودی،عرفان صلواتی،محمدهادی مستفید